براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 23 آبان 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۹ - تفسیر نور: «فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» پس هنگامی که طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شما را به یک نهر آب آزمایش میکند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هر کس از آن نخورد از من هست، مگر آنکه با دست، مشتی برگیرد (و بیاشامد). پس (همین که به نهر آب رسیدند،) جز اندکی همه از آن نوشیدند، سپس هنگامی که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چهبسا گروهی اندک که با اذن خدا بر گروهی بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامتکنندگان) است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۹: کلمۀ «جنود» جمع «جند» به معنای لشکر است و حضور چندین لشکر بعد از اعراض گروههایی از مردم، نشانۀ کثرت جمعیّت آنان است. این آیه خبر از مردودی گروه زیادی از بنیاسرائیل میدهد که از صحنۀ آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگی، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگری داشتند که آزمایش روحی و معنوی بود. وقتی آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایی مقابله با این سپاه مسلّح را نداریم؛ ولی آنهایی که به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزی به دست خداست، ایبسا گروههای اندک که به اذن خداوند برسپاهیان بزرگ پیروز میشوند. پیروزی در یک مرحله از آزمایش، کافی نیست. افرادی در بعضی از مراحل موفق میشوند، ولی در مرحلهای دیگر شکست میخورند. در این داستان گروهی رهبر را به خاطر فقر نپذیرفتند؛ گروهی در آزمایش شکم، شکست خوردند و گروهی در برخورد با دشمن خود را باختند. طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جُنُودِهِ»، بلکه فرمود: «بِالْجُنُودِ» گرچه لشکریان انبوه بودند و فرماندهی او را پذیرفتهاند، ولی هنوز میزان فرمانبری آنان را آزمایش نکرده است، ولی بعد ازآزمایش، به خود نسبت میدهد. «فَإِنَّهُ مِنِّی» امام باقر علیهالسّلام میفرماید: افرادی که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۵۱» حساب دو گروه روشن است، هر کس ننوشد قطعاً خودی است و هر کس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولی کسانی که با مشت نوشیدند، نه خودی هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس کرد و نه مشمول الطاف؛ لذا برای «مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ» نه کلمۀ «مِنِّی» به کار رفته و نه «فَلَیْسَ مِنِّی». کسانی که دستشان به اموال مردم یا اموال دولتی رسید، ولی با کرامت و زهد از کنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نکرد، حزب اللّهی هستند و کسانی که پشت خود را با ذخیرۀ اموال میبندند، مؤمن واقعی نیستند. «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۹: ۱. یکی از وظایف فرماندۀ نظامی آن است که نیروهای رزمی را از تماشاچیان جدا سازد. «فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ» ۲.یکی از راههای آزمایش، ممنوعیّتهای موسمی است. راحتطلبی و عدم تحمّل فشارها و سختیهای موسمی و موقّتی، با سلحشوری سازگاری ندارد. «إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ» ۳. قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت کرد. «مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ» ۴. مدیر باید نیروهای غیر مفید را طرد کند. «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی» ۵. تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی» ۶.حسابِ نیازِ ضروری، از حسابِ رفاه کامل جداست. «إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ» ۷. کسانی که از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندک هستند. «إِلَّا قَلِیلًا» ۸. انقلابی بودن مهم نیست؛ انقلابی ماندن مهم است. در این ماجرا شعاردهنده بسیار بود، ولی آنان که در آزمایشات موفّق شدند، اندک بودند. «إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ» ۹.ایمان به معاد و وعدههای الهی، توانایی ایستادگی در برابر سختیها و مشکلات را ایجاد میکند.«مُلاقُوا اللَّهِ» ۱۰. ایمان، درجاتی دارد. با اینکه گروهی همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند «آمَنُوا مَعَهُ» ولی هر مؤمنی رزمنده نیست، تنها مؤمنانی رزمنده هستند که به لقاءاللَّه ایمان داشته باشند. «یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ» ۱۱. فراوانی عِدّه و عُدّۀ دشمن در برابر ارادۀ خداوند چیزی نیست. «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» ۱۲. نیروهای کیفی بر نیروهای کمّی برتری دارند. «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ» ۱۳. مؤمن مخلص، پیروزی را از خدا میداند. «بِإِذْنِ اللَّهِ» ۱۴. مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند؛ زیرا خداوند با صابران است. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۵۰ - تفسیر نور: «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا صبر و شکیبایی بر ما فرو ریز و قدمهای ما را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز فرما. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۰: ۱. همیشه و بهخصوص در جبههها، دعا همراه با حرکت لازم است؛ نه دعا به جای حرکت. «بَرَزُوا لِجالُوتَ» «رَبَّنا أَفْرِغْ» ۲. صبر و پیروزی، ملازم یکدیگرند. در اثر صبر، ظفر آید. «صَبْراً»«وَ انْصُرْنا» ۳. دعاهای خود را با «رَبَّنا» آغاز کنیم. «رَبَّنا أَفْرِغْ» ۴. در شداید، انسان به صبرِ بسیار محتاج است. «أَفْرِغْ» به معنای نزول فراوان است. کلمۀ «صَبْراً» نیز در قالب نکره آمده است که نشانۀ صبر بزرگ است. ۵. پشت سر گذاشتن امتحانات و موفقیّت در آنها شما را مغرور نکند؛ باز هم از خداوند استمداد نمایید. «ثَبِّتْ أَقْدامَنا» ۶. وظیفه انسان، حرکت و تلاش است؛ امّا پیروزی به دست خداست. «وَ انْصُرْنا» ۷. پیروزی در جنگ، زمانی با ارزش است که هدف رزمندگان برتری حق بر باطل باشد، نه برتری یکی بر دیگری. «وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِین» تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۱ - تفسیر نور: «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ» سپس آنها (طالوت و یاران او) به اذن خداوند، سپاه دشمن را درهم شکستند و داود (که جوانی کم سن و سال، ولی مؤمن، شجاع و از یاران طالوت بود،) جالوت را (که فرمانده سپاه دشمن بود) کشت، و خداوند حکومت و حکمت به او عطا نمود و از آنچه میخواست به او آموخت. و اگر خداوند (فساد) بعضی از مردم را به وسیلۀ بعضی دیگر دفع نکند، قطعاً زمین را فساد میگرفت. ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۱: بر اساس روایات، داود علیهالسّلام بر اثر همین شجاعت و دلاوری به مقام نبوّت رسید و فرزندش سلیمان علیهالسّلام نیز از انبیای الهی گردید. در روایات میخوانیم که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند به خاطر یک مسلمان صالح، بلا را از صدهزار خانه از همسایگان دور میکند. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت نمودند: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ» «تفسیر درّ المنثور، ج ۱، ص ۷۶۴» عوامل پیروزی در چند چیز است: با توجّه به آیات گذشته معلوم میشود که عوامل پیروزی در چند چیز است: ۱. رهبر توانا و لایق «زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»؛ ۲. پیروان مؤمن «قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ»؛ ۳. توکّل «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ ۴. صبر و استقامت «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا»؛ ۵. انگیزۀ الهی داشتن «وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ». پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۱: ۱. گرچه تلاش و جهاد از شما بود، امّا شکست دشمن به دست خداوند است. «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» ۲. دعاهای خالصانۀ رزمندگان و مجاهدان، مستجاب میشود. «وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» ۳. تا استعداد، لیاقت، ایثار و سابقۀ درخشانی نباشد، کسی مورد لطف خاصّ الهی قرار نمیگیرد. «وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ» ۴. در جبهه و جهاد، لبۀ تیز حمله به سوی فرماندهی دشمن باشد. «قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» ۵. نام کسانی را که در جنگ مردانگی از خود نشان دادهاند، زنده نگاه دارید. «قَتَلَ داوُدُ» ۶. نابودی رهبر کفر، با تار و مار شدن لشکر او برابر است. «فَهَزَمُوهُمْ» «قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» ۷. اگر در برابر متجاوز و ظالم دفاع صورت نگیرد، فساد و تباهی زمین را فرا خواهد گرفت. «لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ» «لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» ۸. جنگ با مفسدان، یک ضرورت است. اگر عنصر مضرّ حذف نشود، عناصر دیگر به تباهی کشیده میشوند. «لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ» «لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» ۹. اراده و فضل الهی از راه عوامل طبیعی عملی میشود. «دَفْعُ اللَّهِ» «بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» ۱۰. حکم جهاد و دفاع در برابر متجاوز، فضل الهی است. «اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ» تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۲ - تفسیر نور: «تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» اینها آیات خداوند است که بهحق بر تو میخوانیم و به راستی تو از فرستادگان الهی هستی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۲: این آیه، پایان جزء دوّم قرآن است و میفرماید: داستانها و حوادثی که در آیات گذشته از آنها سخن به میان آمد، مایۀ عبرت و درسآموزی است. داستان مرگ هزاران نفر در یک لحظه و زندهشدن مجدّد آنان با دعای پیامبر، اعطای منصب رهبری به جوان چوپانی گمنام، ولی لایق و دانا، پیروزی گروهی اندک بر گروه انبوه دشمن، شهامت و شجاعت یک نوجوان در جنگ و اعطای مقام نبوّت به او، همه و همه جلوههایی از آیات الهی و نشانههایی از صدق گفتار و رسالت پیامبر اسلام است. منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۹۵ - ۴۰۰.
دیدار معلمان با امام خامنه ای
حضرت آیتالله امام خامنهای با انتقاد از تصور برخی سیاسیون کشور مبنی بر ناگزیر بودن از آویزان شدن به این قدرت یا آن قدرت دنیا برای پیشرفت و توهم اینکه همه راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد، فرمودند:
کسانی که چشمشان به خارج از مرزها است، قادر به دیدن و شناختن ظرفیتهای مهم درونی و طبعاً قادر به برنامهریزی برای استفاده از آنها نیستند.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی به توفیق الهی بدون تکیه به بیگانگان و با وجود موذیگری و چالشگری آنها مسیر پیشرفت را طی کرده است، فرمودند:
در آینده نیز بحول و قوه الهی ملت ایران اجازه نخواهد داد که سرنوشتش را دیگران بنویسند.
امام خامنه ای:
دولت سیزدهم از دولتهایی بود که از ظرفیتهای کشور به خوبی استفاده کرد و اگر این دولت ادامه مییافت احتمال زیاد میدادم بسیاری از مشکلات اقتصادی حل شود.
۹ /تیر/ ۱۴۰۳ امام خامنه ای در دیدار با دستاندرکاران کنگره بینالمللی شهدای مدافع حرم و جبهه مقاومت: مدافعان حرم، نجات دهنده ایران و منطقه
امام خامنه ای:
دانشجویان عزیز! اتّحادیّهی ریشهدار و خوشنام شما و استمرار فعّالیّتهای آن پدیدهای مژدهبخش است. این حضور جمعی میتواند ــ در اندازهی خود ــ در مسائل پیچیدهی کنونی جهان نقشآفرین باشد. اثرگذاری در مسائل بزرگ، بیش از هر عِدّه وعُدّهای، بر انگیزه و ایمان و اعتمادبهنفسِ فعّالان متّکی است؛ و این سرمایهی ارزشمند بحمداللّه در شما جوانانِ ایرانیِ مؤمن و انقلابی موجود و مشهود است ...
مسائل مهم و زخمهای تازه و کهنهی جهان را میشناسید. تازهترین آنها فاجعهی بینظیر غزّه است. برجستهترین آنها شکست اخلاقی و سیاسی و اجتماعی غرب و سیاستمداران غربی و تمدّن غربی است. عبرتآمیزترین آنها ناتوانیِ لیبرالدموکراسیِ مدّعیانِ آن در استقرار آزادی بیان و غفلت مرگبار آنان از موضوع عدالت اقتصادی و اجتماعی است. بارقهی کمسو ولی امیدبخشِ اعتراضاتِ مردمی و بخصوص دانشجویی در آمریکا و اروپا نیز از مسائل مهمّ کنونی است. منطقهی غرب آسیا و کشور عزیز ما نیز با مسائل کوچک و بزرگ متعدّد روبهرویند. همهی اینها زمینههای اندیشه و کار و ابتکار برای مجموعهی مبارکی همچون اتّحادیّهی شما است ...
پیام رهبر معظم انقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا ۱۶ /تیر/ ۱۴۰۳
صراحت انقلابی
حضرت آیتالله امام خامنهای در دیدار پایانی هیئت دولت سیزدهم: «یک نقطهی برجستهی دیگری که در ایشان وجود داشت صراحت در اعلام مواضع انقلابی و دینی بود. دوپهلو حرف زدن و ملاحظهی این را کردن که اگر ما مواضع انقلابیمان را صریح بیان کنیم، فلان آدم، فلان دسته، فلان شخصیّت ممکن است ناراحت بشوند، این ملاحظات را ایشان نداشت؛ یعنی مواضع انقلابی خودش را، همان که به آن معتقد و پابند بود، ایشان صریح بیان میکرد. در اوّلین مصاحبهای که ایشان کرد، از او راجع به ارتباط با فلان کشور پرسیدند که شما ارتباط برقرار میکنید، ایشان گفت خیر! صریح؛ یعنی بی هیچ ملاحظه و حاشیه و لابهلا [چیزی گفتن]؛ نخیر، ایشان صریح بود. در همهی موارد، آنجور که ما دیده بودیم، ایشان همینجور بود.» ۱۴۰۳/۰۳/۱۴
آرام نگیرید حضرت آیتالله امام خامنهای: «یکی از مصادیق [فعالیت حوزه دیپلماسی برای مجلس]، همین مسئلهی غزّه است؛ آرام نگیرید، ساکت نمانید... یک دستگاه باعظمت نظامی و سیاسی و اقتصادی مثل آمریکا، پشت سر رژیم غاصب صهیونیست دارند با یک گروه مقاومت میجنگند، نتوانستند اینها را به زانو دربیاورند؛ چون حماس و مقاومت را نمیتوانند به زانو دربیاورند، دقّ دلیشان را روی مردم خالی میکنند.» ۱۴۰۳/۴/۳۱
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
واضح تركى غلام حارث مذحجى سلمانى واضح غلام تركى، دلير و قارى قرآن و غلام حارث سلمانى بود. با جنادة بن حارث به سوى حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمد. صاحب كتاب «الحدائق الورديه» نیز به این مطلب اشاره نموده است. در مقاتل آمده است: واضح تركى در ساعات آخر عمرش استغاثه كرد و حضرت امام حسین (علیه السّلام) با شتاب فراوان، خود را به او رساند و او را به بغل گرفت در حالی كه زندگى را بدرود مى گفت و گفت: من كجا و فرزند رسول خدا كجا؟ كه چهره اش را بر چهره من بگذارد و در اين لحظه جان به جان آفرین تسلیم کرد. خداوند از او خوشنود باشد.
شهید سیدحسن نصرالله: ما در حال جنگ در نبردی بزرگ هستیم و آمریکا و اسرائیل میخواهند خیمهگاه ما را محاصره کنند. امروز فرمانده خیمهگاه ما امام خامنهای و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا میخواهد آن را محاصره کند ... به ... نتانیاهو میگوییم که ما قومی هستیم که نه محاصره، نه تحریم، نه فقر و نه گرسنگی به اراده ما خللی وارد نمیکند. در برابر آمریکا و اسرائیل به امام خامنهای، میگوییم که ای فرزند حسین (ع)، ما تو را تنها نمیگذاریم ...
شهید حاج قاسم سلیمانی: خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
شهید صیاد شیرازی: صحبتی را که ولایت مطرح میکند به محض ایراد سخن، بر ما واجب می شود.
وصیت نامه شهید محمدحسن برزگرگنجی شهادت : ۱۳۶۱/۰۴/۲۸ | خرمشهر به نام خدای شهیدان که چنین نعمت بزرگی، یعنی شهادت را به ما عطا نمود و بر این امت منت گذارد و این نعمت بزرگ، رهبری آگاه، خردمند و شکست ناپذیر را به ملت شهیدپرور داد. من به نوبه ی خود از این ملت تقاضا دارم که قدر این رهبر و امام بزرگ را دانسته و هیچ گاه دست از آن بر ندارند؛ چون او از رگ گردن به ما نزدیکتر است و مانند جان ماست؛ یعنی امانتی است که تا جان در بدن داریم، باید از او پشتیبانی کنیم. ملت شهیدپرور ایران! با رهبری امام و به یاری خدا و به پشتیبانی حضرت ولی عصر، امام زمان (عج) سعی بر این داشته باشید که انقلاب اسلامی را تا جایی که می توانید صادر کنید، تا تمام مستضعفان جهان را از زیر یوغ بندگی و اسارت در آورده و استعمارگران و استثمارگران غرب و شرق را نابود کنید؛ چون انقلاب اسلامی خط و مرز ندارد و تا وقتی که یک مظلوم در روی زمین است، سعی بر این داشته باشید که او را آزاد سازید؛ یعنی ظلم را سرکوب و مظلوم را آزاد بسازید. این است اسلامی که حضرت محمد (ص) از طرف خدا برای امت روی زمین هدیه آورده است. این اسلام است که مخالف هر چه ظلم و استثمار و استعمار است. اسلام انسان را آزاد و متکی به الله می داند. امیدوارم خون من و امثال من راهگشایی باشد برای آزادی مظلومان جهان و نابودی ابرقدرت های شرق و غرب و آزادی سرزمین های قدس و سرزمین های زیر سلطه ی دیگر ...
شهید «قربانعلی مرادینسب» شهادت: نوزدهم مهرماه ۱۳۶۶ در دزفول فرازهایی از وصیتنامه: هرگز نگذارید دشمنان خدا بین شما تفرقه بیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا سازند که اگر چنین کردند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست. اگر به فیض شهادت رسیدم، آن که پیرو خط سرخ امام خمینی نیست و به ولایت او ایمان ندارد، بر من گریه نکند و بر جنازهام حاضر نشود! من الان افتخار دارم که به عنوان سرباز امام زمان شناخته شدهام. هیچگاه از راه حق برنگشته و نمیگردم!
https://navideshahed.com/fa/tags/1530
شهید «مقصود باغبانی»
شهادت: بیستوششم دیماه ۱۳۶۵، در شلمچه
فرازهایی از وصیتنامه:
شکر فراوان خداوند یگانه را که ما را از نعمت رهبری امام عصر حضرت روحا... بهرهمند ساخت و مرا توفیق شرکت در جهاد فی سبیل ا... عنایت فرمود. دشمنان اسلام باید بدانند که ملت ما درس مقاومت و ایثار را از سرور آزادگان حضرت اباعبدا... الحسین گرفتهاند و هیچوقت تن به ذلت نداده و نخواهند داد. ای برادران و خواهران، ای امت حزبا... امروز امتحان الهی فرا رسیده، حسینیان و یزیدیان در مقابل هم صف آرائی کردهاند و کشور ما ایران تکرار صحنه کربلاست، در یک طرف امتی مظلوم و ستمدیده که جز خدا هیچ پناهی نداشته و با ایمان به قدرت بیانتهای او ایستادگی میکنند و در سوی دیگر دشمنان قسم خورده اسلام که هر روز و هر لحظه مشغول توطئه علیه این نظام الهی هستند و جنگ تحمیلی بزرگترین توطئه دشمنان قرآن میباشدکه با یاری خدا و رهبری امام و با همت ملت همیشه در صحنه ایران، دشمن به ذلت و خواری کشانده خواهد شد هرچند در این میان عدهای از خدا بی خبر در داخل کشور مشغول حادثه آفرینی و توطئه چینی هستند. ای عزیزان هوشیار باشید که امروز اسلام به تک تک ما نیاز دارد. باید هرکس در حد و توان خود اسلام را یاری دهد. مبادا لحظهای از یاری امام دست بردارید که او رهبری دانا دلسوز و عادل و نائب امام زمان (عج) است ...
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم ,
تفسیر قرآن کریم ,
قرآن کریم ,
سورۀ بقره ,
تفسیر نور ,
پیشرفت ,
مرگ بر آمریکا ,
بحول و قوه الهی ,
ملت ایران ,
سرنوشت ,
دولت سیزدهم ,
شهدای مدافع حرم ,
جبهه مقاومت ,
مدافعان حرم ,
نجات ,
ایران ,
منطقه ,
دانشجویان ,
رهبر معظم انقلاب ,
پیام رهبر معظم انقلاب ,
انجمنهای اسلامی دانشجویان ,
اتحادیه ,
دانشجو ,
اروپا ,
صراحت انقلابی ,
مسئلهی غزّه ,
نظامی ,
سیاسی ,
اقتصادی ,
رژیم غاصب صهیونیست ,
گروه مقاومت ,
جنگ ,
مقاومت ,
حماس ,
شهدای والامقام واقعه کربلا ,
شهدای کربلا ,
واضح تركى ,
حضرت امام حسین (علیه السّلام) ,
امام حسین علیه السلام ,
فرزند رسول خدا ,
شهید سیدحسن نصرالله ,
آمریکا و اسرائیل ,
جمهوری اسلامی ایران ,
فرمانده ,
محاصره ,
فقر ,
گرسنگی ,
فرزند حسین (ع) ,
تنها ,
شهید حاج قاسم سلیمانی ,
شهید صیاد شیرازی ,
ولایت ,
واجب ,
شهید محمدحسن برزگرگنجی ,
شهید قربانعلی مرادینسب ,
افتخار ,
شهید مقصود باغبانی ,
دشمنان اسلام ,
درس مقاومت و ایثار ,
حضرت اباعبدا ,
,
,
الحسین ,
سرور آزادگان ,
برادران و خواهران ,
امتحان الهی ,
حسینیان ,
یزیدیان ,
ایران ,
کربلا ,
ایستادگی ,
توطئه ,
دشمنان قسم خورده اسلام ,
نظام الهی ,
جنگ تحمیلی ,
بزرگترین توطئه دشمنان ,
بزرگترین ,
توطئه دشمنان ,
ملت همیشه در صحنه ایران ,
توطئه چینی ,
عدهای از خدا بی خبر ,
هوشیار باشید ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 25 ارديبهشت 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
ویژه نامه میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
ویژه نامه آسمان هشتم (به مناسبت سال روز ولادت امام رضا علیه السلام)
تفسیر صفحۀ ۳۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۳۱ - تفسیر نور:
«وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به پایان مهلت (عدّه) رسیدند، پس یا به طرز شایسته آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید) و یا آنها را به طرز پسندیدهای رها سازید. و برای آزار رسانیدن، آنان را نگاه ندارید تا (به حقوقشان) تعدّی کنید و کسی که چنین کند، به خویشتن ظلم کرده و مبادا آیات خدا را به مسخره بگیرید. و نعمتی را که خداوند به شما داده و کتاب آسمانی و حکمتی را که بر شما نازل کرده و شما را با آن پند میدهد، یاد کنید و از خدا پروا داشته و بدانید خداوند به هر چیزی آگاه است. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۳۱:
هر کجا زمینۀ انحراف و ظلم و خطر بیشتر است، هشدارها و سفارشها نیز باید بیشتر باشد.
با آنکه در دو آیۀ قبل فرمود: «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» بار دیگر در این آیه میفرماید: «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» زیرا شرایط روحی زن و مرد در موقع جدایی، عادّی نیست و زمینۀ انتقام و آزاررسانی بسیار وسیع و خطر ظلم و تعدّی فراوان است.
در ظلم و تعدی به حقوق زن، خود مرد نیز زجر میکشد. زن و مرد در نظام آفرینش جزو یک پیکر هستند و ظلم به عضوی، ظلم به تمام اعضا است. کسیکه به زن ظلم کند به استقبال کیفر الهی رفته و لذا به خودش نیز ظلم کرده است. پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۳۱:
۱. اسلام، زندگیِ همراه با صفا و محبّت را میخواهد، نگاهداری همسر به قصد آزار او حرام است. «وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا»
۲. کسانی که با همسر خود بدرفتاری میکنند، متجاوزند. «لِتَعْتَدُوا»
آنان که متجاوز به حدود و حقوق دیگران باشند، مورد مهر و محبّت خداوند قرار نمیگیرند. «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» «بقره، ۱۹۰»
۳. ظلم به زن، ظلم به خویشتن است. «فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ»
۴. ازدواج، یکی از آیات بزرگ الهی است. «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» از آیات الهی آن است که برای شما از خودتان، همسرانی آفرید تا وسیلۀ آرامش شما باشند و بین شما و آنان مودّت و رحمت قرار داد. «روم، ۲۱»
و نباید با طلاقهای بیمورد یا نگاهداری همسر به قصد آزار او، این قانون مقدّس استهزا شود. «وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً»
۵. به جای کینهها و ضعفها و تلخیها از نعمتها یاد کنید. مشکلات اندک خانوادگی را در کنار میلیونها نعمت الهی چیزی نشمارید. «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»
۶. برای بهبود روابط زناشویی، توجّه به احکام و مواعظ کتاب آسمانی و تقوا لازم است. «وَ اذْکُرُوا» «ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
۷. کسی که خود را در محضر خدا بداند، از گناه پرهیز میکند. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»
۸. اگر هدفتان از طلاق، ظلم به همسر و سوءاستفاده باشد، باید بدانید که خداوند آگاه است. «أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۳۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۳۲ - تفسیر نور:
«وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» و هنگامی که زنان را طلاق دادید و مهلت (عدّه) خود را به پایان رساندند، مانع آنها نشوید که با همسران (سابق) خویش ازدواج کنند، البتّه در صورتی که میان آنها به طرز پسندیدهای، توافق برقرار گردد. هر کس از شما که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، به این دستورات پند داده میشود. (مراعات) این امر مایۀ پیرایش و پاکی بیشتر شما است و خداوند میداند و شما نمیدانید. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۳۲:
اگر زنان مطلّقه، با همان شوهران سابق خود توافق کرده و ازدواج کنند، در پاکی و تزکیۀ فرد و جامعه، تأثیر بسیار دارد. «ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ» زیرا در این نوع ازدواج، اسرار یکدیگر مخفی مانده و فرزندان به آغوش والدین و سرپرست واقعی خود برمیگردند و چون زن و شوهر طعم تلخ طلاق را چشیدهاند، از جدایی مجدّد نگران هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۳۲:
۱. رأی زن مطلّقه، در انتخاب شوهر محترم است و در ازدواج مجدّد، اجازه از دیگری لازم نیست. «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ»
۲. با یک طلاق، برای همیشه بدبین نباشید؛ چهبسا بعد از طلاق، دو طرف پشیمان شده و آمادۀ زندگی مجدّد به نحو شایستهای باشند. «یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ»
۳. شرط اصلی ازدواج، رضایت طرفین است. «تَراضَوْا بَیْنَهُمْ»
۴. توافق بر ازدواج، باید بر اساسی عقلایی و عادلانه باشد. «تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ»
۵. کسانی که در راه ازدواجِ مشروع دیگران، کارشکنی و مشکلآفرینی میکنند، باید در ایمان خود نسبت به خدا و قیامت شک کنند. «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ» «ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»
۶. از جاذبههای طبیعی و مشروع، جلوگیری نکنید. چهبسا زن و مردی که میان آنها طلاق جدایی افکنده، از یکدیگر خاطرات شیرینی نیز داشته باشند و گاه و بیگاه آن خاطرات را یاد بیاورند که اگر به طور طبیعی و مشروع به هم نرسند، خطر انحراف وجود دارد. «یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ» «ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ»
۷. برای حفظ سلامتی جامعه، زنان مطلّقه نباید بیهمسر بمانند. «یَنْکِحْنَ» «ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ»
۸. برکات ازدواج مجدّد و بازگشت به همسر اوّل و همچنین مفاسد طلاق و بیهمسری، فوق درک بشر است. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» تفسیر صفحۀ ۳۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۳۳ - تفسیر نور:
«وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» مادرانی که میخواهند دوران شیردهی را کامل سازند، دو سال تمام فرزندانشان را شیر دهند. و خوراک و پوشاک این مادران، به وجهی نیکو بر عهدۀ (پدر و) صاحب فرزند است. هیچکس جز به قدر توانش مکلّف نمیشود.
هیچ مادری به خاطر فرزندش و نیز هیچ پدری به خاطر فرزندش نباید دچار ضرر شود. و (اگر پدر نباشد، هزینۀ خوراک و پوشاک مادر) بر عهدۀ وارث اوست. و اگر پدر و مادر با توافق و مشورت یکدیگر بخواهند کودک را (زودتر از دو سال) از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست. و اگر (به جهت عدم توانایی یا عدم موافقت مادر) خواستید دایهای برای فرزندانتان بگیرید، گناهی بر شما نیست، به شرط اینکه آنچه را به وجهی پسندیده قرار گذاشتهاید، بپردازید. و از خدا پروا داشته و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید بیناست. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۳۳:
در مورد پدر و مادر و فرزند، در این آیه کلمات «أب» و «ام» نیامده، بلکه «والد» و «والده» آمده است. زیرا کلمات «أب» و «امّ» شامل عمو، معلّم و پدر زن میشود.
همانگونه که زنان پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله امّهات مؤمنین هستند، نه والدات آنها.
چون آیات قبل مربوط به طلاق و جدایی زن و شوهر از یکدیگر بود، لازم است تکلیف کودکان و نوزادان نیز روشن شود، تا آنان فدای اختلافات پدر و مادر نشوند. توجّه به عواطف مادر، اهمیّت شیر مادر، مقدار نیاز طبیعی نوزاد به شیر و مدّت آن، در این آیه مطرح شده است. پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۳۳:
۱. اسلام، دینی جامع است؛ حتّی برای تغذیه مناسب نوزاد با شیر مادر، برنامه دارد. «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ»
۲. حتّی مادرِ طلاق داده شده، در شیر دادن نوزادش بر سایرین اولویّت دارد. «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ»
۳. مدّت شیر دادن کامل دو سال است. «حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ»
۴. باید حقوق مالی و مادّی مادر و دایه در برابر شیر دادن فرزند پرداخت شود. «وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ»«إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ»
۵. مقدار خرجی باید بر اساس عرفِ شناخته شده و به قدر توانایی باشد. «بِالْمَعْرُوفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها»
۶. تکلیف، بر اساس قدرت و به اندازۀ توانایی انسان است. «لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها»
۷. فرزند نباید اسباب ضرر به والدین شود. «لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها»
۸. باید زندگی مادر در دوران شیردهی تأمین شود؛ هر چند پدر فرزند از دنیا رفته باشد. «وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ»
۹. از شیر گرفتن کودک، نیاز به مشورت و توافق والدین دارد. «فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ»
۱۰. زن و شوهر دربارۀ امور نوزاد باید مشورت کنند. «تَشاوُرٍ»
۱۱. در شیر دادن، اوّل مادر بعد دایه. «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ» «إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ»
۱۲. رعایت تقوا در تغذیۀ کودکان، بر عهدۀ والدین است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۶۵ - ۳۷۰.
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۳۸تا۱۳۹
وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِمْ بِمَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۱۳۸﴾
۱۳۸ - و گفتند این قسمت از چهار پایان و زراعت (که مخصوص بتها است براى همه ) ممنوع است و جز کسانى که ما بخواهیم - به گمان آنها - از آن نباید بخورد و (مى گفتند اینها ) چهارپایانى است که سوار شدن بر آنها تحریم شده و چهار پایانى که نام خدا را بر آن نمى بردند و به خدا دروغ مى بستند (و مى گفتند این احکام از ناحیه او است ) به زودى کیفر افتراهاى آنها را مى دهد.
They say: 'These cattle, and these crops are forbidden. None can eat of them except those whom we permit' so they claim 'and cattle whose backs are forbidden, and others over which they do not pronounce the Name of Allah. ' As� such fabricating lies against Him. He will recompense them for their invented lies. (138)
وَقَالُوا مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ یَکُنْ مَیْتَةً فَهُمْ فِیهِ شُرَکَاءُ سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿۱۳۹﴾
۱۳۹ - و گفتند آنچه در شکم این حیوانات (از جنین و بچه ) وجود دارد مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است اما اگر مرده باشد (یعنى مرده متولد شود ) همگى در آن شریکند و به زودى (خدا ) کیفر این توصیف (و احکام دروغین ) آنها را مى دهد او حکیم و دانا است .
They also say: 'What is in the bellies (wombs) of these cattle is reserved for our males but not for our wives. ' But if it is stillborn, they all partake of it. He will recompense them for their describing. He is Wise, Knowing. (139)
تفسیر در این آیات به چند قسمت از احکام خرافى بت پرستان که حکایت از کوتاهى سطح فکر آنها مى کند اشاره شده است و بحث آیات قبل را تکمیل مى نماید. نخست میگوید بت پرستان مى گفتند: این قسمت از چهار پایان و زراعت که مخصوص بتها است و سهم آنها مى باشد به طور کلى براى همه ممنوع است ، مگر آنهائى که ما مى خواهیم و به پندار آنها تنها بر این دسته حلال بود نه بر دیگران (و قالوا هذه انعام و حرث حجر لا یطعمها الا من نشاء بزعمهم ). و منظورشان همان خدمه و متولیان بت و بتخانه بود تنها این دسته بودند که به پندار آنها حق داشتند از سهم بتها بخورند. و از این بیان نتیجه مى گیریم که این قسمت از آیه در حقیقت اشاره به چگونگى مصرف سهمى است که براى بتها از زراعت و چهار پایان قرار مى دادند، که شرح آن در دو آیه قبل گذشت . کلمه (حجر) (بر وزن شعر ) در اصل به معنى ممنوع ساختن است و همانطور که راغب در کتاب مفردات گفته است بعید نیست از ماده (حجاره ) به معنى سنگ گرفته شده باشد زیرا هنگامى که مى خواستند محوطه اى را ممنوع اعلام کنند، اطراف آن را سنگچین مى کردند و اینکه به حجر اسماعیل این کلمه اطلاق شده است به خاطر آن است که به وسیله دیوار سنگى مخصوصى از سایر قسمتهاى مسجد الحرام جدا شده است . به همین مناسبت گاهى به عقل حجر گفته مى شود زیرا انسان را از کارهاى خلاف منع مى کند، و هر گاه کسى زیر نظر و تحت حمایت دیگرى قرار بگیرد مى گویند در حجراو است ، و محجور به کسى گفته مى شود که از تصرف در اموال خویش ممنوع است . سپس اشاره به دومین چیزى مى کند که آنها تحریم کرده بودند و مى گوید:(آنها معتقد بودند که قسمتى از چهار پایان هستند که سوار شدن بر آنها حرام است ) (و انعام حرمت ظهورها ). و ظاهرا همان حیواناتى بوده است که در آیه 103 سوره مائده به عنوان سائبه و بحیره و حام شرح آن گذشت (براى اطلاع بیشتر ذیل آیه مزبور را مطالعه فرمائید). بعد سومین قسمت از احکام نارواى آنها را بیان کرده مى گوید): (نام خدا را بر قسمتى از چهار پایان نمى بردند) (و انعام لا یذکرون اسم الله علیها ). این جمله ممکن است اشاره به حیواناتى باشد که به هنگام ذبح تنها نام بت را مى بردند و یا حیواناتى بوده است که سوار شدن بر آنها را براى حج تحریم کرده بودند، چنانکه در تفسیر مجمع البیان و تفسیر کبیر و المنار و قرطبى از بعضى از مفسران نقل شده است ، و در هر دو صورت حکمى بود بى دلیل و خرافى . عجیب این است که به این احکام خرافى قناعت نمى کردند بلکه (به خدا افترا میبستند و آن را به او نسبت مى دادند) (افتراء علیه ). در پایان آیه پس از ذکر این احکام ساختگى (خداوند به زودى کیفر آنها را در برابر این افترائات خواهد داد) (سیجزیهم بما کانوا یفترون ). آرى هنگامى که بشر بخواهد به فکر ناقص خود جعل حکم و قانون کند.
ممکن است هر طائفه اى با هوا و هوسهاى خود احکام و مقرراتى بسازند، و نعمتهاى خدا را بی جهت بر خود حرام و یا کارهاى زشت و خلاف خود را بر خود حلال کنند، این است که مى گوئیم قانونگزار تنها باید خدا باشد که همه چیز را مى داند و از مصالح کارها آگاه و از هر گونه هوا و هوس بر کنار است . در آیه بعد به یکى دیگر از احکام خرافى آنها در مورد گوشت حیوانات اشاره کرده مى فرماید: (آنها گفتند جنین هائى که در شکم این حیوانات است مخصوص مردان ما است و بر همسران ما حرام است ولى اگر مرده متولد شود، همگى در آن شریکند) (و قالوا ما فى بطون هذه الانعام خالصة لذکورنا و محرم على ازواجنا و ان یکن میتة فهم فیه شرکاء). باید توجه داشت منظور از (هذه الانعام ) همان حیواناتى است که در آیه قبل به آن اشاره شده است . بعضى از مفسران احتمال داده اند که عبارت ما فى بطون هذه الانعام (آنچه در شکم این حیوانات است ) شامل شیر این حیوانات نیز بشود، ولى با توجه به جمله و ان یکن میتة (اگر مرده بوده باشد ) روشن مى شود که آیه فقط از جنین بحث مى کند که اگر زنده متولد شود، آن را مخصوص مردان مى دانستند و اگر مرده متولد مى شد، که زیاد مورد رغبت و میل آنها نبود همه را در آن مساوى مى دانستند!. این حکم اولا هیچگونه فلسفه و دلیلى نداشت و ثانیا در مورد جنینى که مرده متولد مى شد، بسیار زشت و زننده بود، زیرا گوشت چنین حیوانى غالبا فاسد و زیانبخش است و ثالثا یکنوع تبعیض آشکار میان جنس مرد و زن بود زیرا آنچه خوب بود، مخصوص مردان ، آنچه بد بود به زنان هم از آن سهمى داده مى شد. قرآن به دنبال این حکم جاهلى ، با این جمله مطلب را تمام کرده و مى گوید: (بزودى خداوند کیفر این گونه توصیفات آنها را مى دهد) (سیجزیهم وصفهم ). تعبیر به وصف اشاره به توصیفى است که آنها از خدا مى کردند و تحریم این گونه غذاها را به خدا نسبت اگر چه منظور از آن صفت و حالتى است که بر اثر تکرار گناه به شخص گناهکار دست مى دهد و او را مستحق مجازات مى کند و در پایان آیه مى فرماید:(او حکیم و دانا است ) (انه حکیم علیم . هم از اعمال و گفتار و تهمتهاى نارواى آنان با خبر است و هم روى حساب ، آنها را مجازات مى کند.
منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha
قال رسول الله صلیالله علیه و آله وسلم:
خوشا بحال پرچمداران روز قیامت که بر همه مردم سبقت میگیرند به رفتن به بهشت، آنها پیشتازان رفتن به مساجد در سحر گاهان و دیگر اوقات هستند.
الوافی، ج ۲۶
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
هرکس روز جمعه صدبار بر من صلوات بفرستد، خداوند شصت حاجت او را روا می کند. سی حاجت آن برای دنیا و سی حاجت برای آخرت است.
ثواب الآعمال و عقابالآمال ترجمه انصاری، ص30
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزی در جمع اصحاب فرمودند:
دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عمویم جعفرطیار را در خواب دیدم که از غذاهای بهشتی میل میکنند.
از آنها سوال کردم: در آن عالم بهترین اعمال کدام است، گفتند: پدر ومادرمان به قربان شما!
این جا سه چیز افضل اعمال است:
- محبت علی علیه السلام - آب دادن به تشنهها - صلوات بر محمد و آل محمد
مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۲۸
قال الإمامُ علیٌّ علیه السلام:
لَو قَد قَامَ قائمُنا لأَنْزَلَتِ السَّماءُ قَطْرَها، و لأخْرَجَتِ الأرضُ نَباتَها، و لَذَهَبتِ الشَّحْناءُ مِن قلوبِ العِبادِ، و اصْطَلَحَتِ السِّباعُ و البَهائمُ، حتّى تَمشیَ المرأةُ بینَ العِراقِ إلى الشّامِ لا تَضَعُ قَدَمَیْها إلاّ علَى النَّباتِ، و على رأسِها زِینَتُها (زِنْبیلُها) لا یَهِیجُها سَبُعٌ و لا تَخافُهُ ؛
اگر قائم ما قیام کند، آسمان برکتهاى خود را فرو میریزد و زمین گیاهانش را میرویاند و کینه و دشمنى از دلهاى بندگان رخت بر مى بندد و درندگان و چرندگان با هم میسازند، تا آنجا که زنِ زیور به سر، عراق را تا شام مى پیماید و جز بر سبزه ها گام نمى نهد و هیچ درندهاى آشفته و هراسانش نمیکند!
بحار الأنوار : ج ۱۰، ص ۱۰۴.
علائم ظهور در کلام امیرالمومنین(علیهالسلام)
من شما را خبر دهنده ام به آنچه که در بعد من میگذرد و به آنچه که در آخرالزمان به وقوع میپیوند تا خروج صاحب الزمان، که به پا دارنده امر ما و از ذریه فرزندم حسین ع است.
آنان گفتند: آن واقعه در چه هنگام است ، ای امیرالمومنین ؟
حضرت فرمودند:
زمانی که مرگ در فقها شایع شود و امت محمد ص نمازها را ضایع کنند و پیروی از شهوات نمایند.
امانتداری کم و خیانت فراوان گردد.
زمانی که مسکرات بیاشامند و دشنام دادن به پدر و مادر شعارشان گردد.
به سبب کینه و دشمنی با یکدیگر نمازی در مساجد به پا داشته نشود .
از مساجد به عنوان مجلس خورد و خوراک استفاده شود .
در انجام گناهان زیاده روی و در بجای آوردن کارهای خوب کم کاری صورت گیرد.
آن زمان که برکت از سال و ماه و روز و هفته و ساعت برداشته شود .
هر سال به مقدار یک ماه و هر ماه به اندازه یک هفته و هفته به مقدار یک روز و هر روز به قدر یک ساعت گردد.
خطبه البیان
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
غیبت حضرت مهدی علیهالسلام تا چه زمانی طول خواهد کشید؟
در مورد زمان دقیق پایان غیبت حضرت مهدی علیهالسلام و وقت ظهور ایشان، کسی اطلاعی ندارد و اگر کسی مدعی تعیین وقت ظهور و پایان غیبت بشود، دروغگو است؛ زیرا موضوع پایان غیبت حضرت و اعلام ظهور، فقط به اراده الهی بستگی دارد و خود حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف هم منتظر دستور و فرمان ظهور از سوی خداوند است.
به همین دلیل نه تنها در روایات، زمانی برای ظهور تعیین نشده، بلکه تعیین کنندگان نیز به شدت دروغگو خوانده شدهاند. فردی به نام مهزم از امام صادق علیهالسلام پرسید: «فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد صلیالله علیه و آله و سلم و تشکیل دولت حق به درازا کشید؛ پس چه وقت روی می دهد؟» حضرت پاسخ دادند: «تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ می گویند، تعجیل کنندگان هلاک می شوند، و تسلیم شوندگان نجات مییابند و به سوی ما باز میگردند.»*1
تعیین وقت نکردن از سوی معصومان علیهمالسلام و تکذیب وقت گذاران، با توجه به اسرار و حکمتهایی است که در نامعلوم بودن آن نهفته است. یکی از آن حکمتها، جلوگیری از سوء استفاده اشخاص ناپاک از این قضیه است.
البته سخن از نزدیک شدن به عصر ظهور، چنان که در روایات نشانههای ظهور مطرح شده، با این مطلب منافات ندارد؛ زیرا آن چه در روایات ممنوع و تکذیب شده، اظهار نظر قطعی در مورد ظهور از نظر سال و ماه و روز است، نه نزدیک دانستن ظهور.
البته ظهور امام مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف شرایطی دارد. در زمانی که این شرایط محقق شود، ظهور نیز تحقق مییابد. مهم ترین این شرایط و زمینه ها، فراهم شدن یاوران مخلص و توانمند و آمادگی جهانی برای پذیرش رهبر معصوم است.
1. کافی، ج١، ص٣۶٨ ،ح١
چهل حدیث درباره امام زمان(عج)
راوی می گوید به امام صادق(علیهالسلام) عرضه داشتم مرا به حدود ایمان آگاه کن حضرت صادق الائمه (علیهالسلام) فرمودند : 1_شهادت به یگانگی خداوند و انکار خدایان باطل 2_گواهی به رسالت پیامبر اکرم(ص) 3_اقرار به حقانیت هر آنچه پیامبر(ص) آورده 4_انجام نمازهای پنج گانه 5_ پرداخت زکات (وحقوق شرعی) 6_گرفتن روزه ماه رمضان 7_انجام حج و مناسک آن 8_تولای اهل بیت(ع) 9_تبری از دشمنان اهل بیت(ع) 10_حمایت و همراهی با صادقین و درستکاران. الکافى، ج٢، ص١٨
امام صادق علیه السلام میفرمایند: مَن دَخَلَ فی هذا الدِّینِ بالرِّجالِ أخرَجَهُ مِنهُ الرِّجالُ کما أدخَلُوهُ فیهِ و مَن دَخَلَ فیهِ بِالکِتابِ والسُّنَّةِ زالَتِ الجبالُ قَبلَ أن یَزولَ
(مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۲۴۱)
هر که از طریق اشخاص به این دین در آید همان اشخاص همچنان که او را به آن در آورده اند از آن خارجش کنند و کسى که از طریق کتاب و سنّت (سیره معصومین) به این دین وارد شود، کوهها منهدم میشود قبل از آنکه او نابود شود.
پینوشت: در عقیده و دینش چنین فردی، متزلزل و نابود نمیشود چرا که دینش را از مبانی اصیل اخذ کرده و حق و باطل را از قرآن و احادیث معصومین(ع) شناخته نه اینکه حق و باطل را از اشخاص بشناسد و آنها را معیار حق و باطل بداند.
قال الصادق علیه السلام:
إنَّ العَبکدَ إذا کَثُرَت ذُنُوبُهُ وَ لَم یَکُن عِندَهُ مِنَ العَمَلِ مَا یُکَفِّرُهَا ابتَلَاهُ بِالحُزنِ لِیُکَفِّرُهَا.
امام جعفر صادق علیه السلام:
هرگاه گناهان بنده ای زیاد شود و عملی که آن گناهان را بپوشاند، نداشته باشد، خداوند او را به غم و اندوه مبتلا کند تا کفاره گناهانش شود.
اصول کافی، ج2 ، ص 444
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند:
کسی که مسجد را گرامی دارد، خدا را در قیامت با شادمانی و بشارت ملاقات کند و نامه اعمالش به دست راست او داده شود.
مفاتیح الحیاة ص ۵۷۱
امام صادق (علیه السلام):
ألا بَشِّرِ المَشّائینَ فِى الظُلُماتِ إلَى المَساجِدِ بِالنُّورِ السّاطِعِ یَومَ القِیامَةِ .
هان، بشارت ده آنانى را که در تاریکى ها به سوى مساجد مى روند، به نور درخشانى که در روز واپسین برآنان پرتوافکن خواهد بود.
ثوابالأعمال(باب ثواب الأعمال)، جلد 1، صفحه 26
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم:
هنگامی که خداوند سبحان از آسمان آفت نازل کند، حاملین قرآن، رعایت کنندگان خورشید(یعنی کسانی که اوقات نماز را مراعات کنند) و مساجد را (با رفتن به آن) آباد میسازند از این آفت در امانند.
جامع احادیث الشیعه، ج ۴، ص ۶۱
پنج نفر از حیله شیطان در امانند
امام صادق علیه السلام:
شیطان گفت: به جز پنج نفر سایر مردم از حیله و نیرنگم مصون و محفوظ نمی باشند،
آنان عبارتند از: 1- کسی که به خدا متوسل شود و در جمیع امور بر او توکل نماید؛ 2- کسی که بسیار ذکر و تسبیح خداوند در هر شب و روز کند؛ 3- کسی که آنچه برای خود می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بخواهد؛ 4- کسی که هرگاه مصیبتی به او می رسد جزع نکند؛ 5-5 کسی که به تقسیم رزق خداوند راضی باشد و از برای روزی غم نخورد. خصال/ج1/ص285
امام باقر علیه السلام فرمودند : إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی إذا أحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبَلاءِ غَتّاً وَ ثَجَّهُ بِالبَلاءِ ثَجّاً فإذا دَعاهُ قالَ لَبَّیکَ عَبدی لَئِن عَجّلتُ لَکَ ما سَأَلتَ إنّی علی ذلِکَ لَقادرٌ و لَئِنِ ادَّخرتُ لَکَ فَما ادَّخرتُ لَکَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ . خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده ی من ! بی شک اگر بخواهم خواسته ات را زود اجابت کنم می توانم اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ، ص 253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 7)
پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ کَـتَبَ اللّهُ بَراءَةً لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَیهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛ وقتى معلم به کودک بگوید: بگو بسم اللّه الرحمن الرحیم و کودک آن را تکرار کند خداوند براى کودک و پدر و مادرش و معلم، برائت از آتش در نظر خواهد گرفت. بحارالانوار(ط-بیروت)،ج۸۹،ص257
امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام) فرمودهاند: پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم مینهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و … ) از کافران تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل میگرداند. بحارالانوار جلد ۷۹ ( ۷۶ ) صفحه ۳۰۳ باب التجمل و اظهار النعمه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پنج شوال سالروز ورود حضرت مسلم بن عقیل به کوفه
امام حسین(ع) زمانى که در مکّه بود، پیوسته از جانب مردم کوفه، نامه دریافت مى کرد. مردم کوفه در نامه هاى خود، حضرت را به جانب کوفه و پذیرفتن رهبرى خویش دعوت مى کردند.
امام نامه اى در پاسخ مردم کوفه نوشتند که متن نامه چنین بود:
«به نام خداوند بخشاینده مهربان
از حسین بن على(علیه السلام)، به بزرگان مؤمنان و مسلمانان!
و اما بعد، هانى و سعید همراه نامه هایتان به سوى من آمدند ـ و این دوتن آخرین پیام آوران از جانب شما بودند که بر من وارد شدندـ همانا هر آنچه را که روایت کرده و متذکر شده بودید را دانستم که محتواى همه نامه هایتان (به طور فشرده) این بود که:
«همانا امام و پیشوایى که بر ما ولایت داشته باشد نداریم پس به سوى ما بیا! امید است که خداوند به وسیله تو ما را بر محور حقّ و هدایت گردآورد». اکنون من، برادر و پسر عمو و شخص مورد اعتماد از خاندانم ـ مسلم بن عقیل ـ را به سوى شما مى فرستم که به او فرمان دادم که رفتار و برنامه و نظرتان را براى من بنویسد. پس اگر برایم نوشت که نظر بزرگان و اهل فضل و خردمندان شما، با آنچه که پیام آوران تان برای من آوردند و در نامه هایتان خواندم یکی است به زودى به سوى شما خواهم آمد إن شاء الله».
ـ در پایان نامه نوشت ـ : « پس به جانم سوگند! امام و پیشوا نیست مگر آن کسی که به کتاب خدا عمل کند و عدل و داد را برپا دارد و بحقّ دینداری نماید و جان خود را وقف ذات خدا کند. والسّلام».
ارشاد مفید، ص ۳۸۰-۳۸۱
سپس امام نامه را پیچیده و مهر زدند و آنگاه مسلم بن عقیل را رهسپار کوفه فرمودند.
بستگی به نیت او دارد...
پس از پیروزی مسلمانان در جنگ صفین، یکی از یاران امام، اندوه و ناراحتی برادرش را از اینکه نتوانسته در این نبرد همراه امام باشد را به امیرالمومنین ع ابراز کرد. امام پرسیدند: «آیا فکر و دل برادرت با ما بود؟ عرض کرد: آری امام فرمودند: پس او هم در این جنگ با ما بود، حتی کسانی که در زمان ما حضور ندارند و در صُلب پدران و رَحِم مادرانشان میباشند، ولی با ما همعقیده و آرمان خواهند بود در این نبرد با ما شریک و همسنگرند.
نهج البلاغة، خطبه۱۲
آیا ما شیعه هستیم؟ قال الصادق علیهالسلام: لیس من شیعتنا مَن قال بلسانه و خالفنا فی أعمالنا و آثارنا... امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که به زبان دم از تشیع زند اما در عمل بر خلاف اعمال و کردار ما عمل کند از شیعیان ما نیست. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۷
امام باقر علیهالسلام:
تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِى وَجْهِ اَخیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُهُ القَذا عَنهُ حَسَنَةٌ وَ ما عُبِدَاللّه ُ بِشَى ءٍ اَحَبُّ اِلَیْهِ مِنْ اِدْخالِ السُّرُورِ عَلى المُؤمِنِ؛
لبخند انسان به چهره برادرش حسنه و کار نیک است و دورکردن خار و خاشاک و رنج و گرفتارى از برادر دینى حسنه است و خداوند به چیزى بهتر از شادکردن مؤمن عبادت نشده است.
مصادقةالأخوان، ص۵۲
تولی و تبری دستگیره هاى ایمان پیامبر صلى اللَّه علیه وآله روزى پرسشى را در بین اصحابش مطرح کرد و آن این بود: «در میان دستگیره هاى #ایمان کدامیک از همه محکمتر است؟» گفتند: "خدا و پیغمبرش بهتر می دانند"آنگاه یکى از ایشان گفت: "نماز" و دیگرى گفت: "زکات"؛ شخصى گفت: "روزه" و یکى دیگر از ایشان گفت: "حج و عمره" و دیگرى گفت: "جهاد". آنگاه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «همه این ها که نام بردید، کارهاى با فضیلتى است، ولى پاسخ سؤال من نیست، بلکه قوى ترین دستگیره #ایمان ، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا مى باشد» معانی الاخبار، ص۳۹۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
۸ شوال ویرانى قبور ائمه بقیع علیهم السلام
در این روز در سال 1344 ه قبور ائمه بقیع علیهم السلام و نیز قبر حضرت حمزه در احد به دست وهابیون تخریب شد.
مستدرک سفینه البحار: ج ٦، ص ٦٥_٦٦
علت و انگیزه تخریب این قبور مطهر در کتب مختلفى که بر رد عقائد ضاله وهابیت تألیف شده، بیان گردیده است.
آنان اضافى بر قبور مطهر ائمه معصومین علیهم السلام، دیگر قبور را هم تخریب نمودند که عبارتند از: قبر منسوب به حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، قبر مطهر فاطمه بنت اسد علیها السلام مادر امیرالمؤمنین علیه السلام، قبر مطهر حضرت ام البنین علیها السلام، قبر ابراهیم پسر پیامبر صلى الله علیه و آله، قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق علیه السلام، قبر دختران پیامبر صلى الله علیه و آله، قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر صلى الله علیه و آله، و قبور شهداى زمان پیامبر صلى الله علیه و آله.
وهابیان در سال 1343 در مکه گنبدهاى قبر حضرت عبد المطلب، ابى طالب، خدیجه، و زادگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیها السلام را با خاک یکسان کردند.
در جدّه نیز قبر حوا و دیگر قبور را تخریب کردند.
در مدینه منور نبوى را به توپ بستند، ولى از ترس مسلمانان قبر شریف را تخریب نکردند. در شوال 1343 با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع علیهم السلام اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند.
قبر حضرت حمزه علیه السلام و شهداى احد را با خاک یکسان کردند، و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پیامبر صلى الله علیه و آله، قبر اسماعیل پسر حضرت صادق علیه السلام و دیگر قبور را هم خراب کردند.
در همان سال به کربلاى معلى حمله کردند، و ضریح مطهر را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایاى سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند.
سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.
کشف الارتیاب: ص ٧٧، شهداء الفضیله (علامه امینى ): ص ٣٨٨
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
هشدار امام نسبت به وضعیت مساجد! مساجد باید مجتمع بشود از جوانها، اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوائدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل می کند، چه گرفتاری ها را حل می کند، این طور بی حال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند پیرزن و پیرمرد... صحیفه امام، ج 13، ص 325
هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم توصیه مهم حضرت آیتالله امام خامنهای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.ا
حضرت آیتالله امام خامنهای:
آباد کردن مساجد، زنده نگه داشتن مساجد، یکی از کارهای واجب است. ۲۱ تیرماه ۱۴۰۲
امام خامنه ای:
کسانی که کانون خانواده را تحقیر میکنند، خیانت میکنند؛ هم به ملّت، هم به جامعهی زنان. کسانی که وانمود میکنند عدالت جنسیّتی به این است که در همهی میدانهایی که مردها وارد میشوند، زنها هم باید وارد بشوند، اینها به اعتماد، حرمت، شخصیّت و هویّت زن خیانت میکنند ... 96/12/17
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ایستادگی بینظیر نیروهای مقاومت فلسطین و همچنین مردم غزه صبر تاریخی مردم غزه:
در مقابل جنایتها و وحشیگریهای رژیم صهیونیستی که با حمایت کامل غرب انجام میشود، یک پدیده عظیم است که حقیقتا به اسلام عزت بخشیده و موضوع فلسطین را علیرغم خواست دشمن، به مسئله اول جهان تبدیل کرده است ...
کشتار مردم غزه و نسلکشی در این منطقه هر انسان صاحب وجدانی را متاثر میکند:
جمهوری اسلامی ایران در موضوع حمایت از قضیه فلسطین و مردم مظلوم و مقاوم غزه هیچ تردیدی به خود راه نخواهد داد ...
اهمیت حمایت افکار عمومی بینالمللی و همچنین افکار عمومی جهان اسلام بهویژه دنیای عرب از مردم غزه:
اقدامات تبلیغاتی و رسانهای مقاومت فلسطین تاکنون بسیار خوب و جلوتر از دشمن صهیونیستی بوده است و باید در این زمینه بیش از پیش اقدام شود ...
رهبر انقلاب در دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس و هیأت همراه 7 /فروردین/ 1403
پاداش صبر
حضرت آیتالله امام خامنهای:
اوج عزت و ایستادگی مردم غزه و فلسطین و ناکامیهای رژیم صهیونیستی در این جنگ شش ماهه، یک حادثه و پدیدهای الهی است ...
جنایات رژیم صهیونیستی در کشتار مردم غزه:
اینکه رژیم صهیونیستی با آن همه ساز و برگ نظامی و پشتیبانیهای قدرتهای ظالم دنیا، اقدام به کشتار زنان و کودکان میکند، نشان میدهد این رژیم قادر به مقابله با نیروهای مقاومت و شکست آنها نیست ...
رهبر انقلاب در دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه 9 /فروردین/ 1403
https://harimeharam.ir/shahid/233
حضرت آیتالله امام خامنهای:
مسئله حجاب که اکنون تبدیل به یک چالش تحمیلی شده است، پیش از این وجود نداشت و افرادی با برنامهریزی و نقشه کشیدن، آن را به مسئلهای تحمیلی تبدیل کردند ...
از لحاظ شرعی، حجاب حکم مسلّم شرعی است و پوشاندن بدن برای زنان غیر از صورت و دو کف دست واجب شرعی و غیرقابل صرفنظر کردن است و مردم و بانوان ما که مسلمان و مقیّد و متعبّد هستند، باید این حکم شرعی را رعایت کنند ...
از منظر قانون، حجاب حکمی قانونی رعایت قانون بر همگان، چه معتقدان به شرع و چه غیرمعتقدان واجب است:
در خصوص ملاحظات جانبی، دخالت بیگانگان در قضیه حجاب از طریق انواع رسانهها واضح بود البته عدهای هم در داخل به آنها کمک کردند اما اصل هدایت و طراحی برای مخالفت با حجاب از بیرون کشور انجام شد که بانوان عاقل و فهمیده ما باید به این واقعیت توجه کنند ...
گزارشهای موثق از استخدام افرادی برای حضور هنجارشکنانه در جامعه با هدف از بین بردن حرمت حجاب:
وقتی ما دست بیگانه را در قضیهای میبینیم باید مواضع خود را متناسب با این واقعیت تنظیم کنیم ...
طراحی برای برداشتن حجاب بانوان را اولِ کارِ بدخواهان:
هدف نهایی آنها برگرداندن تدریجی وضع کشور به دوران فضاحتبار طاغوت است که در آن دوره وضع زنان برخلاف امروز از لحاظ سطح سواد و نقشآفرینی مدیریتی، ضعیف و از لحاظ پوشش و هنجارهای اجتماعی هم بسیار مفتضح بود ...
اطمینان دارم که بانوان کشورمان حتی کسانی که در زمینه حجاب قدری سهلانگاری دارند، دلبسته به اسلام و نظام هستند؛ بنابراین باید به این چشم به موضوع نگاه کرد در عین حال که قضیه حجاب را هم همه باید رعایت کنند ...
دولت و قوه قضائیه، موظف به عمل به مسئولیتهای شرعی و قانونی خود در موضوع حجاب:
البته خود بانوان در این زمینه بیش از همه مسئولیت دارند که حجاب اسلامی را رعایت کنند.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حامد کوچک زاده
شهادت : 1394/11/12 ... نبل و الزهرا - سوریه
حال در این زمانه، فرزندان خمینی (ره) میروند تا با خون خود، عقیده و ایمان، حجاب و عفاف، مردانگی و شرف و اسلام ناب محمدی را از هجوم حرامیان پلشت، نگهبان باشند، باشد که با پشتیبانی از ولی زمانه، قدردان خون این عزیزان باشیم.
و سختترین و مشکلترین کار ماندن و گوش به فرمان و اطاعت کردن از ولی و رهبر میباشد، که بارها و بارها تأکید داشتند که هان ای فرزندان روح الله! دارد تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم رخ میدهد، مراقب باشید. مراقب باشید و اجازه ندهید داستان کربلا دوباره تکرار گردد.
نگذارید داستان اندلس دوباره تکرار گردد ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
ماجرای شیخ انصاری و امام زمان(عج)
یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری میگوید: «نیمه شبی در کربلا از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچهها گل آلود و تاریک بودند و من چراغی با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچههای گل آلود با چشم ضعیف به کجا میروند؟!
از بیم آنکه مبادا کسی در کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن میگفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم.
بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت «امام عصر» اجازه پیدا میکنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) میروم و زیارت جامعه را میخوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب میشوم و مطالب لازم را از آن سرور میپرسم و یاری میخواهم و برمی گردم.
سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم.
ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان(عج) ص ۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت عبدالعظیم از نوادگان حضرت امام حسن(ع) می باشد و از اصحاب امام جواد و امام هادی (ع) بود و عقاید خود را بر امام هادی (ع) عرضه داشت و امام او را تأیید کرد. مناسب است ما این روایت را نقل کنیم.
شیخ صدوق (ره) و غیر ایشان از جناب عبدالعظیم روایت کرده اند که فرمود: بر آقای خودم، حضرت امام هادی (ع) وارد شدم. چون مرا دید فرمود: مرحبا به تو ای ابوالقاسم! تو ولیّ ما هستی. عرض کردم : ای فرزند رسول خدا! می خواهم دین خود را بر شما عرضه کنم. اگر مورد پسند شما است تأیید بفرمایید و اگر ناپسنداست راهنماییم کنید.
من عقیده دارم خدا، واحد و یگانه است و مثل و مانندی ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست، بلکه پدیدآورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالک هر چیزی است. او مالک و صاحب هر چیزی است.
عقیده دارم محمد(ص) پیامبر و رسول و آخرین آنان است و بعد از او پیامبری نخواهد بود و تا روز قیامت دین آن حضرت اسلام خواهد بود و شریعت دیگری نخواهد بود.
عقیده دارم امام و خلیفه و ولیّ امر بعد از پیامبر(ص) امیرالمؤمنین (ع) و بعد از آن حسن (ع) و بعد حسین (ع) و علی بن الحسین و بعد محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و سپس محمد بن علی است و بعد شما را امام می دانم.
حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدی (ع) خواهد بود که کسی او را نمی بیند و از نظرها غائب خواهد بود و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد پس از این که پر از ظلم و جور شده باشد.
گفتم : عقیده دارم دوست ایشان دوست خداست و دشمن ایشان دشمن خدااست و اطاعت ایشان واجب ومعصیت اینان معصیت خدا است.
عقیده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و میزان حق است و قیامت خواهد آمد و همه زنده خواهیم شد.
پس امام هادی (ع) فرمود: ای ابوالقاسم! به خدا این است دین پسندیده ثابت. بر همین اعتقاد بمان. خداوند تو را براین اعتقاد محافظت کند.
منتهی الآمال، ج ۲ ص ۳۹۲.
«نماز اول وقت، وسیله رسیدن به مقامات عالی!»
سؤال: اینکه حضرت آیتالله قاضی رضوان الله علیه فرمودند: هرکس نماز اول وقت بخواند، به مقام میرسد، آیا نماز با حضور قلب مراد ایشان بوده یا نه؟
حضرت آیتالله بهجت رضوان الله علیه:
نه! اگر نماز با حضور قلب [مرادشان باشد]، آنوقت سؤال میکنند که چگونه نماز [با حضور قلب] را بخواند؟ به چه سببی بخواند نماز کامل را؟
اینکه چیزی به دست نداد. وقتی چیزی به دست میدهد که بگوید مطلق نماز، مطلق نماز را کسی مقید باشد در اول وقت، به نماز عالی میرسد. میرسد خودش، تکویناً! شیئاً فشیئاً، روزبهروز میرود بالاتر.
تقویت اراده
پرسش از آیت الله بهجت(ره):
شخصی که ایمان بسیار ضعیف دارد، چگونه اراده را قوی کند تا هر کاری را انجام ندهد و حتی بتواند از کارهایی که خارج از اختیار است جلوگیری کند.
پاسخ:
بسمهتعالی، آنچه در تحت اختیار اوست، اختیاراً خلاف رضای خدا را بهجا نیاورد؛ همین راهِ نجات است. بهسوی محبوب، ص 76
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شکست تجاوز نظامی آمریکا در صحرای طبس/5 اردیبهشت 1359
پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358 توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و به اسارت گرفتن 53 نفر از اتباع آمریکا، ضربه محکمی به حیثیت آمریکا زده شد و کاخ سفید سعی داشت به هر نحو ممکن این مساله را حل کند. به موازات کوشش های دیپلماتیک، تحریم های اقتصادی و ... مساله طرح تجاوز نظامی به جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت.
از همان روزهای اول تسخیر سفارت آمریکا در تهران، برنامه ریزی جهت نجات گروگان های آمریکایی شروع شد و نود نفر از کماندوهای آمریکا به صحرای اریزونای آمریکا اعزام شدند و بیش از 5 ماه تعلیمات پیچیده و فشرده ای را پشت سر گذاشتند و پس از ناکامی همه تلاش های آمریکا در جهت حل بحران، نوبت تجاوز نظامی فرا رسید.
عملیات در غروب روز پنجشنبه 4 اردیبهشت 59 شروع شد و شش فروند هواپیمای130-c و نود نفر از کماندوهای آمریکا موسوم به نیروهای دلتا، از قاهره به ناو هواپیمابر Nimitz در دریای عمان منتقل شدند. طبق نقشه می بایست هواپیماها به همراه 8 فروند هلی کوپتر در صحرای طبس فرود آیند و سپس هلی کوپترها، کماندوها را به اطراف تهران منتقل کنند تا از آنجا با کامیون ها و خودروهایی که از قبل توسط عمال داخلی و نفوذی آمریکا آماده شده بود به اطراف جاسوسخانه انتقال یابند. اما یکی از هلی کوپترها پس از ورود به حریم ایران اسلامی دچار نقص فنی شد و سرنشینان آن با هلی کوپتر دیگری خود را به ناو نیمتیز رساندند و بدین ترتیب شش هواپیما و شش هلی کوپتر در صحرای طبس فرود آمد, اما در حال سوختگیری جهت انجام مرحله بعد عملیات یکی دیگر از هلی کوپترها دچار نقص فنی شد و با بهم خوردن برنامه ها رییس جمهور " کارتر" دستور توقف عملیات که عملیات پنجه عقاب نام گرفته بود و عقب نشینی داد اما در هنگامی که قصد بازگشت داشتند توفان شن برخاست و یک هواپیما و یک هلی کوپتر با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفته و 8 تن از آمریکایی ها در آتش سوختند. حادثه طبس مصداقی از امدادهای غیبی الهی برای انقلاب اسلامی مردم ایران بود که بار دیگر قدرت فائقه و مطلقه الهی و وهن و سستی کید و مکر دشمنان خدا را آشکار ساخت.
علامه حسن زاده میفرمود:
شما نمی بینید، من میبینم اعمال شما از شما دور نمی شود، در جانتان می نشیند ! وقتی مردید و پرده افتاد می فهمید چه چیز را در خود نهادینه کرده اید! می فرمود: این لقمه ها که می خورید، بو دارد، کاش می فهمیدید این لقمه برخی ها چه بویی دارد! میفرمود: دهان باب الله است صادرات و وارداتش را کنترل و مواظبت کنید! برخی ها از دهانشان آتش زبانه می کشد! و برخی دهانشان معطر و منزه است!
https://t.me/fazylatha
شهید سید مرتضی آوینی:
هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند ...
شهید مهدی زین الدین: هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید، آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین(ع) یاد می کنند ...
شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
بخشی از وصیت نامه شهید «ابوالفضل بختیاری»
«خواهران مهربانم! از شما هم تقاضا دارم که با حجاب بوده و به دستورات اسلام عمل کنید ...»
بخشی از وصیت نامه شهید «داود قاسمیمیزوجی»
«از دوستانم بخواهید ادامهدهنده راه شهدا باشند و امام را تنها نگذارند؛ البته میدانم که تنها نمیگذارند! ...»
بخشی از وصیت نامه شهید «قدرتالله فصیحیرامندی»
«از شما مىخواهم در تربیت فرزندانت کوشا باشی و افرادى را به جامعه تحویل بدهی که نیازهای آن جامعه را برطرف نمایند و به خواستههاى به حق مردم جامه عمل بپوشانند ...»
شهید «سیدجمال علایی» در سال ۱۳۶۴ در زندان موصل بر اثر شکنجه به شهادت رسید، او در وصیتنامهاش نوشت: «به نماز اول وقت که موجب قبولی بسیاری از اعمال میگردد.»
https://www.golzar.info/340333
https://defapress.ir/fa/news/431190
شهید مدافع حرم شهید حسن اکبری شـهادت: 1395/09/20 سوریه، تدمر ـ حلب
بخشی از وصیت نامه:
برادران و خواهران، میخواهم که راهم را ادامه دهید و در راه صدور آن از هیچ کوششی دریغ نکنید و مگذارید بار دیگر دست جنایتکاران مخصوصا آمریکا، اسرائیل و داعش ملعون که در آنسوی مرزها نقشه نزدیکشدن به مرز ایران عزیز را در سر میپرورانند، بر شما مسلط گردند و خونهای هزاران شهید از دست برود ...
در نماز اولوقت کوشا و در نمازهای جماعت با جدیت شرکت کنید. با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، توطئههای استکبار را خنثی و نقشِ بر آب کنید. به مادر احترام و تکریم کنید؛ زیرا چنانچه دنیا و آخرت را میخواهید، باید چنین کنید ...
برخی موارد مرتبط:
شهید حسن اکبری
وصیت نامه بسیجی شهید حسن علی اکبری
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها ,
حضرت معصومه سلام الله علیها ,
ولادت امام رضا علیه السلام ,
امام رضا علیه السلام ,
تفسیر صفحۀ ۳۷ قرآن کریم ,
تفسیر قرآن کریم ,
سوره بقره ,
محسن قرائتی ,
تفسیر نور ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
تفسیر سوره انعام ,
سوره انعام ,
سوره مبارکه انعام ,
پرچمداران روز قیامت ,
مساجد ,
روز قیامت ,
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ,
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ,
روز جمعه ,
صلوات ,
دنیا ,
آخرت ,
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ,
حمزه ,
جعفر طیار ,
قائم ,
علائم ظهور ,
امیرالمومنین علیهالسلام ,
امام مهدی علیهالسلام ,
امام صادق علیهالسلام ,
حدود ایمان ,
عقیده ,
کفاره گناهان ,
مسجد ,
قیامت ,
شادمانی ,
بشارت ,
اوقات نماز ,
حیله شیطان ,
امام باقر علیه السلام ,
معلم ,
کودک ,
بسم اللّه الرحمن الرحیم ,
برائت از آتش ,
پدر و مادر ,
غذا خوردن ,
حضرت مسلم بن عقیل ,
جنگ صفین ,
شیعه ,
شیعیان ,
عبادت ,
دشمنان خدا ,
۸ شوال ,
ائمه بقیع علیهم السلام ,
هشدار ,
صحیفه امام ,
هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم ,
کارهای واجب ,
کانون خانواده ,
نیروهای مقاومت فلسطین ,
مردم غزه ,
کشتار مردم غزه ,
افکار عمومی ,
دشمن صهیونیستی ,
حماس ,
پاداش صبر ,
ایستادگی ,
جنایات رژیم صهیونیستی ,
جنایات ,
رژیم صهیونیستی ,
جنایت ,
کشتار زنان و کودکان ,
حجاب ,
شهید مدافع حرم ,
شهید حامد کوچک زاده ,
اندلس ,
کربلا ,
شیخ انصاری ,
امام زمان (عج) ,
نماز اول وقت ,
حضرت آیتالله بهجت رضوان الله علیه ,
حضرت آیتالله قاضی رضوان الله علیه ,
تقویت اراده ,
شکست تجاوز نظامی آمریکا در صحرای طبس ,
صحرای طبس ,
علامه حسن زاده ,
شهید سید مرتضی آوینی ,
شهید مهدی زین الدین ,
هیلکوپتر جنگی ,
شهید شیرودی ,
شهید ابوالفضل بختیاری ,
شهید داود قاسمیمیزوجی ,
شهید قدرتالله فصیحیرامندی ,
شهید سیدجمال علایی ,
شهید حسن اکبری ,
سوریه ,
حلب ,
تدمر ,
آمریکا ,
اسرائیل ,
داعش ,
دنیا و آخرت ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 126
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 5 ارديبهشت 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۰ - تفسیر نور:
«فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» (تا اندیشه کنید) در دنیا و آخرت. و از تو دربارۀ یتیمان میپرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید (مانعی ندارد،) آنها برادران (دینی) شما هستند.
خداوند، مفسد را از مصلح باز میشناسد و اگر خدا میخواست شما را به زحمت میانداخت، (و دستور میداد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را بهکلّی از اموال خود جدا سازید، ولی خداوند چنین نمیکند.) همانا او عزیز و حکیم است. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۰:
جملۀ «فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»، یا مربوط به مسئلۀ انفاق است که در آیه قبل آمده است؛ یعنی انفاق شما برای آسایش دنیا و آخرت باشد. نه همۀ مال را خرج کنید که باعث زحمت شما در دنیا شود، و نه بخل ورزید که مایۀ محرومیّت شما از ثواب آخرت باشد، «ترجمۀ مرحوم الهی قمشهای»
و یا اینکه مربوط به تفکّر باشد که در پایان آیه قبل اشاره شد. یعنی انسان باید در مسائل دنیا و آخرت فکر کند و برای آخرت خود از همین دنیا چیزی را کسب کند و در مبدأ و معاد و اسرار هستی و آفریدهها و قوانین حاکم فکر کند و تا آنجا که میتواند، مسائل را با تعقّل و اندیشه قبول کند هر چند شرط پذیرش مکتب، آگاهی بر همۀ اسرار نیست. «تفسیرالمیزان، ذیل آیه»
در تفاسیر آمده است: وقتی آیه دهم سورۀ نساء نازل شد، که خوردن مال یتیم، خوردن آتش است، افرادی که در منزل یتیمی داشتند به اضطراب افتادند.
برخی یتیمان را از خانه بیرون کردند و بعضی ظرف و غذای یتیم را جدا نمودند بهطوریکه برای یتیم و صاحبخانه مشکلاتی به وجود آمد.
آنان به حضور پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله رسیده و از رفتار با یتیمان سؤال نمودند، پیامبر جواب داد: اصلاح امور یتیمان، از رها کردن آنها بهتر است، نباید به خاطر آمیختهشدن اموال آنان با اموال خودتان، ایتام را رها کرده و از مسئولیّت ادارۀ آنها شانه خالی کنید، آنان برادران دینی شما هستند و مخلوط شدن اموال آنان با زندگی شما، درصورتیکه هدف، حیف و میل اموال آنها نباشد مانعی ندارد و بدانید خداوند مفسد را از مصلح باز میشناسد. پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۰:
۱. دنیا و آخرت را سطحی ننگرید و در آن فکر کنید. «تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»
۲. رها کردن کار یتیمان، مصلحت نیست، بلکه به نیّت خیر و با چشم برادری معاشرت نمودن با آنان مصلحت است. «قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»
۳. هرگونه اصلاح در وضعیّت یتیمان، ارزش است. کلمۀ «إِصْلاحٌ» بهصورت مطلق آمده تا شامل همۀ اصلاحات اعمّ از اصلاح مالی، علمی، عملی، تربیتی و دینی بشود. «إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»
۴. یتیمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلکه برادر کوچک ما و جزۀ خود ما هستند. «فَإِخْوانُکُمْ»
۵. نه افراط و نه تفریط، نه به نام اصلاح، اموال ایتام را بخورید و نه از ترس فساد، آنان را رها کنید که خداوند مصلح و مفسد را میشناسد. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ»
۶. اگر بدانیم خداوند افکار و نیات ما را میداند، فساد و خلاف نمیکنیم. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ»
۷. تکلیفِ فوق طاقت در اسلام نیست. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ»
۸. آسانگیری دستورات، کاری حکیمانه است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۱ - تفسیر نور:
«وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» و با زنان مشرک، ازدواج نکنید تا ایمان آورند و قطعاً کنیز با ایمان از زن (آزاد) مشرک بهتر است؛ اگرچه (زیبایی یا ثروت یا موقعیّت او) شما را به شگفتی درآورد. و به مردان مشرک، زن ندهید تا ایمان آورند و قطعاً برده با ایمان از مرد (آزاد) مشرک بهتر است؛ هر چند (زیبایی و موقعیّت و ثروت او) شما را به شگفتی وادارد. آن مشرکان (شما را) بهسوی آتش دعوت میکنند، درحالیکه خداوند با فرمان و دستورات خود، شما را به بهشت و آمرزش فرا میخواند و آیات خویش را برای مردم روشن میکند تا شاید متذکّر شوند. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۱:
ازدواج با همسران غیر مؤمن، میتواند تأثیر منفی بر تربیت فرزندان و نسل آیندۀ انسان بگذارد؛ چنانکه ممکن است آنها عامل جاسوسی برای بیگانه باشند. گرچه آیه دربارۀ ازدواج با غیر مسلمانان است، ولی هر نوع معاشرتی که ایمان انسان را در معرض خطر قرار دهد ممنوع است. پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۱:
۱. مسلمانان، حق پیوند خانوادگی با کفّار را ندارند. «وَ لا تَنْکِحُوا»
۲. دفع خطر، مهمتر از کسب منفعت است.
در ازدواج با مشرک دو احتمال در پیش است:
یکی آنکه مشرک ایمان آورد؛
دیگر آنکه مؤمن مشرک شود.
ازآنجاییکه خطر مشرکشدن مؤمن مهمتر است، لذا اسلام ازدواج قبل از ایمان را نهی نموده است. «لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ»
۳. در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد و ازدواج با کفّار ممنوع است. «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ»
۴. در ازدواج، فریب جمال، ثروت و موقعیّت دیگران را نخورید. «وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ» «وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ»
۵. مقام و مال و جمال، جای ایمان را پر نمیکند. «وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ»
۶. به ضعیفان و محرومان با ایمان بها داده و با آنان ازدواج کنید. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ» «لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ»
۷. ازدواج میتواند وسیلهای برای دعوت به مکتب باشد. «حَتَّی یُؤْمِنُوا»
۸. غرائز باید در مسیر مکتب کنترل شود. «حَتَّی یُؤْمِنَّ» «حَتَّی یُؤْمِنُوا»
۹. ایمان مایۀ ارزش است، گرچه در بنده و کنیز باشد و شرک رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ»
۱۰. پدر، حقّ ولایت بر ازدواج دخترش دارد. در مسئلۀ داماد گرفتن، به پدر خطاب میکند که دختر خود را به مشرکان ندهید. «لا تَنْکِحُوا»
۱۱. اوّل ایمان، بعد ازدواج. فکر نکنید شاید بعد از ازدواج ایمان بیاورند. «حَتَّی یُؤْمِنَّ» «حَتَّی یُؤْمِنُوا»
۱۲. از نفوذ عوامل مشرک در تار و پود زندگی مسلمانان، جلوگیری کنید و توجّه به خطرات مختلف این نوع ازدواجها داشته باشید. «أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ»
۱۳. همسر بد، زمینهساز جهنّم است. «یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ»
۱۴. عمل به دستورات الهی، راه رسیدن به بهشت است. «وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ»
۱۵. مغفرت، با توفیق و اذن الهی است. برخلاف مسیحیّت که آمرزش را به دست بزرگان خود میدانند. «وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ»
۱۶. انسان، واقعیات را بهطور فطری در مییابد. بیان احکام فقط برای یادآوری است. «لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۲ - تفسیر نور:
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» و از تو دربارۀ حیض (ایام عادت ماهانه زنان) سؤال میکنند، بگو: آن مایۀ رنج و آزار است؛ پس در حالت قاعدگی از (آمیزش با) زنان کنارهگیری کنید، و با آنها نزدیکی ننمایید تا پاک شوند. پس هنگامیکه پاک شدند( یا با غسل کردن طاهر شدند)، آنگونه که خداوند به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید. همانا خداوند توبهکنندگان را دوست دارد و پاکان را نیز دوست دارد. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۲:
دربارۀ برخورد با زنان در ایام حیض، یهود بسیار سختگیر و نصاری بیتفاوت هستند.
در تورات میخوانیم: هرکس زن را در حال حیض لمس کند، تا شام نجس است.
رختخواب آن زن نجس و هر کجا بنشیند نجس است. هر کس بستر او را لمس کند باید لباس خود را بشوید. و هر کس چیزی را که او بر آن نشسته لمس کند باید خود را بشوید و تا شام نجس است. و اگر مرد با او همبستر شود تا هفتروز نجس است. و اگر روزهای بیشتر از قاعده خون ببیند، نجس است. «تورات، سفر لاویان، از جمله نوزدهم تا بیست و نهم»
در مقابل این حکمِ سخت تورات، نصاری حتّی آمیزش جنسی را در ایّام حیض جایز میدانند.
امّا اسلام، راه میانه و اعتدال را برگزیده و در ایّام حیض، تنها آمیزش جنسی را ممنوع دانسته است، و هرگونه معاشرت و نشست و برخاست با زنان هیچگونه مانعی ندارد.
اسلام، دین جامعی است و برای هر یک از سؤالهای مورد طرح در زندگی بشری پاسخی دارد.
در آیات قبل بارها با جملۀ «یَسْئَلُونَکَ» سؤالات مردم از رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله را نقل و پاسخهای آن را بیان نمود.
گاهی سؤال از جنگ است و گاهی از قمار و شراب، و گاهی از انفاق.
و در این آیه نیز سؤال از مسائل زنان.
این نشانۀ جامعیّت یک مکتب است که حتّی در مورد آمیزش جنسی، احکام دارد و میفرماید: «مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ» یعنی خداوند در تمام مسائل جزئی و کلّی، مادّی و معنوی فرمان دارد.
زن در ایّام حیض به لحاظ جسمی، آمادگی آمیزش جنسی ندارد و کسالت و اختلال مزاج که برای زن پیش میآید، او را نسبت به آمیزش بینشاط میسازد.
همچنین در این ایام که رحم زن در حال تخلیۀ خون است، آمادگی پذیرش نطفه را ندارد و طبق اظهار نظر دانشمندان، ممکن است انتقال آلودگیهای خون از مجرای مرد، او را برای همیشه عقیم سازد.
در روایات نیز آمده است: اگر فرزندی در این ایام نطفهاش منعقد شود، به لحاظ جسمی و روحی مشکلاتی خواهد داشت. «وسائل، ج ۲، ص ۵۶۸، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۷۸» پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۲:
۱. انبیا، مرجع و پاسخگوی سؤالات مردم هستند. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»
۲. در سؤال کردن، حیا بیمعنا است. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»
۳. بیان دلیل و فلسفۀ احکام، در پذیرش آن مؤثر است. در این آیه ابتدا دلیل حرمت مقاربت را بیان فرموده و سپس دستور به عدم نزدیکی میدهد. «هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ»
۴. احکام الهی براساس حفظ مصالح و دفع مفاسد میباشد. «هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»
۵. قاعدگی، دورهای سخت برای زن است. «هُوَ أَذیً»
۶. کسب لذّت از همسر هم حدّ و مرزی دارد. «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»
۷. همسر باید مراعات همسر را بکند. اکنون که او در ناراحتی است، شما کامگیری نکنید. «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»
۸. آمیزش جنسی باید همراه با رعایت بهداشت باشد. «حَتَّی یَطْهُرْنَ»
۹. در آمیزش با همسر، باید احکام الهی مراعات شود. «فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ»
۱۰. اگر مقاربتی انجام گرفت و توبه کردید، خداوند شما را میبخشد. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»
۱۱. توبه و برگشت از لغزش، راه محبوبیّت نزد خداوند است. «یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»
۱۲. علاقه و محبّت خود را نسبت به نادمان و توبهکنندگان اظهار کنیم. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ» تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۲۳ - تفسیر نور:
«نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» زنان شما کشتزار شمایند، هرجا و هرگاه که بخواهید، به کشتزار خود درآیید (وبا آنان آمیزش نمائید) و (در انجام کار نیک) برای خود، پیش بگیرید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد، و به مؤمنان بشارت ده. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۳:
در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزاری تشبیه شدهاند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از ۹ ماه، گل فرزند را به بوستان بشری تقدیم میکنند.
همچنانکه انسان، بدون کشت و مزرعه از بین میرود، جامعۀ بشری نیز بدون وجود زن نابود میگردد.
زنان وسیلۀ هوسبازی نیستند، بلکه رمز بقای نسل بشر هستند. پس لازم است در آمیزش جنسی، هدف انسان تولید یک نسل پاک که ذخیرۀ قیامت است باشد و در چنین لحظات و حالاتی نیز هدف مقدّسی دنبال شود.
جملۀ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» هشدار میدهد که از راههای غیر مجاز، بهرۀ جنسی نبرید و به نحوی حرکت کنید که در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلی را تحویل دهید که مجسمۀ عمل صالح و خیرات آن روز باشند. پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۳:
۱. همسر مناسب همچون مزرعۀ مناسب است و سلامت بذر، شرط تولید بهتر است. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»
۲. بذر و زمین، هر دو در تولید نقش مهمّی دارند. زن و مرد نیز در بقای نسل آینده نقش اساسی دارند. «حَرْثٌ لَکُمْ»
۳. در کنار ممنوعیّتهای موسمی، بهرهگیریهای دراز مدّت است. در آیۀ قبل فرمود: «فَاعْتَزِلُوا» در این آیه میفرماید: «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»
۴. در آمیزش، مرد باید به سراغ زن برود. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»
۵. غرائز نیز باید جهتِ خدایی بگیرند. اگر هدف از آمیزش، فرزندانی پاک و ذخیره قیامت باشد، آن نیز رنگ الهی میگیرد. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
در صحیح بخاری آمده است: اولیای خدا در آمیزش قصد میکنند که صاحب فرزندانی جهادگر شوند.
۶. اگر نسل پاک تحویل دهید، خودتان بهرهمند خواهید شد. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
۷. زن، نه کالاست و نه منشأ تاریکی، بلکه او بنیانگذار آبادیها و سرمایهگذار تاریخ و فرستندۀ هدایای اخروی است. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»، «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
۸. زاد و ولد، هدف اصلی ازدواج است. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
۹. در مسائل جنسی، تقوا را مراعات کنید. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
۱۰. خواستههای نفسانی باید با تقوا کنترل شود. «أَنَّی شِئْتُمْ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
۱۱. ایمان به آخرت، بهترین وسیلۀ رسیدن به تقوا میباشد. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ» تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۴ - تفسیر نور:
«وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» برای نیکی کردن و پروا داشتن و اصلاح بین مردم، خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار ندهید. همانا خداوند شنوا و دانا است. نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۴: شأن نزول - سورۀ بقره - آیه ۲۲۴:
در تفاسیر متعدّد از جمله مجمعالبیان و روحالبیان در شأن نزول این آیه آمده است که میان داماد و دخترِ یکی از یاران پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله به نام عبد اللّهبنرواحه اختلافی پیش آمد، او سوگند یاد کرد که برای اصلاح کار آنها هیچ دخالتی نکند.
آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع ساخت.
کلمه «أیمان» جمع «یمین» بهمعنای سوگند و کلمۀ «عُرْضَةً» بهمعنای «در معرض قرار دادن» است.
سوگند را وسیلهای برای توجیه و فرار از مسئولیّت خود قرار ندهید و به هر مناسبتی از خداوند و نام مقدّس او خرج نکنید، این کار خود نوعی جرأت و بیادبی است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: «لا تحلفوا بالله صادقین و لا کاذبین» نه راست و نه دروغ، به خدا سوگند یاد نکنید. «بحار، ج ۷۶، ص ۴۷» پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۴:
۱. احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ شود. «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»
۲. سوگند، نباید مانع انجام کار نیک و اصلاح میان مردم قرار گیرد. «لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»
۳. ارزشهای والا و کارهای خیر، نباید با بهانههای بیجا ترک شوند. «أَنْ تَبَرُّوا»
۴. بههوش باشید که خداوند گفتارها را میشنود و ناگفتهها را نیز میداند. برای هر سخن و فکری، حسابی باز کنید. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، ص ۳۴۸ - ۳۵۶.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۳۶
وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِیبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَکَائِنَا فَمَا کَانَ لِشُرَکَائِهِمْ فَلَا یَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَى شُرَکَائِهِمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۱۳۶﴾ ۱۳۶ - و (مشرکان ) سهمى از آنچه خداوند آفریده از زراعت و چهارپایان براى او قرار دادند و گفتند - به گمان آنها - این مال خدا است و این مال شرکاى ما (یعنى بتها) است ، آنچه مال شرکاى آنها بود به خدا نمى رسید، ولى آنچه مال خدا بود به شرکایشان مى رسید (و اگر سهم بتها مواجه با کمبودى مى شد مال خدا را به آنها مى دادند اما عکس آنرا مجاز نمى دانستند !) چه بد حکم مى کنند (که علاوه بر شرک ، حتى خدا را کمتر از بتها مى گرفتند) !
They set aside for Allah a share of what He has created of tilth and cattle saying: 'This is for Allah so they claim and this for our associates (gods). ' The share of their associates never reaches Allah, but the share of Allah reaches their associates. How evil they judge! (136)
تفسیر بار دیگر براى ریشه کن ساختن افکار بت پرستى از مغزها به ذکر عقائد و رسوم و آداب و عبادات خرافى مشرکان پرداخته و با بیان رسا خرافى بودن آنها را روشن مى سازد. نخست مى گوید: (کفار مکه و سایر مشرکان سهمى از زراعت و چهارپایان خود را براى خدا و سهمى نیز براى بتها قرار مى دادند، و مى گفتند این قسمت مال خدا است ، و اینهم مال شرکاى ما یعنى بتها است (و جعلوا لله مما ذرا من الحرث و الانعام نصیبا فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشرکائن گرچه در آیه تنها اشاره به سهم خداوند شده است ، ولى از جمله هاى بعد استفاده مى شود که سهمى براى خدا و سهمى براى بتها قرار مى دادند، در روایات آمده است که : مصرف سهمى که براى خدا قرار داده بودند، کودکان و مهمانان بودند و از آن براى این کار استفاده مى کردند و اما سهمى که از زراعت و چارپایان براى بتها قرار داده بودند مخصوص خدمه و متولیان بت و بتخانه و مراسم قربانى و استفاده خودشان بود. و تعبیر به (شرکائنا) (شریکهاى ما) براى بتها به خاطر آن است که آنها را شریک اموال و سرمایه و زندگى خویش مى دانستند. تعبیر به (مما ذرا) (از آنچه خدا خلق کرده ) در حقیقت اشاره به ابطال عقیده آنها است . زیرا این اموال همگى مخلوق خدا بودند، چگونه سهمى از آنها براى خدا قرار مى دادند و سهمى براى بتها. سپس اشاره به داورى عجیب آنها در این باره کرده و مى گوید(سهمى را که براى بتها قرار داده بودند هرگز به خدا نمى رسید و اما سهمى را که براى خدا قرار داده بودند به بتها مى رسید) (فما کان لشرکائهم فلا یصل الى الله و ما کان لله فهو یصل الى شرکائهم ). در اینکه منظور از این جمله چیست میان مفسران گفتگو است ولى همه آنها تقریبا به یک حقیقت بر مى گردند و آن این است : هر گاه بر اثر حادثه اى قسمتى از سهمى که براى خدا از زراعت و چهارپایان قرار داده بودند آسیب مى دید و نابود مى شد مى گفتند مهم نیست خداوند بى نیاز است ، اما اگر از سهم بتها از بین میرفت سهم خدا را به جاى آن قرار مى دادند و مى گفتند: بتها نیاز بیشترى دارند. همچنین اگر آب از مزرعه اى که سهم خدا بود به مزرعه سهم بتها نفوذ مى کرد مى گفتند مانعى ندارد خدا بى نیاز است ، اما اگر قضیه به عکس میشد جلو آن را مى گرفتند و مى گفتند بتها احتیاج بیشترى دارند. در پایان آیه با یک جمله کوتاه این عقیده خرافى را محکوم مى سازد و مى گوید:(چه بد حکم مى کنند) (ساء ما یحکمون ). دلیل بر زشتى کار آنها علاوه بر اینکه بت پرستى از ریشه فاسد و بى اساس بود چند موضوع است : ۱ - با اینکه همه چیز مخلوق خدا است ، و ملک مسلم او است ، و حاکم و مدبر و حافظ همه موجودات او مى باشد، آنها تنها سهمى از آن را به خدا تخصیص مى دادند گویا مالک اصلى آنها بودند و فقط حق تقسیم به دست آنها بود! (همانطور که گفتیم جمله (مما ذرا) اشاره به این واقعیت است ). ۲ - آنها در این تقسیم جانب بتها را مقدم مى داشتند لذا هر آسیبى متوجه سهم خدا مى شد مهم نبود اما آسیبهائى که متوجه سهم بتها مى شد به وسیله سهم خدا جبران میکردند و آن را گرفته به بتها مى دادند که در آیه اشاره به آن شده است ، و این یکنوع امتیاز و برترى براى بتها نسبت به خداوند بود!! ۳ - از بعضى از روایات استفاده مى شود که آنها براى سهم بتها اهمیت خاصى قائل بودند و لذا متولیان و خدمه بت و خود بت پرستان از سهم آنها مى خوردند و سهم خدا را تنها به بچه ها و میهمانان مى دادند. و قرائن نشان مى دهد که گوسفندهاى چاق و فربه و غلات خوب مال بتها بود تا بتوانند به اصطلاح شکمى از عزا در آورند. همه اینها نشان مى دهد که آنها در تقسیم حتى براى خداوند به اندازه بتها ارزش قائل نبودند چه حکمى از این زشتتر و ننگینتر که انسان قطعه سنگ و چوب بى ارزشى را بالاتر از آفریننده جهان هستى فکر کند، آیا انحطاط فکرى از این بالاتر تصور مى شود؟!
منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha
«قَالَ مُوسَی إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ وَصَلَ رَحِمَهُ قَالَ یَا مُوسَی أُنْسِی لَهُ أَجَلَهُ وَ أُهَوِّنُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ یُنَادِیهِ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ هَلُمَّ إِلَیْنَا فَادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِهَا شِئْت ؛ حضرت موسی در مناجاتش پرسید: معبودا پاداش کسی که صله رحم کند چیست؟ خداوند متعال فرمود: عمرش را دراز کنم و سکرات موت را بر او آسان کنم و خازنان بهشت، او را فریاد کنند: بشتاب نزد ما و از هر در، که خواهی وارد شو».
مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود
إنَّ جَبْرَئِیلَ علیه السلام قَالَ لِی لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی حِینَ رَجَعْتُ وَ قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ هَلْ لَکَ مِنْ حَاجَةٍ قَالَ حَاجَتِی أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِیجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّی السَّلَامَ
در شب معراج در هنگام بازگشت به جبرئیل گفتم: «ای جبرئیل! حاجتی داری؟» گفت: «حاجتم این است که به خدیجه از جانب خدا واز جانب من سلام برسانی»
بحارالانوار» ج ۱۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=26000
https://www.golzar.info/331682
امام خامنه ای:
دشمن در رأس نقشههایش تبلیغات است؛ به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛ تبیین. وسوسهای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، چه میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند،؛ آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند ... 1401/10/19
شهید مدافع حرم شهید رحمان حیدری
شـهادت: 1393/05/22 | سوریه حلب
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شهید همت: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید ...
شهید همت:
من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید…
شهید علی اکبر امینطباردرزی
شهادت: 21 اردیبهشت 1361 در کوشک
بخشی از وصیت نامه:
مادر! اگر من نتوانستم به زیارت حسین(ع) بیایم ... از طرف من و همه شهیدان از صدر اسلام تاکنون قبر امام حسین(ع) را زیارت کن ...
دعا کنید که خداوند مرا در زمره شهیدان اصیل درگاهش قرار دهد و مرا غسل ندهید و کفن نکنید، چون رهبرم حسین(ع) نه کفن داشت و نه غسل.
http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1154
شهید اسرافیل کلهر
شهادت: 21 فروردین سال 1363، در جزیره مجنون
بخشی از وصیت نامه
خدایا! من اگر به جبهه آمدم، فقط برای رضای تو بود و از دستورات فرستادهات و قرآن پیروی کردم. خدایا! مرا در صراط مستقیمت یارینما و دیدار روی مهدی (عج) را در این ایام نصیبم فرما.
دعا زیاد بخوانید و امام عزیز، رزمندگان و جانبازان را دعا و سعی کنید همیشه وحدت خود را حفظ نمایید و نگذارید تبلیغات و شایعات منافقین، مشرکین و ملحدین، صفوف یکپارچه شما را بشکند و خدای ناخواسته لطمهای به انقلاب و اسلام بخورد ...
از دروغ، تهمت و غیبت بپرهیزید؛ که باعث خُرد و متفرق شدن اسلام میشود و در روز قیامت نمیتوانید جوابگوی اعمالتان باشید ...
شهید حمیدرضا آرونی کاشی
شهادت: 21 اسفندماه 1362 در جزیره مجنون
بخشی از وصیت نامه:
ای مردم! بیاید جهان را با تمام ظواهر فریبانهاش کنار بگذاریم، بیایید به بندگی الله رویم، بیایید راهی رویم که حسین و یارانش رفت، بیایید راهی رویم که بهشتی و سردارنش رفت، بیایید راهی رویم که رجایی و باهنرش رفت، راه نور، راه فلاح و رستگاری در لقای لله. بیایید دنیا را برای آخرتش بخواهیم ...
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم ,
سوره بقره ,
خداوند ,
مفسد ,
مصلح ,
تفسیر نور ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
تفسیر سوره انعام ,
سوره انعام ,
سوره مبارکه انعام ,
تفسیر قرآن کریم ,
تفسیر قرآن ,
پاداش کسی که صله رحم کند ,
پاداش ,
صله رحم ,
سکرات موت ,
مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها ,
حضرت خدیجه سلام الله علیها ,
شب معراج ,
جبرئیل ,
رسول خدا صلّی الله علیه و آله ,
دشمن ,
نقشه دشمن ,
تبلیغات ,
تبلیغات دشمن ,
پروپاگاندا ,
تبیین ,
شهید همت ,
غیبت ,
اطاعت محض ,
ولایت فقیه ,
متنفر ,
شهید علی اکبر امینطباردرزی ,
شهید اسرافیل کلهر ,
شهید حمیدرضا آرونی کاشی ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 121
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 24 فروردين 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۳ - تفسیر نور: «وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقی وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» و خدا را در روزهای معیّنی یاد کنید، (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذیالحجّه که به ایام تشریق معروف است.) پس هر کس تعجیل کند (و اعمال مِنی را) در دو روز (انجام دهد،) گناهی بر او نیست و هر پرهیزکاری که تأخیر کند (و اعمال را در سهروز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست. و از خدا پروا کنید و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۳: در حدیثی که در تفسیر نورالثّقلین آمده، توصیه شده است: در پشت سر پانزده نماز که آغازش نماز ظهر روز عید و انجامش، نماز صبح روز سیزدهم است، این دعا خوانده شود: «الله اکبر، الله اکبر، لا إله إلا الله و الله اکبر، و لله الحمد، الله اکبر علی ما هدانا، الله اکبر علی ما رزقنا من بهیمة الانعام» خداوند بزرگتر است؛ خداوند بزرگتر است و معبودی جز او نیست. خداوند بزرگتر است و حمد و سپاس مخصوص اوست. خداوند بزرگتر است بهخاطر آنکه ما را هدایت کرد؛ خداوند بزرگتر است بهخاطر آنکه از گوشت چهارپایان به ما روزی داد. این آیه میفرماید: کسیکه در خارج شدن از سرزمین مِنی عجله کند و روز دوازدهم بعد از ظهر بیرون آمده و به مکّه رود، گناهی بر او نیست، چنانکه اگر کسی شب سیزدهم را نیز در مِنی بماند، گناهی بر او نیست. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۳: ۱. زمان در دعا اثر دارد. «فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ» ۲. خداوند در سایۀ لطف خود، راه را بر مردم تنگ نمیکند. «فَمَنْ تَعَجَّلَ» «وَ مَنْ تَأَخَّرَ» ۳. اساس کار، تقوی است «لِمَنِ اتَّقی»؛ به فرموده روایات مراد از «تقوی» در اینجا دوری کردن از محرّمات در حال احرام میباشد. ۴. تعجیل در خروج از سرزمین منی در روز ۱۲ ذیالحجة یا تأخیر تا روز ۱۳، باید همراه تقوا باشد. «لِمَنِ اتَّقی» اگر عجله برای نشان دادن زرنگی یا هدف فاسدی باشد و یا اضافه ماندن در آن سرزمین جهت خودنمایی و شهرت باشد، عمل فاسد میشود. ۵. کارِ مقدّس و سرزمینِ مقدّس بهتنهایی کافی نیست؛ انسان نیز باید مقدّس و باتقوا باشد. دوبار کلمۀ «تقوی» در کنار هم برای زائران خانه خدا آن هم در سرزمین منی، نشانۀ نفوذ شیطان در همه جاست. ۶. ایمان به معاد، قویترین عامل تقواست. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» «أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۴ - تفسیر نور: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» و از مردم کسی است که گفتارش دربارۀ زندگی دنیا، مایۀ اعجاب تو میشود و خداوند را بر آنچه در دل(پنهان) دارد گواه میگیرد (درحالیکه) او سرسختترین دشمنان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۴: کلمۀ «لد» بهمعنای خصومت زیاد است و کلمۀ «أَلَدُّ» به کسی گفته میشود که شدیدترین خصومتها را دارد. کلمۀ «الْخِصامِ» یا جمعِ «خصم» است و یا مصدر، بهمعنای خصومت است. منافقان با ترفندهای مقایسهای، آماری، کارشناسی، تجربی و حدسهای به ظاهر عالمانه با تکیه بر مسائل اجتماعی و با شایعات، تهدید، تطمیع و تبلیغات، تنها قدرت مانور در همین زندگی مادّی را دارند، ولی در میدان معنویّات و در توجّه به امدادهای غیبی و ارادۀ خداوندی، پای آنان لنگ است و در آخرت نیز زبانشان بسته و حتّی اجازۀ عذرخواهی نیز ندارند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۴: ۱. سخنان شیوا و سحرآمیزِ منافقان، شما را فریب ندهد. «یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ» ۲. به هر سوگندی اطمینان نکنید. «یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ» ۳. سوگند دروغ یکی از راههای نفوذ منافقان است. «یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ» دشمنان همیشه از مقدّسات علیه مقدّسات و از مذهب علیه مذهب استفاده میکنند و با سوگند به نام خدا، به رسول خدا خیانت میکنند. ۴. سوژههای سخن منافقان، مربوط به مسائل دنیوی است تا دیگران را تحتتأثیر قرار دهند. «یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا» ۵. خداوند پیامبرش را از غیب و درون دیگران آگاه میسازد. «هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» ۶. کسانیکه میدانند دروغگو هستند، با سوگند و زیباسازی کلمات، سعی دارند خود را دلسوز و مخلص نشان دهند. «یُشْهِدُ اللَّهَ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۵ - تفسیر نور: «وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ» و هر گاه به قدرت و حکومت رسد برای فساد در زمین و نابودی زراعتها و نسل کوشش میکند و خداوند فساد را دوست ندارد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۵: کلمۀ «تَوَلَّی» را دو نوع میتوان معنا نمود: یکی بهمعنای به قدرت و حکومت رسیدن که در ترجمه آمده است. و دیگر بهمعنای اعراض کردن است که در این صورت معنای آیه این میشود: هر گاه از حقّ و هدایت الهی اعراض نمود و از نزد تو بیرون رفت، به سراغ فتنه و فساد میرود. در آیۀ قبل، گفتار به ظاهر نیکوی منافقان مطرح شد و در این آیه رفتار مفسدانۀ آنان را بیان میکند. قرآن میفرماید: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ» «حج، ۴۱» اگر صالحان حکومت را به دست گیرند، نماز به پا میدارند و زکات میدهند و امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند. و بدینوسیله رابطۀ خود را با خداوند و محرومان جامعه حفظ میکنند، ولی اگر نااهل به قدرت رسید و ولایت مردم را به دست گرفت، بهخاطر طوفان هوسهای درونی و ناآگاهیها و فشارهای بیرونی، همهچیز جامعه را فدای خود میکند. به گفتۀ المیزان تاریخ گواه آن است که چه مسلمان نمایانی به نام اسلام و تظاهر به ایمان، بر مردم حاکم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند. کسانیکه با جعل قوانین و تهاجم فرهنگی و تبلیغات و مواد مخدّر، سبب نابودی اقتصاد و نسل نو میشوند، مصداق این آیه و «مفسد فیالارض» هستند. هلاک حرث بهمعنای محو کشاورزی، و هلاک نسل، انحراف نسل آینده است. مراغی و فخررازی در تفاسیر خود احتمال دادهاند که مراد از «الْحَرْثَ» زنان باشند، به دلیل «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ» «بقره، ۲۲۳» و مراد از «نسل» فرزندان. یعنی طاغوتها، نظام خانواده و تربیت فرزندان را نابود میکنند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۵: ۱. نااهل اگر به قدرت رسد، همهچیز را به فساد میکشاند. «إِذا تَوَلَّی سَعی» ۲. بزرگترین خطر، نابودی اقتصاد و فرهنگ امّت است. «یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۶ - تفسیر نور: «وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ» و هنگامیکه به او گفته شود از خدای پروا کن، عزّت و غروری که در سایۀ گناه به دست آورده، او را بگیرد. پس آتش دوزخ برای او کافی است و چه بد جایگاهی است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۶: ۱. مستکبران، به موعظۀ دیگران گوش نمیدهند. «إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ» در تاریخ آوردهاند که عبدالملک مروان از خلفای بنیامیّه بر بالای منبر در شهر مدینه گفت: به خدا سوگند هر کس مرا امر به تقوی کند، گردنش را خواهم زد. «تفسیر احسنالحدیث، ج ۱، ص ۳۷۶» ۲. حاکم باید پندپذیر باشد. «إِذا قِیلَ» «أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ» ۳. گناه، مایۀ عجب، غرور و تکبّر است. «أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ» ۴. توجّه دادن به دوزخ، هشداری غرور شکن است. «فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۷ - تفسیر نور: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» و از مردم کسی است که برای کسب خشنودی خدا، جان خود را میفروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۷: شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۷: ابنأبیالحدید که از علمای قرن هفتم اهل سنّت است، در شرح نهجالبلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفتهاند این آیه دربارۀ علیبنابیطالب علیهالسّلام نازل شده است که در لیلةالمبیت در بستر رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله خوابید. و این موضوع در حدّی از تواتر است که جز کافر یا دیوانه آن را انکار نمیکند. «شرح نهجالبلاغه، ج ۱۳، ص ۲۶۲» مشرکانِ مکّه، قرار گذاشتند از هر قبیلهای یک نفر را برای کشتن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله انتخاب کنند و آن حضرت را دستهجمعی از بین ببرند تا بنیهاشم به خونخواهی او قیام نکنند و با این عمل از دعوت پیامبر راحت شوند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله از نقشۀ آنان با خبر شد و علی علیهالسّلام برای اینکه پیامبر به سلامت از مکّه خارج شود، در بستر ایشان خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. بسیاری از علمای اهل سنّت، به این فضیلت علی علیهالسّلام اقرار کردهاند که علّامه امینی «ره» در الغدیر (ج۲، ص ۴۸) آنان را نام برده است. از آن جمله امام أحمدحنبل، در مسند خود (ج ۱، ص ۳۴۸) میباشد. صاحب تفسیر أطیبالبیان مینویسد: در کتاب غایةالمرام، بیست حدیث آمده که نُه حدیث از علمای اهل سنّت و یازده حدیث از علمای شیعه است و این آیه را دربارۀ فداکاری حضرت علی علیهالسّلام دانستهاند. در تاریخ طبری، (ج ۲، ص ۳۷۳) نیز که از نوشتههای قرن سوم است، ماجرای خوابیدن حضرت علی علیهالسّلام در بستر رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است. همچنانکه تاریخ یعقوبی (ج ۲، ص ۳۹) موضوع را به صراحت بازگو مینماید. در شرح نهجالبلاغه ابنأبیالحدید (ج ۴، ص ۷۳) آمده است: معاویه چهار هزار درهم پول داد تا بگویند این آیه در شأن ابن ملجم نازل شده است! «تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۴۹» همین که علی علیهالسّلام در آن شب خطرناک به جای پیامبر خوابید، خداوند به دو فرشتۀ خود، جبرئیل و میکائیل فرمود: کدامیک از شما حاضرید فدای دیگری شوید؟! هیچکدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اینک مشاهده کنید که چگونه علیبنابیطالب علیهماالسّلام حاضر است جان خود را فدای رسول خدا کند. گاهی باید برای احیای یک معروف و یا محو یک منکر، جان را تسلیم کرد. حضرت علی علیهالسّلام فرمودند: کسیکه در راه امربهمعروف و نهیازمنکر کشته شود، یکی از مصادیق این آیه است. «تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۴۱» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۷: ۱. نااهل، حرفش زیباست و انسان را به تعجّب وا میدارد، ولی مؤمن، عملش دنیا را متعجّب میکند. «مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ»، «مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ» ۲. یاد ایثارگران را زنده بداریم. «مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی» ۳. پیش مرگِ اولیای خدا شدن، یک ارزش است. «مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی» ۴. بزرگترین سود آن است که انسان بهترین متاع را که جان اوست به خالق خود بفروشد، آن هم نه برای بهشت و یا نجات از دوزخ، بلکه فقط برای کسب رضای او. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» ۵. در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگی برای جانفشانی همچون دریافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آیه، ستایش از کسی است که جان خود را در معرض خطر قرار داد، هر چند حادثهای اتفاق نیفتاد. «مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ» ۶. رأفت خداوند، بهترین پاداش است. خداوند برای هر کاری پاداشی قرار داده است، امّا در این آیه میفرماید: خداوند رئوف است. «اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۸ - تفسیر نور: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» ای کسانیکه ایمان آوردهاید! همگی در صلح و آشتی درآیید (و تسلیم مطلق خداوند شوید) و گامهای شیطان را پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۸: از دیدگاه قرآن با چه گروههایی رابطه مسالمتآمیز میتوان داشت؟ قرآن، ایجاد رابطۀ مسالمتآمیز با گروههای زیر را مطرح کرده است: ۱. با مشرکانِ بیآزار. «لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» «ممتحنه، ۸» با کسانیکه سر جنگ با شما ندارند و مزاحم وطن شما نیستند، خوشرفتاری کنید. ۲. با اهل کتاب. «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ» «آل عمران، ۶۴» به اهل کتاب بگو: بیایید تا در آنچه ما و شما هم عقیده هستیم، متّحد باشیم. ۳. با دیگر مسلمانان. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً» در چند آیۀ قبل «بقره، ۱۹۷» دربارۀ اجتماع بزرگ سیاسی عبادی حج فرمود: در آنجا فسق و جدال نباشد. پس میتوان جامعهای بدون فسق و جدال تشکیل داد و چهبهتر که همیشه چنین باشیم و از گام های شیطانی که عامل تفرقه است دوری نماییم. روایات متعدّد، دخول در سِلم را ورود در تحت رهبری معصوم دانستهاند. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۲۰۵» چنانکه در روایات آمده است: «ولایة علی بن ابی طالب حصنی». ناگفته پیداست که دخول در حِصن و دژ، دخول در سِلم و سلامتی و آرامش است و چه آرامشی بالاتر از اینکه انسان احساس کند رهبرش الهی، معصوم، آگاه، دلسوز و پیشگامترین افراد در همه ارزشها و کمالات میباشد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۸: ۱. ورود در فضای سِلم و سلام و تسلیم امکان ندارد؛ مگر در سایۀ ایمان. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» ۲. سلیقهها را کنار گذاشته، تنها تسلیم قانون خدا باشیم. «ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً» ۳. ایجاد صلح، وظیفۀ همۀ مسلمانان است. «کَافَّةً» ۴. وسوسههای شیطان، انسان را مجبور به گناه نمیکند، بلکه انسان قدرت مقابله با شیطان را دارد و به همین دلیل از اطاعت او نهی شده است. «لا تَتَّبِعُوا» ۵. شیطان، گامبهگام انسان را منحرف میکند. «خُطُواتِ» ۶. راههای منحرفکردن شیطان، بسیار است. «خُطُواتِ» ۷. شیطان، دشمن صلح و وحدت است و همۀ نداهای تفرقهانگیز، بلندگوهای شیطانی هستند. «ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۹ - تفسیر نور: «فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» و اگر بعد از آنکه نشانههای روشن برای شما آمد، دچار لغزش (و گمراهی) شدید، بدانید که خداوند عزیز و حکیم است. (طبق حکمت خود عمل میکند و هیچ قدرتی مانع ارادۀ او نیست.) پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰۹: ۱. خداوند، اتمام حجّت نموده است. «جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ» ۲. کسانیکه آگاهانه مرتکب خلاف میشوند، در انتظار عذاب باشند. «زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ» «عَزِیزٌ حَکِیمٌ» ۳. عدم تسلیم شما، در عزّت خداوندی اثری ندارد. «عَزِیزٌ» گر جمله کائنات، کافر گردند --------- بر دامن کبریائیش، ننشیند گرد ۴. کیفر خداوند بر اساس حکمت است. «حَکِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۱۰ - تفسیر نور: «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» آیا جز این انتظار دارند که خداوند و فرشتگان در سایههای ابر بهسوی آنها بیایند تا کار آنان یک سره شود؟ (درحالیکه بعد از نزول آیات روشن، نیازی به چیز دیگری نیست) و بهسوی خدا تمام امور برمیگردد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۱۰: دعوت انبیاء از طریق استدلال و معجزه است، ولی گاهی مردمِ بهانهجو، انتظارات دیگری داشتند. خداوند بر انجام هر کاری قدرت دارد، ولی میفرماید: اگر بعد از برآمدن انتظار شما بازهم لجاجت کنید، قهر الهی شما را فرا خواهد گرفت و دیگر مهلتی برای عذرخواهی و توبه در کار نیست. نمونۀ آن را در مائدۀ آسمانی که از حضرت عیسی خواستند و یا ناقهای که از حضرت صالح درخواست نمودند، میبینیم که هرگاه نوع معجزه به درخواست مردم صورت گیرد، باید اطاعت حتمی باشد وگرنه قهر حتمی است. البتّه این در مواردی است که اصل انتظار محال نباشد، مانند دیدن خدا، وگرنه اگر اصل توقّع نابهجا باشد، پاسخ رد به آنان داده میشود. نظام آفرینش و تربیتی خداوند، بر محور انتظارات نابهجای شما نمیچرخد. ممکن است شما انتظار داشته باشید خداوند و فرشتگان در لابهلای ابرها، بالای سر شما به صورت جسمی پیدا شوند و مستقیماً با خودتان حرف بزنند، ولی چنین چیزی ممکن نیست. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۱۰: ۱. با وجود دلائل روشن بر رسالت پیامبر، توقّع نابهجا ممنوع است. «هَلْ یَنْظُرُونَ» ۲. انتظار رؤیت خدا و فرشتگان، بهانهای برای فرار از پذیرش حق است. «یَنْظُرُونَ» «یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ» «وَ الْمَلائِکَةُ» ۳. سرچشمه و بازگشت همهچیز به سوی خداست. چرا در انتظار دیدن خود او هستید، مگر آثار او را نمیبینید. «هَلْ یَنْظُرُونَ» «وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۲۱ - ۳۲۹.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۲۸تا۱۲۹ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۱۲۸﴾ ۱۲۸ - و آن روز كه همه آنها را جمع و محشور مى سازد به آنان مى گويد اى جمعيت شياطين و جن شما افراد زيادى از انسانها را گمراه ساختيد دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مى گويند: پروردگارا! هر يك از ما دو دسته (پيشوايان و پيروان گمراه ) از ديگرى استفاده كرديم (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلى كه براى ما مقرر داشته بودى رسيديم ، (خداوند) مى گويد: آتش جايگاه شماست ، جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد، پروردگار تو حكيم و دانا است .
On the Day when He assembles them all together, 'O company of Jinn, you have seduced mankind in great numbers. ' And their guided ones among the humans will say: 'Lord, we have enjoyed each other. But now we have reached the term which You have appointed for us. ' He will say: 'The Fire shall be your lodging, and there you shall remain for ever except as Allah will. ' Your Lord is Wise, Knowing. (128)
وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۲۹﴾
۱۲۹ - و اينچنين بعضى از ستمگران را به بعض ديگر وامى گذاريم به سبب اعمالى كه انجام مى دادند.
So We make the harmdoers guides of each other for what they have earned. (129)
تفسیر در اين آيات مجددا قرآن به سرنوشت مجرمان گمراه و گمراه كننده باز مى گردد و بحثهاى آيات گذشته را با آن تكميل مى كند. آنها را به ياد روزى مى اندازد كه رو در روى شياطينى كه از آنها الهام گرفته اند مى ايستند و از اين پيروان و آن پيشوايان سوال مى شود، سوالى كه در برابرش پاسخى ندارند و جز حسرت و اندوه نتيجه اى نمى گيرند، اين هشدارها به خاطر آن است كه تنها به اين چند روز زندگى ننگرند و به پايان كار نيز بينديشند. نخست مى گويد: (آن روز كه همه را جمع و محشور مى سازد ابتدا مى گويد: اى جمعيت جن و شياطين اغواگر شما افراد زيادى از انسانها را گمراه ساختيد (و يوم يحشرهم جميعا يا معشر الجن قد استكثرتم من الانس ). منظور از كلمه (جن ) در اينجا همان شياطين است ، زيرا جن در اصل لغت همانطور كه قبلا هم گفته ايم به معنى هر موجود ناپيدا مى باشد و در آيه 50 سوره كهف در باره رئيس شياطين (ابليس ) مى خوانيم (كان من الجن ) يعنى او از جن بود. آيات گذشته كه از وسوسه هاى رمزى شياطين با جمله (ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ) سخن مى گفت ، همچنين آيه بعد كه از رهبرى بعضى از ستمگران از بعضى ديگر سخن مى گويد مى تواند اشاره اى به اين موضوع باشد. اما شياطين اغواگر گويا در برابر اين سخن پاسخى ندارند و سكوت مى كنند ،( ولى پيروان آنها از بشر چنين مى گويند: پروردگارا آنها از ما بهره گرفتند و ما هم از آنها، تا زمانى كه اجل ما پايان گرفت ) (و قال اوليائهم من الانس ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا اجلنا الذى اجلت لنا.) آنها دلخوش بودند كه پيروان تسليمى دارند و بر آنها حكومت مى كنند و ما نيز از زرق و برق هاى دنيا و لذات بى قيد و شرط و زودگذر آن كه بر اثر وسوسه هاى شياطين دل انگيز و دلچسب جلوه مى نمود دلخوش بوديم !. در اينكه منظور از اجل در اين آيه چيست ؟ آيا پايان زندگى يا روز رستاخيز است ميان مفسران گفتگو است اما ظاهرا پايان زندگى است زيرا اجل به اين معنى در بسيارى از آيات قرآن به كار رفته است . اما خداوند همه اين پيشوايان و پيروان مفسد و فاسد را مخاطب ساخته مى گويد:( جايگاه همه شما آتش است و جاودانه در آن خواهيد ماند مگر آنچه خدا بخواهد) (قال النار مثواكم خالدين فيها الا ما شاء الله ). استثناء با جمله (الا ما شاء ربك ) (مگر آنچه خدا بخواهد) يا اشاره به اين است كه ابديت عذاب و كيفر در اينگونه موارد سلب قدرت از پروردگار نمى كند، هر گاه بخواهد مى تواند آنرا تغيير دهد اگر چه در مورد عدهاى ثابت نگه مى دارد. و يا اشاره به آن افرادى است كه استحقاق ابديت عذاب را ندارند و يا قابليت شمول عفو الهى را دارند كه بايد از حكم خلود و جاودانى بودن مجازات استثنا شوند. و در پايان آيه پروردگار تو حكيم و دانا است (ان ربك حكيم عليم ). هم كيفرش روى حساب است و هم عفو و بخشش ، و به خوبى از موارد آنها آگاه مى باشد. در آيه بعد اشاره به يك قانون هميشگى الهى در مورد اينگونه اشخاص كرده مى گويد: همان گونه كه ستمگران و طاغيان در اين دنيا حامى و پشتيبان يكديگر و رهبر و راهنماى هم بودند و در مسيرهاى غلط همكارى نزديك داشتند (در جهان ديگر نيز آنها را به يكديگر واميگذاريم و اين به خاطر اعمالى است كه در اين جهان انجام دادند) (و كذلك نولى بعض الظالمين بعضا بما كانوا يكسبون ). زيرا همانطور كه در بحثهاى مربوط به معاد گفته ايم صحنه رستاخيز صحنه عكس العملها و واكنشها در مقياسهاى عظيم است و آنچه در آنجا وجود دارد پرتو و انعكاسى از اعمال ما در اين دنياست . در تفسير على بن ابراهيم قمى نيز از امام (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: نولى كل من تولى اوليائهم فيكونون معهم يوم القيامه : (هر كس با اوليائش در روز قيامت خواهد بود). قابل توجه اينكه همه اين گروهها به عنوان (ظالم ) در آيه معرفى شده اند و شك نيست كه ظلم ، به معنى وسيع كلمه ، همه اينها را شامل مى گردد، چه ظلمى از اين بالاتر كه انسان با قبول رهبرى شيطان صفتان خود را از تحت ولايت خداوند خارج سازد و در جهان ديگر نيز تحت ولايت همانها قرار گيرد. و نيز اين تعبير و تعبير (بما كانوا يكسبون ) نشان مى دهد كه اين سيه روزى و بدبختى به خاطر اعمال خودشان است و اين يك سنت الهى و قانون آفرينش است كه رهسپران راههاى تاريك جز سقوط در چاه و دره بدبختى فرجامى نخواهند داشت .
منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha
سوره قدر
زیارت جناب فاطمه بنت اسد(س)
زیارتنامه حضرت ابوطالب علیه السلام پدر گرامی امام علی علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ وَابْنَ رَئِیسها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْکَعْبَهِ بَعْدَ تَأْسِیسِها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا کافِلَ الرَّسوُلِ وَناصِرَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمَّ الْمُصطَفى وَأَبَا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیْضَهَ الْبَلَدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الذّابُ عَنِ الدِّینِ، وَالْباذِلُ نَفْسَهُ فِی نُصْرَهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى وَلَدِکَ أَمیرِالْمُؤمِنِینَ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
انقلاب اسلامی ایران به روایت قرآن و حدیث
اگر ایمان در ثریا باشد، ایرانیان به آن دست می یابند
رمز پیروزی ملت مسلمان ایران بر طاغوت و ابرقدرت های استثمارگر، ایمان و شهادت طلبی آنان بود که پیامبرگرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله وسلم و قرآن مجید به آن اشاره کرده اند. در آیه 38 سوره محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم خطاب به اعراب آمده است: «... و…ن تتولوا یستبدل قوما غیرکم ثم لا یکونوا أمثالکم» «اگر شما به اسلام پشت کنید، خداوند قومی را جایگزین شما می کند که مانند شما نباشد». ابوهریره در تفسیر این آیه می گوید: جمعی از یاران رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم گفتند: یا رسول اللّه صلی اللّه علیه وآله وسلم این قوم که خداوند در کتابش از آنان یاد کرده است، کیانند؟ جناب سلمان رحمت اللّه علیه کنار پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم بود، حضرت دست روی زانوی سلمان زده و فرمودند: این مرد و قوم او هستند، اگر ایمان در ستاره ثریا باشد، مردانی از فارس به آن دست یابند.
تفسیر صافی 5/173، مجمع البیان 10/429.
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله):
آن شبی که در معراج بودم هنگام بازگشت،
جبرئیل نزد من آمد. به جبرائیل گفتم: آیا حاجتی داری؟
پاسخ داد حاجت من این است که از طرف خدا و من به خدیجه(سلام الله علیها)، سلام برسانی.
بحار الانوار ، ج18 ، ص385
رسولالله(صلیاللهعلیهوآله):
مثل خديجه پيدا نخواهد شد.
در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، او تصديقم کرده
و با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا ياریم نمود.
ویژگیهای قیام قائم (عج) در بیان امام حسن(ع)
وقتی مسلمانان مقدسمآب به امام حسن (ع) هجمه آوردند تا ایشان را نسبت به معاهدهشان با معاویه توبیخ کنند، حضرت به ماجرای پوشیده بودن حکمت کارهای خضر بر موسای نبی (ع) اشاره کرده، فرمود: آیا نشنیدهاى هنگامى که حضرت خضر کشتى را سوراخ کرد و آن کودک را کشت و آن دیوار را تعمیر کرد، حضرت موسى به علت اینکه حکمت آنها را نمیدانست نپسندید و بر او اعتراض کرد، در حالی که نزد خداوند دارای حکمت و صواب بود و بعد فرمود:
هر یک از ما ائمه سازش با سلطان زمانش را به گردن میگیرد، جز قائم ما که عیسی روح الله پشت سر او نماز میگزارد و خداوند، ولادت او را از مردم پوشیده میدارد و خود وی از نظرها پنهان خواهد شد تا چون ظهور کند بیعت هیچکس در گردن وی نماند؛
او نهمین فرزند برادرم، حسین پسر فاطمه بانوی بانوان است. خداوند در طول غیبت، عمر او را طولانی کند؛ آنگاه با قدرت کاملۀ خود به صورت جوانی که کمتر از 40 سال داشته باشد ظاهر کند. این برای این است که همه بدانند خداوند بر همه چیز توانا است؛ (الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج2، 290)
موارد مرتبط: مهدویت در نگاه امام حسن(ع)
قال رسول الله (صلى الله عليه وآله):
من عرف الله و عظمه منع فانه من الكلام و بطنه من الطعام و عنا نفسه بالصيام و القيام
كسى كه خدا را شناخت و به عظمتش پى برد، دهان خود را از سخن بى مورد، و شكم را از غذاى حرام باز مى دارد، و به استقبال سختى روزه و نماز جهت دريافت پاداش و جلب رضايت حق مى شتابد.
سفينة البحار ، ج 2 ، ص 178
امام حسن مجتبی علیهالسلام:کسی که در قلبش جز رضا و خشنودی خدا خطور نکند، چون خدا را بخواند من ضامنِ اجابت دعای او هستم.
امام حسن (علیه السلام)در جواب مردی که عرض کرد، من از شیعیان شما هستم، فرمود:
ای بنده خدا! اگر مطیع اوامر و نواهی ما باشی، راست می گویی. ولی اگر چنین نباشی، پس با ادعای منزلت والایی که تو اهل آن نیستی بر گناهانت میفزای. مگو من از شیعیان شما هستم . بلکه بگو، من از دوستداران شما و دشمن دشمنان شما هستم. در اینصورت تو آدم خوبی هستی و به خوبی گرایش داری.
ترجمه میزان الحکمه ج 6 ص 2928
امام صادق (علیه السلام) : ایمان خود را قبل از ظهور تکمیل کنید ، چون در لحظات ظهور ، ایمان ها به سختی مورد امتحان و ابتلا قرار می گیرند. اصول کافی ج۶ ص۳۶۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام خامنه ای:
ما باید مملکت خودمان - این سرزمین اسلامی - را از جهت مادی و معنوی، آنچنان بسازیم و آباد کنیم که همهی ملتهای دنیا تصدیق کنند که اسلام، قادر به سازندگی یک ملت و یک کشور به بهترین وجه است. باید عدالت اجتماعی در این کشور، به همان شکل اسلامی کامل، استقرار پیدا کند. امروز هم خیلی پیش رفتیم و خیلی از دستهای ظالم کوتاه شده؛ لیکن باز هم راههایی در مقابلمان داریم.۱۳۶۹/۰۶/۰۵
ایران قوی
امام خامنه ای: دشمن از دستاندازی به انقلاب مأیوس است؛ اما از دشمنی پشیمان نیست. ملت ما باید بهوش باشد. اولین وظیفهی ما این است که کشورمان را از همه جهت قدرتمند کنیم. امروز، همهی برنامههای دولت جمهوری اسلامی، در خط قدرت بخشیدن به ایران اسلامی است. اسلام هم پشتوانهی ماست ...
تاریخ بیانات: 1369/06/05 طراحی تصویر: 1403/01/04
ایران قوی
امام خامنه ای:
امروز در دنیا، هیچ تحلیلگر مادّی و دشمن و دوست و چپ و راست و غیره نیست که ملت ایران را قدرتمند، و نظام جمهوری اسلامی را نظامی مستحکم و ریشهدار و باثبات نداند؛ همه اعتراف دارند. این، بر اثر هدایت امام بزرگوارمان است. او راهی را مشخص کرد که این ملت بزرگ، امروز در همان راه، با سکینه و اطمینان و استحکام قلب حرکت میکند و ذرهیی از آن راه عدول نکرده است ...
تاریخ بیانات: 1369/06/05 طراحی تصویر: 1403/01/05
جهش تولید با مشارکت مردم
امام خامنه ای: اگر ما بخواهیم جهش تولید داشته باشیم، بایستی اقتصاد را مردمی کنیم، باید پای مردم را به عرصهی تولید به نحو محسوسی باز کنیم، موانع حضور مردم را برطرف کنیم. در بخش مردمی ظرفیّتهای بزرگی وجود دارد که من انشاءاللّه توضیح خواهم داد در این باره و این ظرفیّتها بایستی فعّال بشود، باید از آنها به نفع کشور و به نفع مردم استفاده بشود. لذا من به این مناسبت شعار امسال را این قرار دادم: جهش تولید با مشارکت مردم ... 1403/01/01
شکوفایی امید
امام خامنه ای: من به جوانهای عزیز توصیه میکنم، میگویم جوانها جلوتر از نقشهی دشمن حرکت کنند؛ جوانها جلوتر از نقشهی دشمن حرکت کنند. دشمن میخواهد مأیوس کند شما را، شما بیش از آنچه او برای ناامید کردن تلاش میکند، تلاش کنید برای ایجاد امید، برای شکوفایی امید در دلهای جوانها ... 1403/01/01
شرط جهش تولید
امام خامنه ای: اگر ما این توفیق را پیدا کنیم که همّت مردم، سرمایهی مردم، ابتکار مردم، حضور جدّی آحاد مردم را در عرصهی اقتصادی وارد کنیم، در واقع یک بسیج مردمی در امر اقتصاد بکنیم، تولید هم میتواند به جهش برسد ... 1403/01/01
سیر معنوی در ماه رمضان
رونمایی از قدرت مقاومت
حضرت خدیجه (س)، مادر دوازده امام
امام خامنه ای: حضرت خدیجه(س) در واقع مادر دوازده امام است؛ چون ایشان مادر امیرالمؤمنین هم هست. ایشان امیرالمؤمنین را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى ... 1395/2/20
حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) اولین مؤمن به اسلام
امام خامنه ای: خدیجهى کبرى علیهاالصلاةوالسلام اول مؤمن به اسلام بود، بعد هم همه ثروت خود را در راه دعوت و ترویج اسلام خرج کرد، که اگر کمکهاى خدیجه علیهاالسلام نبود شاید در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام یک اختلال و وقفه عمدهاى به وجود مىآمد. بعد هم با رسول خدا(ص) و همه مسلمین به شعب ابىطالب تبعید شدند و در همان شعب ابىطالب دعوت حق را لبیک گفت ... 1365/03/02
اقتصاد مقاومتی
امام خامنه ای: باید به توان داخلی اعتماد کرد. ما وقتی که «اقتصاد مقاومتی» را اعلام کردیم، گفتیم اقتصاد مقاومتی «درونزا» و «برونگرا» است؛ درونزا است، یعنی توان و استعداد و ظرفیّت درونی بایستی در خدمت اقتصاد قرار بگیرد و البتّه برونگرا است، یعنی با همهی کشورها آمادهی ارتباطات اقتصادی هستیم. این را احساس کردیم؛ هم ملّت ایران احساس کرد، هم جوانهای ما احساس کردند، هم مسئولان ما احساس کردند که احتیاج دارند به توان درونی خودشان تکیه کنند ... 1402/01/01
امام خامنه ای:
بنده قاطعاً اعلام میکنم که ملّت ایران قوی است، ملّت ایران در حال پیشرفت است، ملّت ایران قادر بر رفع عیوب خود است، قادر به ایجاد تحوّل است، میتواند عیوب را رفع کند، ملّت ایران جبههی مقاومت را حمایت میکند. ما حمایت از جبههی مقاومت را صریحاً اعلام میکنیم ... 1402/01/01
راز پیروزی
امام خامنه ای: دفاع مقدّس یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم ... 1401/06/30
امام خامنه ای:
هر زمانی که عدّهای از مؤمنین به اقامه دین کمر ببندند، خدا به آنها توفیق خواهد داد. این، وعده صریح قرآن و سنّت لایتغیّر الهی است ...
اگر ملتهاى مظلوم دنيا بخواهند به كارنامهى يك ملت نگاه كنند و نيرو بگيرند؛ احساس عزت و شرف كنند و درس بگيرند، بايد به اين ملت نگاه كنند ... 1374/03/08
امام خامنه ای:
اين، ملتى است كه جانباز و آزادهاش كه ده، دوازده سال در زندان دشمن مانده است، به خاطر سربازى اسلام و قرآن، احساس افتخار مىكند ... اين، ملتى است كه مادر چهار شهيدش، احساس افتخار مىكند كه چهار شهيد در راه خدا داده است ...
هر زمانی که عدّهای از مؤمنین به اقامه دین کمر ببندند، خدا به آنها توفیق خواهد داد. این، وعده صریح قرآن و سنّت لایتغیّر الهی است 1374/03/08
امام خامنه ای: امروز برخی کشورهای منطقه بهجای ولایت «الله» از آمریکا تبعیت میکنند. آمریکا هم بنا به طبع استکباری خود، آنها را تحقیر میکند؛
شنیدید -همه شنیدند- که رئیسجمهور یاوهگوی آمریکا، حکّام سعودی را تشبیه کرد به گاو شیرده؛ این تحقیر است؛ این اهانت است؛ اهانت به مردم آن منطقه و مردم آن کشور است ... 1397/09/04
در برابر جاهلیت مدرن
امام خامنه ای: باید درسهای بعثت را مرور کنیم. همان کاری که نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در قبال آن جاهلیّت انجام داد، امروز بر عهدهی ما است که در قبال این جاهلیّت آن کارها را انجام بدهیم؛ این وظیفهی ما است ... 1400/12/10
پیام قدرت و مقاومت
امام خامنه ای: مهمترین چیزی که باید از طرف ملّت ایران و از طرف جوانان ایران به جبههی دشمن منتقل بشود، عبارت است از قدرت مقاومت ملّت ایران. ملّت ایران، جوانان ایران، باید با اقدامهای خود، با حرکات خود، با شعارهای خود، با کارکرد خود به دنیا بفهمانند ــ که البتّه دشمن هم خواهد فهمید ــ که ملّت ایران قدرت مقاومت دارد، عزم راسخ دارد برای ایستادگی در مقابل زورگویی ... 1401/08/11
امام خامنه ای:
جوان یک کشور اگر بخواهد مثل موتور پیشبرندهای آن ملت را پیش ببرد، احتیاج دارد به اینکه سر حال، بانشاط، تندرست، قوی و دلبسته ی به کار و پیشرفت باشد ...
دشمن آنوقتی كه در میدان، در صحنهی عمل نتواند كاری از پیش ببرد، برای مایوس كردن، ناامید كردن و خالی كردن دل ملتها دست به جنگ روانی میزند ...
اغفال جوان و سست کردن جوانها، به معنای عقب نگهداشتن ملت است ... 1387/03/14
امام خامنه ای: دو حرکت عمّهى ما - زینب کبرا (علیهاالسّلام) - انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرىها و آن بیانات که مایهى افشاى حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود؛ حالا اربعین اوّل یا دوّم یا هرچه. این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزههاى خباثتآلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند؛ البتّه موفّق هم نخواهند شد. تا ملّتها زندهاند، تا زبانهاى حقگو در کار است، تا دلهاى مؤمن داراى انگیزه هستند، نخواهند توانست این را به فراموشى بسپرند؛ همچنانکه نتوانستهاند. این انگیزههاى معاند و معارض در صدر اوّل تا دورانهاى طولانى باقى بود؛ یعنى متوکّل عبّاسى بعد از حدود 170 یا 180 سال از حادثهى عاشورا، درصدد برآمد قبر مطهّر اباعبدالله (علیهالسّلام) را تخریب کند؛ یعنى ملّت ایران حالاحالاها باید منتظر باشد که دشمنان به کارها و فتنهها و خباثتهاى خودشان براى اینکه زیبایىهاى انقلاب از یاد برود ادامه بدهند. دشمن دست بر نمیدارد؛ تا انقلاب را یا تحریف کنند یا به دست فراموشى بسپرند و کارى کنند که ملّت حرکت خود، سابقهى خود و کار بزرگى را که کرده است فراموش کند، دچار نسیان و غفلت بشود؛ کسى که گذشتهى افتخارآمیز خود را نمیداند، نمیتواند در آینده هم حوادث افتخارآمیز براى خودش درست کند، این تلاش را دشمنان دارند میکنند.
کار بزرگ شهدا را باید تبیین کرد ...
امام خامنه ای: بدون تبیین و تبیین بلیغ، قطعاً هیچ فکری و هیچ اندیشهی متقنی، توفیق رواج و اعتقاد عمومی را پیدا نخواهد کرد. و شهدا عملاً کار بزرگی را انجام دادند. این کار بزرگ را باید تبیین کرد ... 1389/04/14
انسان ۲۵۰ ساله | امام حسن علیهالسلام زمینهساز حماسه عاشورا
حضرت آیتالله امام خامنهای: امام حسن جنگ نظامی را - با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود - متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. ... امام حسن زمینهساز عاشورا و تداوم امامت در شیعه بود. ۱۳۶۴/۰۳/۱۷
امام تبیین و قیام
حضرت آیتالله امام خامنهای: امام حسین (ع) را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین (ع) است. ایشان را به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او خطاب به علما، خطاب به نخبگان و مردم باید شناخت. در میدان جنگ در کربلا هم حضرت اهل تبیین بودند، از هر فرصتی استفاده میکردند. البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند ... 1388/05/05
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34597
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/11/24/2202443/
امام مهدی (علیه السلام): إنَّ اللّه مَعَنا ، فَلا فاقَةَ بِنا إلی غَیرِهِ و الحَقُّ مَعَنا فَلَن یُوحِشَنا مَن قَعَدَ عَنّا . خدا با ماست و نیازمند دیگری نیستیم. حق با ماست و باکی نیست که کسی از ما روی بگرداند. الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
امام خامنه ای:
نباید اجازه داد مسئله مهم غزه از اولویت افکار عمومی دنیا خارج شود:
جنایات بهحدّی است که حتی افراد پرورشیافته در فرهنگ غربی و در اروپا و آمریکا هم فریاد اعتراض بلند کردهاند.
امام خامنه ای:
از لحاظ شرعی، حجاب حکم مسلّم شرعی است و پوشاندن بدن برای زنان غیر از صورت و دو کف دست واجب شرعی و غیرقابل صرفنظر کردن است و مردم و بانوان ما که مسلمان و مقیّد و متعبّد هستند، باید این حکم شرعی را رعایت کنند.
امام خامنه ای:
از منظر قانون، حجاب را حکمی قانونی
رعایت قانون بر همگان، چه معتقدان به شرع و چه غیرمعتقدان واجب است:
در خصوص ملاحظات جانبی، دخالت بیگانگان در قضیه حجاب از طریق انواع رسانهها واضح بود البته عدهای هم در داخل به آنها کمک کردند اما اصل هدایت و طراحی برای مخالفت با حجاب از بیرون کشور انجام شد که بانوان عاقل و فهمیده ما باید به این واقعیت توجه کنند.
امام خامنه ای:
طراحی برای برداشتن حجاب بانوان، اولِ کارِ بدخواهان:
هدف نهایی آنها برگرداندن تدریجی وضع کشور به دوران فضاحتبار طاغوت است که در آن دوره وضع زنان برخلاف امروز از لحاظ سطح سواد و نقشآفرینی مدیریتی، ضعیف و از لحاظ پوشش و هنجارهای اجتماعی هم بسیار مفتضح بود.
امام خامنه ای:
اطمینان دارم که بانوان کشورمان حتی کسانی که در زمینه حجاب قدری سهلانگاری دارند، دلبسته به اسلام و نظام هستند؛ بنابراین باید به این چشم به موضوع نگاه کرد در عین حال که قضیه حجاب را هم همه باید رعایت کنند.
امام خامنه ای:
دولت و قوه قضائیه
موظف به عمل به مسئولیتهای شرعی و قانونی خود در موضوع حجاب:
البته خود بانوان در این زمینه بیش از همه مسئولیت دارند که حجاب اسلامی را رعایت کنند.
امام خامنه ای:
گزارشهای موثق از استخدام افرادی برای حضور هنجارشکنانه در جامعه با هدف از بین بردن حرمت حجاب:
وقتی ما دست بیگانه را در قضیهای میبینیم باید مواضع خود را متناسب با این واقعیت تنظیم کنیم.
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
آن که شما را وادار میکند که بترسید، مأیوس بشوید، ناامید بشوید، او شیطان است. امروز این شیطانها از طریق رادیو و تلویزیون و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و امثال اینها مرتّب مشغول کارند برای اینکه بترسید. نه، نترسید، فَلا تَخافوهُم، از آنها نترسید؛ از انحراف از راه خدا بترسید که اگر چنانچه از راه مستقیم انحراف پیدا کردیم، سرنوشت ما سرنوشت کشورهایی است که زیر بال آمریکایند، سرنوشت عربستان است، سرنوشت رژیم شاه است که [در آن نوع کشورها] همهی امکانات کشور متعلّق به دشمن [است] و ملّت، ذلیلِ در مقابل دشمن و بیپناه در مقابل دشمن.۱۳۹۷/۱۱/۱۹
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند: آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوهی الهی. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمد هادی حاج رحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز. شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هماکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهیاند. سردار زاهدی از دهه شصت در میدانهای خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کردهاند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران بهویژه هرکه آنان را میشناخت سنگین است. رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوهی الهی. والسلام علی عبادالله الصالحین سید علی خامنهای ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
عشق به اباعبدالله الحسین(ع) در زندگی شهید "سید عمار موسوی مشعشعی" جریان داشت ...
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
جهاد مایهی عزّت است؛ نهفقط عزّت کشور و ملّت و آن جمعیّتی که مجاهدان از میان آنها برخاستهاند آنکه به جای خود محفوظ؛ هر ملّتی که سربلند میشود، عزّت پیدا میکند، به برکت مجاهدت فرزندان خودش قدرت پیدا میکند ... 1397/12/22
شهید مدافع حرم شهید بهروز واحدی
شهادت: بامداد سهشنبه، هفتم فروردین، 1403 همزمان با پانزدهم ماه مبارک رمضان بر اثر حمله هواپیماهای رژیم صهیونیستی به منطقه دیرالزور سوریه
تصاویری از شهید بهروز واحدی، اولین شهید مدافع حرم سال ۱۴۰۳
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امام حسین باید تا ابد به عنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد. این بود که سید الشهدا فرمود: «هیهات منّا الذّلّة». افتخار متعلّق به آن انسان، ملت و جماعتی است که پای حرفشان بایستند و نگذارند پرچمی را که آنها بلند کردهاند، توفانها از بین ببرد و بخواباند. امام حسین این پرچم را محکم نگه داشت و تا پای شهادتِ عزیزان و اسارتِ حرم شریفش ایستاد ... 1381/01/09
پاسدار شهید مدافع حرم محمدرضا زاهدی
شهادت: دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی در ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایی که همه جای آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسینبنعلی علیهالسّلام برای نجات اسلام قیام کرد و در این دنیای بزرگ، هیچکس به او کمک نکرد! حتّی دوستان آن بزرگوار ... 1371/04/10
شهید مدافع حرم پاسدار شهید محمدهادی حاجی رحیمی
شهادت: دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی در ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
مسالهى شهيد و ايثارگرى، كهنهشدنى نيست؛ اين، موتور حركت جامعه است؛ بعضىها از اين نكته غفلت مىكنند ... 1383/04/16
شهید مدافع حرم پاسدار شهید حسین امان اللهی
شهادت:
دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی در ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
راه حسینبنعلی و خون او عَلَم و پرچم حرکت عظیم امت اسلام به سوی هدفهای اسلامی است؛ این پرچم باید سرپا بماند ... 1383/04/16
شهید مدافع حرم شهید سید مهدی جلالتی
شهادت: دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
حسینبنعلی علیهالسّلام با فرستادن علی اکبر جوان به میدان جنگ، عزّت معنوی را نشان داد؛ یعنی پرچم سربلندی و حاکمیت اسلام را که روشنکننده مرز بین امامتِ اسلامی و سلطنتِ طاغوتی است محکم نگه میدارد، ولو به قیمت جان جوان عزیزش باشد ... 1381/01/09
شهید مدافع حرم شهید محسن صداقت
شهادت: دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
همچنان که میگوییم امام حسین علیهالسّلام اسلام را حفظ کرد، میتوانیم دقیقاً ادّعا کنیم که حضرت زینب سلاماللَّهعلیها هم با ایستادگی خود، اسلام را حفظ کرد. این ایستادگی، یک رمز و راز و یک عامل اصلی است ... 1380/05/03
شهید مدافع حرم شهید علی آقا بابایی
شهادت: دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امام حسن و امام حسین را گفته اند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با این که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیده اند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفته اند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد ... 1383/05/17
شهید مدافع حرم شهید سید علی صالحی روزبهانی
شهادت: دوشنبه 13 فروردین ماه 1403 بر اثر حمله موشکی رژیم جنایتکارصهیونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق
سوّار بن منعم بن حابس بن ابى عمير همدانى نهمى در المناقب از ایشان با نام «سوار بن ابى عمير فهمى» یاد شده است. سوّار از كسانى است كه پيش از شروع جنگ، به خدمت حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمد و در حمله نخستين جنگيد و مجروح شد و به زمين افتاد. در الحدائق الورديه گفته است: «سوّار جنگيد تا به زمين افتاد و او را پيش ابن سعد (لعنه الله علیه) آوردند و دستور قتل او را داد ولى با وساطت قومش نجات يافت و پس از شش ماه دار فانى را وداع گفت.» برخى از مورّخين گفته اند: تا هنگام مرگش، در اسارت باقى ماند و ميانجيگرى قومش تنها در جلوگيرى از قتلش مؤثّر افتاد و عبارت موجود در قائميات آن را تأييد مى كند: سلام بر زخمى اسير شده سوّار بن ابى عمير نهمى. البته مى توان اين عبارت را به اسير شدن او در اوّل امر، تفسير كرد.
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی : صحنه های دردناکی که در #فلسطین شاهد هستیم قلب ما را به درد می آورد و سینه را آکنده از غم می نماید غمی که درون خود یک خشم عمیق را نهفته دارد، خشمی که در وقت مناسب آن را بر سرِ صهیونیست های مجرم خواهیم ریخت ...
امام خامنه ای:
در میان چهرههای برجستهی حوزههای علمیه در دهههای اخیر مرحوم آیتاللّه شهید سید محمد باقر صدر (قدّس الله روحه) یکی از ممتازترین و شگفتانگیزترین آنهاست ...
شهید آیت الله سید محمدباقر صدر
فتوای آیت الله شهید صدر:
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهید آیت الله سیدمحمد باقر صدر، از انقلاب اسلامی ایران حمایت می کرد و روز به روز رابطه خویش را با حضرت امام خمینی رحمهم الله افزایش می داد. نامه ای به امام، در پاریس نوشت و از انقلاب شکوه مند ایران ستایش کرد و آمادگی خود را با تمام شجاعت اعلام نمود. در این راه، فتوای تاریخی خود را درباره انقلاب اسلامی صادر نمود:
بسم الله الرحمن الرحیم کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته می شوند، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین علیه السلام، در بهشت محشور می گرداند. ان شاءالله تعالی. سیدمحمد باقر صدر.
شهادت:
رژیم بعث عراق، در تاریخ 16 فروردین 1359،آیت الله سیدمحمدباقر صدر و خواهرش بنت الهدی را دستگیر و به بغداد می برد. رئیس سازمان امنیت کشور عراق، آیت الله صدر را به مرگ تهدید می کند و از ایشان می خواهد که چند کلمه، علیه انقلاب اسلامی ایران بنویسد تا از مرگ نجات یابد. اما آیت الله صدر مخالفت کرده و می گوید: «من آماده شهادتم.» آن گاه این خواهر و برادر مجاهد و عالم را به شکنجه گاه می برند و به شهادت می رسانند. سرانجام در تاریخ 19 فروردین 1359، در نیمه های شب جنازه آن دو شهید را به خانواده شان تحویل می دهند ...
پیام بنت الهدی
بنت الهدی، خواهر آیت الله شهید صدر که همواره، هم گام و دوشادوش شهید صدر، در راه زنده نگه داشتن اسلام، مبارزه می کرد، در پیامی شورانگیز چنین گفت: به خدا سوگند! من در آرزوی شهادت در راه خدا زنده ام. من تا زمانی که مطمئن هستم، کارم برای خداست، به راه خود ادامه خواهم داد؛ چه در این راه بمیرم و چه زنده بمانم، امّا شهادت آرزویی است که مُدام مرا به سوی خود می کشد. تا خدا چه خواهد.
شهادت: رژیم بعث عراق، در تاریخ 16 فروردین 1359،آیت الله سیدمحمدباقر صدر و خواهرش بنت الهدی را دستگیر و به بغداد می برد. رئیس سازمان امنیت کشور عراق، آیت الله صدر را به مرگ تهدید می کند و از ایشان می خواهد که چند کلمه، علیه انقلاب اسلامی ایران بنویسد تا از مرگ نجات یابد. اما آیت الله صدر مخالفت کرده و می گوید: «من آماده شهادتم.» آن گاه این خواهر و برادر مجاهد و عالم را به شکنجه گاه می برند و به شهادت می رسانند. سرانجام در تاریخ 19 فروردین 1359، در نیمه های شب جنازه آن دو شهید را به خانواده شان تحویل می دهند ...
شهید محمد صالح محمدی
بخشی از وصیت نامه:
زنگ انقلاب خورده و زنگ اسلام زده شده و خمینى کبیر -رییس دانشگاه خودسازى- زنگ آن را زده است. انسان هایى که در اسلام اسم نوشتند، باید به کلاس بیایند و آن هایى که مکلف شدند؛ ولى تاکنون نیامدند و از آمدن خوددارى نموده یا مَردودند، از دانشگاه بیرونند؛ زیرا این انقلاب به بهاى ارزانى به دست نیامده و تاکنون خون ده ها هزار جوان، زن و مرد و کودک پاى نهال آن ریخته شده است. امروز مى توانید با آزادى، فریاد خود را به گوش جهانیان برسانید. به هوش باشید و با هوشیارى کامل و با راهنمایى امام عزیز ... توطئه هاى شوم خائنین را خنثى نمایید و لحظه اى از خطر دشمن مکار غافل نشوید ...
شهید، علیرضا بیک محمدلو شهادت: ششم فروردین 1367، در حلبچه
بخشی از وصیت نامه: از برادرم مى خواهم که همیشه در سنگر قرآن و اسلام باشد و خواهرم هم همیشه با حفظ حجاب خود از خون من پاسدارى کند ...
شهید، سید محسن جبارى دستجردى شهادت: شانزدهم اسفند 1362، در جزیره مجنون
بخشی از وصیت نامه:
تا زمانى که حتى یک قطره خون در بدن دارید، پیرو اسلام و امام باشید و این را بدانید موقعى که دست از امام برداشتید، دشمن بر ما نفوذ مى کند ... من با خود پیمان بسته و گفتم اگر با شهادت من اسلام و امام عزیز پایدار مى ماند، پس اى گلوله ها و اى تیرهاى دشمن! مرا دریابید. انسان، در زندگى مى تواند دو راه را انتخاب کند؛ البته این دو راه یکى به نفع اسلام است و دیگرى ظاهراً ضد اوست. راه اول زندگى ننگین و راه دیگر راه حسین(ع) است و شهادت با افتخار. امیدوارم که شما راه شهدا را ادامه داده، مساجد را پُر کنید و در نماز جمعه -این نماز سیاسى، عبادى- شرکت کنید ...
شهید جلال حسنی شهادت: ششم فروردین 1361، در محور دزفول ـ شوش
بخشی از وصیت نامه:
سر هرکس را کلاه بگذارید، سر خدا را نمی توان کلاه گذاشت و خدا همیشه حاضر بر اعمال ماست! پس شما هم ای شنودگان! بگوش باشید که افسار زمان از دست تان خارج نشود و مسایل شرعی را سبک نشمارید و به یکایک آنها عمل نمایید و فرزندان خود را در اوایل کودکی با احکام اسلامی آشنا نمایید که در آینده نزدیک همین کودکان خردسال، اسلام را جاودانه نگه خواهند داشت. پدران و مادران! اگر شما در تعلیم دادن فرزندان خود کوتاهی نمایید و فرزندان شما فرامین اسلام را نیاموزند، مقصر خواهید بود؛ پس از حالا به آنها اهمیت داده و کیفیت نماز را به آنها بیاموزید که در نزد خدا اجری بسیار عظیم دارید ...
شهید، محسن خان بابایی شهادت: بیست و هشتم اسفند 1366، در حلبچه
بخشی از وصیت نامه:
از شما عزیزان تقاضا دارم که زینب وار، به مسایل تبلیغی بیشتر اهمیت دهید و اسلام و جبهه و شهادت در راه خدا را بیشتر برای مردم تشریح کنید. از شما می خواهم، به معنویات بیشتر اهمیت دهید. نماز را اول وقت بخوانید. دنبال مادیات نروید که به دردتان نمی خورد؛ اگر به دنبال معنویات بروید، مادیات هم دنبالش می آید ... در حق این ملت همین بس که بگویم افتخار کنند، تاکنون جهان به خود همچون ملتی ندیده است؛ قدر خودتان را بدانید. مطیع اوامر امام باشید و هر چه گفت، انجام دهید ...
شهید حسن خمسه شهادت: بیست و هشتم تیر 1361، در شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
بدانید که این اولین و آخرین جنگ ما نیست؛ چرا که تازه شروع شده و امام عزیزمان جبهه اسلامى تشکیل خواهد داد. تا همه مستضعفان جهان را رهبرى کند -ان شاء الله- و شما پیروان راه خدا به یارى خدا، هرگز نباید خسته شوید؛ چرا که شهادت و جنگ و جهاد در راه خدا، به ما نیروى ایمان و عشق مى دهد و بواسطه این نعمت (رهبر) -که خداوند به ما بخشیده- باید به فکر همه مسلمین جهان، به خصوص مستضعفین باشید و براى نجات آن ها بکوشید و گوش به فرمان رهبر انقلاب باشید ...
همیشه سعی نمایید حضرت فاطمه(س) -بانوی نمونه ی اسلام- را الگوی خود قرار دهید ...
بخشی از وصیت نامه شهید سید احمد پلارک
شهادت: 22 فروردین ماه 1366
خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کن تا بتوانیم برای یاری دینت به کار ببندیم. خدایا به ما توفیق اطاعت و فرمانبرداری به این رهبر و انقلاب عنایت بفرما. خدایا توفیق شناخت خودت آن طور که شهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضی بفرما و ما را به آن ها ملحق بفرما ...
شهید سید باقر طباطبائی نژاد
شهید محمدرضا تورجی زاده
شهید علی صیاد شیرازی
بخش هایی از وصیت شهید حاج حسین خرازی
بخش هایی از وصیت شهید احمد کشوری
بخش هایی از وصیت شهید محسن وزوایی
شهید حاج محمد ابراهیم همت: عنصر اطلاعات - عملیات صبح تا شب باید دوربین روی چشم او باشد و کوچکترین حرکت دشمن را گزارش کند! ... اگر این دشمن حیله گر را به حال خودش وابگذاریم، او بیکار نمینشیند ... امام صراحتا اعلام میکند: هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود، و شما پاسدارها، چون بیشتر برای خدا کار کردید، بشتر فحش شنیدید و میشنوید. ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم! برای تحمل تهمت و افترا و دروغ! چون ما اگر تحمل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم. فکر نکنید افرادی مثل خوارج دوران حکومت امام علی الان در اطراف ما وجود ندارند؛ وجود دارند! خوارج چه کسانی بودند؟ خوارج آمدند و ابتدا به علی(ع) گفتند: یا علی(ع) ما با تو هستیم. بعد همینها از پشت به علی ضربه زدند! این نیست که ما هم در اطراف خودمان چنین آدمهایی را نداشته باشیم. الان هم مثل زمان حکومت حضرت علی(ع) خوارجی هستند که دارند اذیت میکنند. داریم دیگر؛ « انجمن حجتیه » میبینی این ور و آن ور نفوذ کرده و اینها هزار کانال دارند ...
شهید مهدی باکری
شهید علی شورکی
شهید داود ملکی محمد پور
شهید مهدی هروی
شهید سیاوش عالی پور
شهید قربانعلی حسن زاده
شهید محمد رضا زاهدی شهادت: دهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر
و شما برادران و خواهرانم شما بعد از من وظيفه سنگينى بر عهده داريد و آن رساندن حرف پيام مظلومان و شهيدان هستيد به حرف ستون پنجم و منافقين گوش ندهيد ...
شهید امیر ابوالفتحی
شهید اسداله کیانی
شهید اصغر غافل
شهید اصغر غلامعلی
شهید ایوب جوادی
شهید حاج محمد ابراهیم همت
شهید ایوب پورحنیفه
شهید بیوک آقا خندان
شهید براتعلی گرامی
شهید بهروز حدادی
شهید محرم چرائی
شهید ابراهیم محبی
شهید داود فضلعلی
شهید حسین غلام کبیری
https://harimeharam.ir/shohada/22/2
شهید مدافع حرم شهید جمال رضی (ابوطاها) شهادت : 1395/01/14 | حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
شما را ... به تربیت صحیح فرزندان در مسیر انقلاب که یاور رهبرم باشند ... توصیه میکنم ...
شهید مدافع حرم حجتالاسلام علی تمامزاده
شهادت: هجدهم آبان ماه سال 1394 در سن 39 سالگی در سوریه
بخشی از وصیت نامه
فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابیطالب هستیم. شیعه علی علیهالسلام ذلت نمیپذیرد... ظهور حضرت مهدی(عج) نزدیک است و چه بسا (اگر لیاقت داشته باشیم) دوباره رجعت کنیم (انشاءالله). همیشه پشت سر رهبر فرزانه انقلاب حرکت کنید ...
جهاد با قلم علمایی و خون شهدایی / شهید مدافع حرم «حجت الاسلام علی تمام زاده» در کلام همسر
شهید مدافع حرم شهید اسدالله ابراهیمی شهادت: 27 خردادماه سال 1395 در شهر حلب سوریه
بخشی از وصیت نامه
ای همه کسانی که این پیام به آنها میرسد، بدانید که مردم هر عصر و زمانی با ولایت ولی امر برحق زمان خود آزموده خواهند شد و هرکس به میزان اطاعت پذیری از رهبرالهی خود در این آزمون سخت، پذیرفته خواهد شد. پس قدر این نعمت را که همان ولایت فقیه و بهخصوص رهبر عزیز، بصیر و مظلوممان امام خامنهای عزیز را بدانید و در اطاعت از ایشان کم نگذارید که بدون شک اطاعت و پیروی از ایشان همان پیروی و اطاعت از پیامبر اعظم(ص) و ائمه معصومین(ع) میباشد ...
این سه نفر امروز در بهشت میخندند
شهید مدافع حرم شهید روحالله صحرایی شهادت: 16 آذر ماه 1394 در حلب سوریه
بخشی از قسمت اول وصیت نامه شهید:
نماز و حجاب خود را حفظ کنید و برای خدا زندگی کنید و همیشه بهیاد خدا باشید، فرزندانم را طوری تربیت نمایید که پرچمدار راه شهیدان باشند تا انشاالله در ظهوری نزدیک در زمره سربازان واقعی امام زمان (عج) قرار گیرند ...
شهید مدافع حرم شهید روحالله صحرایی شهادت: 16 آذر ماه 1394 در حلب سوریه
بخشی از قسمت دوم وصیت نامه شهید:
توصیه من این است که دست از ولایت فقیه برندارید؛ نماز و حجاب خود را حفظ کنید و در راه رضای خداوند قدم بردارید و خود را به آرامش برسانید. ظهور حضرت نزدیک است انشاالله، زمینهساز ظهور باشید ...
شهید مدافع حرم شهید «اسماعیل خانزاده» شهادت: 29 آذر 1394 در شهر حلب سوریه
بخشی از وصیت نامه شهید:
مبادا روزی شود كه یاد و نام شهدا از كوچهها محو شود و در محافل فراموش شود. پیرو خط مبارك ولایت فقیه باشید و خدای متعال را بخاطر این نعمت بزرگ شاكر باشید كه چه بسا اگر نعمت بزرگ ولایت نبود مشخص نبود كه چه مصیبتی برسر ما و نوامیس ما میآمد. اختلاف و تفرقه را كنار بگذارید و دنبال وحدت باشید. خود را مسافر قیامت بدانید نه ساكن دنیا. به دنیای فانی دل مبندید و در فكر آخرت باشید
شهید مدافع حرم شهید محمد حسین معز غلامی
بخشهایی از وصیت نامه:
خاک پای شهدا سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست.
دعا برای ظهور حجت در کفنم یک سربند یا حسین (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. تا میتوانید برای ظهور حضرت حجت (عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. پیروی از ولایت فقیه هم به خانواده ام و هم دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی, اقتصادی و .... پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید. توصیه به امر به معروف و نهی از منکر امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود.
شهید مدافع حرم شهید محمودرضا بیضایی
بخشی از وصیت نامه:
باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با فداشدن محقق نمی شود حقیقتاً.
https://harimeharam.ir/shohada/22/18
شهید مدافع حرم شهید حمیدرضا اسداللهی
وصیتم به پسرم احمد
احمدجان! وصیت اصلی من به تو تبعیت کامل از ولیفقیه است. سعی کن خودت را از جهات علمی، معرفتی و جسمانی آماده نصرت امام زمان (عج) کنی.
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۳۲ قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر نور ,
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۲۸تا۱۲۹ ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره انعام ,
قرآن کریم ,
قرآن ,
قرآن مجید ,
سوره قدر ,
زیارت جناب فاطمه بنت اسد(س) ,
زیارتنامه حضرت ابوطالب علیه السلام ,
فاطمه بنت اسد (س) ,
حضرت ابوطالب علیه السلام ,
امام علی علیه السلام ,
انقلاب اسلامی ایران ,
قرآن و حدیث ,
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ,
معراج ,
جبرئیل ,
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ,
تكذيب ,
تصديق ,
ثروت ,
پيشرفت ,
دين خدا ,
قیام قائم (عج) ,
امام حسن(ع) ,
مهدویت ,
رسول الله (صلى الله عليه وآله) ,
اجابت دعا ,
امام حسن مجتبی علیهالسلام ,
خشنودی خدا ,
شیعیان ,
امام صادق (علیه السلام) ,
امتحان ,
ایمان ,
سرزمین اسلامی ,
ایران قوی ,
دولت جمهوری اسلامی ,
دولت ,
جمهوری اسلامی ,
نظام جمهوری اسلامی ,
جهش تولید با مشارکت مردم ,
جوانها ,
نقشه دشمن ,
جهش تولید ,
ماه رمضان ,
قدرت مقاومت ,
حضرت خدیجه (س) ,
مادر دوازده امام ,
امیرالمؤمنین ,
حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) اولین مؤمن به اسلام ,
اقتصاد مقاومتی ,
توان داخلی ,
حمایت از جبهه مقاومت ,
جبهه مقاومت ,
ملت ایران ,
راز پیروزی ,
دفاع مقدس ,
وعده الهی ,
جاهلیت مدرن ,
پیام قدرت و مقاومت ,
جنگ روانی ,
افشاى حقایق ,
روشنگرى ,
زینب کبرا (علیهاالسّلام) ,
تبیین ,
جنگ سیاسی ,
جنگ فرهنگی ,
جنگ تبلیغاتی ,
حماسه عاشورا ,
امام حسن علیهالسلام زمینهساز حماسه عاشورا ,
امام حسین (ع) ,
روز عاشورا ,
امام مهدی (علیه السلام) ,
مسئله مهم غزه ,
حجاب ,
حکم شرعی ,
رعایت قانون ,
بانوان ,
عاقل ,
فهمیده ,
دولت و قوه قضائیه ,
قوه قضائیه ,
حجاب اسلامی ,
رعایت حجاب اسلامی ,
حرمت حجاب ,
شیطان ,
سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی ,
سردار محمد هادی حاج رحیمی ,
ظالم ,
متجاوز ,
شهید بهروز واحدی ,
شهید مدافع حرم ,
شهید سید عمار موسوی مشعشعی ,
جهاد ,
شهید مدافع حرم محمدرضا زاهدی ,
رژیم جنایتکار صهیونیستی ,
رژیم صهیونیستی ,
کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق ,
دمشق ,
شهید محمد هادی حاجی رحیمی ,
حمله موشکی ,
شهید حسین امان اللهی ,
شهید سید مهدی جلالتی ,
شهید محسن صداقت ,
شهید علی آقا بابایی ,
سید علی صالحی روزبهانی ,
شهید کربلا ,
شهدای کربلا ,
سوّار بن منعم بن حابس بن ابى عمير همدانى نهمى ,
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ,
شهید حاج قاسم سلیمانی ,
حاج قاسم سلیمانی ,
شهید سلیمانی ,
حاج قاسم ,
شهید آیت الله سید محمدباقر صدر ,
بنت الهدی ,
شهید محمد صالح محمدی ,
شهید علیرضا بیک محمدلو ,
شهید سید محسن جبارى دستجردى ,
جزیره مجنون ,
شهید جلال حسنی ,
دزفول ,
شوش ,
شهید ,
محسن خان بابایی ,
حلبچه ,
شهید حسن خمسه ,
شلمچه ,
شهید سید احمد پلارک ,
شهید سید باقر طباطبائی نژاد ,
شهید محمدرضا تورجی زاده ,
شهید علی صیاد شیرازی ,
شهید حاج حسین خرازی ,
شهید احمد کشوری ,
شهید محسن وزوایی ,
شهید حاج محمد ابراهیم همت ,
شهید مهدی باکری ,
شهید علی شورکی ,
شهید داود ملکی محمد پور ,
شهید مهدی هروی ,
شهید سیاوش عالی پور ,
شهید قربانعلی حسن زاده ,
خرمشهر ,
شهید امیر ابوالفتحی ,
شهید اسداله کیانی ,
شهید اصغر غافل ,
شهید اصغر غلامعلی ,
شهید ایوب جوادی ,
شهید ایوب پورحنیفه ,
شهید بیوک آقا خندان ,
شهید براتعلی گرامی ,
شهید بهروز حدادی ,
شهید محرم چرائی ,
شهید ابراهیم محبی ,
شهید داود فضلعلی ,
شهید حسین غلام کبیری ,
شهید جمال رضی ,
تربیت صحیح فرزندان ,
شهید مدافع حرم حجتالاسلام علی تمامزاده ,
شیعه علی ابن ابیطالب ,
ظهور حضرت مهدی (عج) ,
شهید اسدالله ابراهیمی ,
شهر حلب سوریه ,
آزموده ,
شهید روحالله صحرایی ,
حلب سوریه ,
سربازان واقعی امام زمان (عج) ,
ولایت فقیه ,
نماز ,
زمینهساز ظهور ,
شهید اسماعیل خانزاده ,
یاد و نام شهدا ,
شهید محمد حسین معز غلامی ,
شهید محمود رضا بیضایی ,
شهید حمیدرضا اسداللهی ,
شهید احمد حیاری ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 127
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 11 بهمن 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۱ - تفسیر نور: «وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ» و آنها را (بتپرستانی که از هیچ جنایتی ابا ندارند،) هر کجا یافتید بکشید و از (مکّه) همان جایی که شما را بیرون کردند، آنها را بیرون کنید و فتنه (شرک و شکنجه) از قتل بدتر است. و نزد مسجدالحرام با آنها جنگ نکنید، مگر آنکه آنها در آنجا با شما بجنگند، پس اگر با شما جنگ کردند، آنها را (در آنجا) به قتل برسانید. چنین است جزای کافران. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۱: این آیه فرمان قتل و اخراج مشرکان را از مکّه صادر و دلیل آن را چنین بیان میکند که آنان سالها شما را شکنجه و آواره کردهاند و شکنجه از قتل سختتر و شدیدتر است. پس شما نباید در مبارزه و جنگ با آنها سستی نشان دهید. چرا شکنجه از قتل سختتر است؟ در قتل، انسان از دنیا جدا ولی به آخرت میرسد؛ لکن در شکنجه، انسان نه به آخرت میرسد و نه از دنیا کام میگیرد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۱: ۱. مقابلهبهمثل و خشونت با دشمن در مواردی لازم است. «وَ اقْتُلُوهُمْ» ۲. دفاع عادلانه، تنها جبهه و جنگ نیست. «وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ» ۳. حقّ وطن، از حقوق انسانی مورد پذیرش ادیان است. «أَخْرَجُوکُمْ» ۴. فتنهانگیز، مثل محارب است و باید به اشد وجه مجازات شود. «وَ اقْتُلُوهُمْ» «أَخْرِجُوهُمْ» «وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» ۵. حرم و مسجدالحرام مقدّس است، امّا خون مسلمانان مقدّستر و در اینجا مسئلۀ اهم و مهم مطرح است. «لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ» ۶. همانگونه که در اصلِ جنگ نباید شما پیش دستی کنید، در شکستن مقدّسات هم نباید شما پیشدستی نمایید. «حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۲ - تفسیر نور: «فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» و اگر دست کشیدند، همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۲: در اینکه مشرکان باید از چه چیز دست بردارند تا بخشیده شوند، دو احتمال وجود دارد: الف: از جنگ و فتنه، به دلیل آیات قبل که سخن از جنگ بود؛ ب: از کفر، به دلیل دریافت مغفرت الهی که مخصوص مؤمنان است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۲: ۱. مسلمانان باید آتشبس واقعی دشمنان را بپذیرند. «فَإِنِ انْتَهَوْا» ۲. اسلام، راه بازگشت را حتّی برای کفّار باز گذارده است. «فَإِنِ انْتَهَوْا» ۳. اگر کفّار دست از فتنه و جنگ برداشته یا ایمان آوردند، آنان را به کارهای قبل ملامت نکنید. «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» ۴. انسان باید خود زمینۀ دریافت رحمت الهی را به وجود آورد. «فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۳ - تفسیر نور: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ» و با آنها بجنگید تا فتنه (بتپرستی و سلب آزادی از مردم،) باقی نماند و دین، تنها از آنِ خدا شود؛ پس اگر(از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۳: هدف اسلام از جنگ، کشورگشایی و کسب غنائم یا انتقامگیری نیست، بلکه غرض از جنگ و جهاد در اسلام، برچیدهشدن بساط شرک و کفر است. فتنه بهمعنای شرک، کفر، آزمایش و شکنجه آمده است. در این آیه میفرماید: اگر مشرکان دست از فتنه و قتال برداشتند، دیگر با آنها دشمنی و جنگ نخواهد شد؛ زیرا برخورد نظامی تنها با ستمکاران و متجاوزان است. تعبیر به عدوان، به خاطر رفتار آنهاست وگرنه اسلام اهل عدوان نیست. مثل اینکه میگوییم: جواب بدی، بدی است؛ با اینکه جواب بدی با بدی، عدالت است. لکن به خاطر عمل او، نامش را بدی میگذاریم. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۳: ۱. هدف از جنگ در اسلام، برچیدن شرک و فتنه و استقرار دین و قانون خداست. «حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ» ۲. پاکسازی، قبل از بازسازی است. ابتدا فتنه برداشته شود تا بعد دین الهی مستقر گردد. اوّل کفر به طاغوت، بعد ایمان به خدا. «حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ» ۳. راه برگشت و توبه بر هیچکس و در هیچ شرایطی بسته نیست. حتّی دشمن سرسخت نیز اگر تغییر مسیر دهد، خداوند او را مورد عفو قرار میدهد. «فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ» ۴. در آیۀ قبل بخشش خداوند نسبت به گناه کفّار مطرح شده است «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ». در این آیه به مردم سفارش میکند که در صورت دست برداشتن دشمن از جنگ، شما هم از جنگ صرفنظر کنید. «فَلا عُدْوانَ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۴ - تفسیر نور: «الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» ماه حرام در برابر ماه حرام و (اگر دشمنان احترام آن را شکستند و با شما جنگ کردند، شما نیز حق دارید مقابلهبهمثل کنید. زیرا) حرمتها را (نیز) قصاص است و هرکس به شما تجاوز کرد، به مانند آن تجاوز، بر او تعدّی کنید و از خدا بپرهیزید (که زیادهروی نکنید) و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۴: قبل از اسلام در میان عربها، هر سال چهار ماه احترام خاصّی داشت که در آن ماهها جنگ، حرام و ممنوع بود؛ سهماه آنها پیدرپی که عبارتند از ذیالقعده، ذیالحجّه و محرم و یکی هم ماه رجب که جداست. حتّی یکی از علل تسمیۀ ماه ذیالقعده آن گفتهاند که در این ماه قعود از جنگ لازم است. اسلام این سنّت را پذیرفت و در هر سال چهار ماه را آتشبس اعلام نمود؛ ولی دشمن همیشه در کمین است تا از فرصتها سوءاستفاده کند و چهبسا با خود فکر کند که چون مسلمانان در این ماهها موظّف به رعایت آتشبس هستند، پس به آنها حمله کنیم. این آیه میفرماید: اگر مخالفان شما در این چهار ماه به شما هجوم آوردند، شما نیز در برابرشان بایستید و در همان ماهها با آنان بجنگید و ماه حرام را در برابر ماه حرام قرار دهید. زیرا حرمت خون مسلمانان و حفظ نظام اسلامی از حرمت این ماهها بیشتر است، و هر کس حرمتها را شکست باید مورد قصاص قرار گیرد. سپس بهعنوان یک قانون کلّی میفرماید: هر کس به شما تجاوز کرد، به همان مقدار به او تعدّی کنید. و تقواداشته باشید و بیش از مقدار لازم قصاص نکنید و بدانید که خداوند با متّقین است. صاحب مجمعالبیان در ذیل آیه میگوید: در مورد غصب نیز میتوان با استدلال به این آیه تقاص کرد، یعنی از مال غاصب تقاص نمود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۴: ۱. همۀ زمانها یکسان نیستند؛ حرمت بعضی ماهها باید حفظ شود. «الشَّهْرُ الْحَرامُ» ۲. در اسلام بنبست وجود ندارد. حفظ اسلام و جان مسلمانها بر حفظ احترام مکانها و زمانها مقدّم است. «فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ» ۳. اسلام، دین تجاوز و تعدّی نیست؛ ولی تعدّی و تجاوز دیگران را نیز نمیپذیرد. «فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ» ۴. حتّی در برخورد با دشمنان، عادل باشیم. «فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ» ۵. سیستم قانونگذاری باید بهنحوی باشد که موجب یأس مسلمین و جرأت کفّار نگردد و اصل مقابلهبهمثل بههمینخاطر است. «فَاعْتَدُوا» «بِمِثْلِ مَا اعْتَدی» ۶. رعایت تقوی حتّی به هنگام جنگ، از اصول تربیتی اسلام است. «اتَّقُوا اللَّهَ» ۷. اگر در جنگ از مرز عدالت خارج نشوید، از امدادهای الهی نیز برخوردار خواهید بود. و گمان نکنید عدالت و تقوی پیروزی شما را به تأخیر میاندازد. «بِمِثْلِ مَا اعْتَدی» «وَ اتَّقُوا» «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۵ - تفسیر نور: «وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» و در راه خدا انفاق کنید (و با ترک انفاق،) خود را به دست خود به هلاکت نیاندازید. و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۵: پنج آیۀ پیدرپی، مسلمانان را به دفاع از دین و مقابله با کفّار فراخواند، این آیه پایان آن را با انفاق و احسان تمام کرده است. خودکشی و ضرربهنفس، حرام قطعی است که از آیه استفاده میشود. امّا شهادتطلبی در مواردی که اساس اسلام در خطر باشد، افتادن در مهلکه نیست. این آیه در کنار سفارش به انفاق، مسلمانان را از هرگونه افراط و تفریط بازمیدارد. زیرا اگر ثروتمندان بخل ورزند و به فکر محرومان نباشند، اختلاف طبقاتی روزبهروز توسعه پیدا کرده و عامل انفجار جامعه و نابودی آنان خواهد گردید. چنان که اگر میانهروی در انفاق مراعات نشود و انسان هر چه را دارد به دیگران ببخشد، به دست خود، خود و خانوادهاش را به هلاکت کشانده است. قرآن در آیات دیگر نیز مسلمانان را به میانهروی در انفاق سفارش نموده و به پیامبرش میفرماید: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ» «اسراء، ۲۹» ای پیامبر! نه دستبسته باش که چیزی نبخشی و نه آنچنانکه هر چه داری یکجا ببخشی. امام صادق علیهالسّلام نیز در ذیل این آیه میفرماید: انفاق شما، نباید در حدّی باشد که دستِ خودتان خالی و به بدبختی کشیده شوید. «بحار، ج ۹۳، ص ۱۶۸» انسان علاقه دارد که محبوب باشد، لذا قرآن از این فطرت استفاده کرده و میفرماید: نیکی کن که نیکوکاران محبوب خداوند هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۵: ۱. اقتصاد، پشتوانۀ هر حرکتی است. «أَنْفِقُوا» جهاد نیز بدون پشتوانه مالی و گذشت از برخی امکانات، امکان ندارد. اگر مردم بههنگام هجوم دشمن و در راه دفاع از حق، اموال خود را به کار نگیرند، گرفتار شکست قطعی میشوند. ۲. با انفاق، خود و اموالتان را بیمه کنید. «أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ» ۳. در اسلام جبهه و جنگ و کمکهای مالی همه باید رنگ الهی داشته و برای رضای خداوند باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» ۴. محبوب خدا شدن، بهترین تشویق برای احسان است. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۶ - تفسیر نور: «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذیً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» و حج و عمره را برای خدا به اتمام رسانید و اگر محصور شدید (و موانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری اجازه نداد که پس از احرام بستن، حج را کامل کنید) آنچه از قربانی فراهم است (ذبح کنید و از احرام خارج شوید.) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به قربانگاه برسد و اگر کسی بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت (و ناچار بود سر خود را زودتر بتراشد،) باید کفّارهای از قبیل روزه یا صدقه یا قربانی به جا آورد و چون (از بیماری و یادشمن) در امان شدید، پس هر کس به دنبال عمرۀ تمتّع، حج را آغاز کرده آنچه را از قربانی که میسّر است (ذبح کند.) و هر کس که قربانی نیافت، سه روز در ایام حج روزه بدارد و هفتروز بههنگامی که بازگشتید، این ده روزِ کامل است. (البتّه) این (حج تمتّع) برای کسی است که خاندانش ساکن (مکّه و) مسجدالحرام نباشند. و از خدا پروا کنید و بدانید که او سختکیفر است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۶: در این آیه، کلیّات و گوشهای از احکام حج و عمره آمده است، ولی تفصیل آن در روایات و فتاوای علما میباشد. «الْحَجَّ» مناسکی است که بنیانگذار آن حضرت ابراهیم علیهالسّلام بوده و در میان عرب از زمان آن حضرت متداول بوده و به فرمان خداوند این برنامه در اسلام نیز امضا شد و تا روز قیامت نیز خواهد بود. «الْعُمْرَةَ» بهمعنای زیارت است و هر کس وارد مکّه شود باید با لباس احرام به زیارت کعبه و طواف آن برود. حج و عمره مثل اذان و اقامه، دو عمل مشابه هستند که اندکی تفاوت دارند. «الْهَدْیِ»، نام قربانی حج است. این آیه، عمرۀ تمتّع را در کنار حج تمتّع آورده است «فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ»؛ لکن یکی از خلفا به اجتهاد خود آن را منع کرد. البتّه این اجتهاد در برابر فرمان صریح خداوند است. حکم مسائل اضطراری، محدود به زمان ضرورت است. و لذا برخلاف موارد عادّی که در سفر روزه جایز نیست، در این سفر در صورت عدم ذبح قربانی، روزه واجب است و آن هم باید در سهروز هفتم، هشتم و نهم ماه باشد، چرا که روز دهم عید قربان است که روزۀ آن حرام میباشد. امامان معصوم در تفسیر جملۀ «أَتِمُّوا الْحَجَّ» فرمودند: حجّ تمام، حجّی است که در آن کلام زشت، گناه و نزاع نباشد و از محرّمات پرهیز شود. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۸۱ و برهان، ج ۱، ص ۱۹۳» و انسان توفیق یابد امام زمان خود را ملاقات کند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۸۳» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۶: ۱. وظایف دینی را باید تمام و کمال به انجام رسانید. بعد از شروع اعمال حج، نمیتوان آن را ناتمام و ناقص گذارد. «أَتِمُّوا» ۲. در اعمال حج، قصد قربت و عبادت لازم است. به انگیزۀ جهانگردی و سیاحت نمیتوان حج به جا آورد. «أَتِمُّوا» «لِلَّهِ» ۳. احکام اسلام، در مقام سختگیری بر مردم نیست. تمام نمودن حج و عمره بر کسی که از درون مریض یا از بیرون ترس دارد، واجب نیست. «فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ» ۴. مکان در عبادات سهم دارد. «یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ» ۵. بیماری سبب تخفیف در احکام است؛ نه تعطیل آن. لذا در حج، افراد معذور باید با روزه یا صدقه یا قربانی، وظایف خود را جبران کنند. «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ» «فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ» ۶. ملاک وجوب قربانی در حج، آسان و سهل بودن آن است. «فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ» ۷. قانون عمره و حجّ تمتّع، تنها برای حجّاجی است که ساکن مکّه نباشند، حجّ ساکنان مکّه نوع دیگری است. «أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ» «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» ۸. توجّه به کیفر الهی، زمینهساز تقواست و تقوی، زمینهساز انجام تکالیف. «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» ۹. توجّه به تقوا، در انجام تمام فرمانهای الهی مطرح است. «أَتِمُّوا الْحَجَّ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» ۱۰. اعمال حج، قبل از اسلام به نحو دیگری بوده است؛ لذا قرآن بر مراعات این تغییرات تأکید نموده است. «أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» ۱۱. برای کسانیکه در احکام حج تغییری دهند، کیفر شدیدی است. «شَدِیدُ الْعِقابِ» منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۰۴ - ۳۱۱.
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۱۴تا۱۱۵ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۱۴﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۱۵﴾ ترجمه : ۱۱۴ - آيا (با اين حال ) غير خدا را به داورى بطلبم در حالى كه او است كه اين كتاب آسمانى را كه همه چيز در آن آمده فرستاده است و آنها كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم مى دانند كه اين كتاب به حق از طرف پروردگارت نازل شده بنابراين هرگز از ترديد كنندگان مباش . ۱۱۵ - و كلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسيد هيچكس نمى تواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده دانا است . تفسیر اين آيه در حقيقت نتيجه آيات قبل است ، و مى گويد: با اينهمه آيات روشنى كه در زمينه توحيد گذشت چه كسى را بايد به داورى پذيرفت ؟ آيا غير خدا را به داورى بپذيرم (ا فغير الله ابتغى حكما). با اينكه او است كه اين كتاب بزرگ آسمانى را كه تمام نيازمنديهاى تربيتى انسان در آن آمده و ميان حق و باطل ، نور و ظلمت ، كفر و ايمان ، جدائى افكنده ، نازل كرده است (و هو الذى انزل اليكم الكتاب مفصلا). سپس نه تنها تو و مسلمانان ميدانيد كه اين كتاب از طرف خدا است بلكه اهل كتاب (يهود و نصارى ) كه نشانه هاى اين كتاب آسمانى را در كتب خود ديده اند مى دانند از سوى پروردگار تو به حق نازل شده است (و الذين آتيناهم الكتاب يعلمون انه منزل من ربك بالحق ). بنابراين جاى هيچگونه شك و ترديدى در آن نيست و تو اى پيامبر هرگز در آن ترديد مكن (فلا تكونن من الممترين ). در اينجا اين سوال پيش مى آيد كه مگر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ترديدى داشته است ، كه چنين خطابى به او مى شود. پاسـخ اين سؤ ال همان است كه در موارد مشابه گفته ايم ، كه مخاطب در حقيقت مردم هستند ولى براى تاكيد و تحكيم مطلب خداوند پيامبر خود را مخاطب مى كند تا ديگران حساب خود را بدانند. در آيه بعد مى فرمايد: كلام پروردگار تو با صدق و عدل تكميل شد و هيچكس قادر نيست كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده و دانا است (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا لا مبدل لكلماته و هو السميع العليم ). كلمة در لغت به معنى گفتار و هر گونه جمله اى است و حتى به سخنان مفصل و طولانى گفته مى شود، و اگر مى بينيم گاهى به معنى وعده آمده است مانند و تمت كلمة ربك على بنى اسرائيل بما صبروا: وعده پروردگارت درباره بنى اسرائيل در مقابل صبر و استقامتى كه كردند انجام پذيرفت (سوره اعراف آيه 136) نيز از همين نظر است ، زيرا انسان به هنگام وعده دادن جمله اى ميگويد كه وعده را در بر دارد. و نيز گاهى كلمه به معنى دين و آئين و حكم و دستور مى آيد كه آنها نيز به همين ريشه باز مى گردد. در اينكه منظور از كلمه در آيه فوق ، قرآن است يا دين و آئين خدا يا وعده پيروزى كه به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) داده شده ؟ احتمالات مختلفى داده اند، كه در عين حال منافاتى با هم ندارند، و ممكن است آيه ناظر به همه آنها بوده باشد، ولى از آن نظر كه در آيات قبل سخن از قرآن در ميان بوده با اين معنى مناسبتر است . در حقيقت آيه مى گويد: به هيچوجه قرآن جاى ترديد و شك نيست زيرا از هر نظر كامل و بى عيب است ، تواريخ و اخبار آن ، همه صدق و احكام و قوانين آن همه عدل است . و نيز ممكن است منظور از كلمه همان وعده اى باشد كه در جمله بعد يعنى جمله لا مبدل لكلماته : هيچكس نمى تواند تغيير و دگرگونى در كلمات خدا ايجاد كند آمده است ، زيرا نظير اين جمله در آيات ديگر قرآن ديده مى شود، مانند و تمت كلمة ربك لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعين . در قيامت وعده پروردگار تو انجام خواهد گرفت و دوزخ از گناهكاران جن و انس پر خواهد شد (سوره هود آيه 119) و يا در آيه ديگر مى خوانيم : و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين انهم لهم المنصورون وعده ما از پيش در باره پيامبران اين بود كه آنها پيروز خواهند شد (سوره صافات آيه 171 و 172). در اينگونه آيات جمله بعد توضيح وعده اى است كه در جمله قبل با ذكر كلمة به آن اشاره شده است . بنابراين تفسير آيه چنين مى شود: وعده ما با صدق و عدالت انجام گرفت كه هيچكس توانائى تبديل دستورها و فرمانهاى پروردگار را ندارد. و همانطور كه گفتيم آيه ميتواند اشاره به تمام اين معانى باشد. ذكر اين موضوع نيز لازم است كه اگر آيه اشاره به قرآن بوده باشد هيچگونه منافاتى با اين موضوع ندارد كه در آن موقع همه قرآن نازل نشده بود زيرا منظور از كامل بودن آيات قرآن اين است كه هر چه نازل شده بود بدون عيب و نقص و از هر نظر كامل بود. بعضى از مفسران با اين آيه استدلال بر عدم امكان راه يافتن تحريف در قرآن كرده اند زيرا جمله لا مبدل لكلماته اشاره به اين است كه هيچكس نمى تواند تغيير و تبديلى نه از نظر لفظ و نه از نظر اخبار و نه از نظر احكام در قرآن ايجاد كند، و هميشه اين كتاب آسمانى كه بايد تا آخر دنيا راهنماى جهانيان باشد از دستبرد خائنان و تحريف كنندگان مصون و محفوظ خواهد بود.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
بسم الله الرحمن الرحیم تقویت دین داری حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام إنَّ مِنْ أَعْوَنِ الْأَخْلَاقِ عَلَى الدِّينِ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا یکی از روحیّاتی که بیشترین کمک را به دینداری می کند، بی رغبتی به دنیا است. «وسائل الشیعه» ۲ ص ۱۲۸
چه کسی با لگد دشمن بیدار می شود؟
(قال امیرالمؤمنین علیه السلام): مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِیِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ».
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد.
عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 441.
علامه حسن زاده آملی: گوشتان به دهان رهبر باشد، چون ایشان گوششان به دهان حجةبنالحسن (عجل الله فرجه) است.
سخن امام حسین(علیه السلام) درباره ثابت قدمان در آخرالزمان:
حضرت مهدی دارای غیبتی است که گروهی در آن مرحله مرتد می شوند و گروهی ثابت قدم می مانند و اظهار خشنودی می کنند. افراد مرتد به آنها می گویند: «این وعده کی خواهد بود اگر شما راستگو هستید؟» ولی کسی که در زمان غیبت در مقابل اذیّت و آزار و تکذیب آنها صبور باشد، مانند مجاهدی است که با شمشیر در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله جهاد کرده است. "بحارالأنوار، ج 51، ص 133"
امام سجاد عليه السلام فرموند:
اهل زمان غيبت او كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان ديگر مى باشند، زيرا خداى تبارك و تعالى به آنها آن قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است كه غيبت امام در پيش آنها چون زمان حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانى قرار داده كه در محضر رسول اكرم ـ صلى الله عليه و آله ـ شمشير بزنند، آنها مخلصان حقيقى و شيعيان واقعى و دعوت كنندگان به دين خدا در آشكار و نهان مى باشند.
ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرد که آن حضرت فرمود:
طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ؛
خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما به امر ما [و امامت]، تمسک جوید، بنابراین قلبش بعد از هدایت [در مسیر امامت] منحرف نشود!
حضرت صادق علیه السلام به ابا بصیر فرمود:
طُوبی لِشِیعَةِ قائِمِنا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَالْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ اُولئِکَ اوْلِیاءُ اللّهِ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ؛
خوشا به حال شیعیان قائم ما؛ کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند. آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند.
حضرت مهدی (عجل اللّه تعالی فرجه) أَنَا اَلْمَهْدِيُّ أَنَا قَائِمُ اَلزَّمَانِ أَنَا اَلَّذِي أَمْلَأُهَا عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً منم مهدی، و منم قائم دوران. منم آن که دنیا را پر از عدل و داد می کند، آن گونه که پر از ستم شده باشد كمال الدين ج2 ص444 Imam Al-Mahdi (May Allah Hasten His Reappearance) I am Al-Mahdi and I am the still-living one who will establish justice throughout the world the same as it has been filled with oppression.
حضرت آیتالله امام خامنهای:
امام جواد علیه السلام، نشانه مقاومت
مام جواد علیهالسلام مظهر مبارزهی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷ او نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد. ۱۳۶۰/۲/۲۵
حضرت آیتالله امام خامنهای:
این بزرگوار نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است، با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد ۲۵/۲/۶۰
امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمهی دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند. امام جواد میخواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علیبنموسیالرضا صلواةاللهعلیه و امام جواد صلواةاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند. ۱۳۵۹/۰۷/۱۸
حضرت آیتالله امام خامنهای:
راه نجات چیست؟ راه نجات در کشورهای اسلامی، بازگشت به اسلام است. راه نجات، بصیرت نسبت به دشمن واقعی است. ملتهای مسلمان باید دشمن واقعی را بشناسند و ترفند و خدعهی استکبار را درک کنند ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
آنها که نجنگیده بودند، تا هشت سال در خوزستان بمانند و بعد هم بروند سر جای اولشان بایستند. آنها جنگیده بودند، برای اینکه نظام را ساقط کنند، انقلاب را از بین ببرند، ملت ایران را ذلیل کنند، خوزستان را جدا کنند و ایران را تجزیه نمایند. با این قصدها وارد جنگ شده بودند؛ اما یک مورد، بلکه عُشری از اعشار یکی از اهدافشان تحقق پیدا نکرد. چرا؟ چون ملت در صحنه بود، چون شما مردم بودید، چون شما اراده کردید، چون شما به خدا تکیه کردید، چون شما به نصرت الهی امیدوار بودید، چون شما ایستادید و بالاخره چون شما به دهن متجاوز زدید و او ناکام ماند. این روحیه و این حالت و این حضور و این اراده و این وحدت کلمه و این استقلال و اتکال به نفس و اتکا به خدا را حفظ کنید؛ شما عزیزید ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
آنها که نجنگیده بودند، تا هشت سال در خوزستان بمانند و بعد هم بروند سر جای اولشان بایستند. آنها جنگیده بودند، برای اینکه نظام را ساقط کنند، انقلاب را از بین ببرند، ملت ایران را ذلیل کنند، خوزستان را جدا کنند و ایران را تجزیه نمایند. با این قصدها وارد جنگ شده بودند؛ چنین مسألهیی، برای هر کشوری که پیش بیاید، آن کشور شکست خواهد خورد. یک نفر را جلو بیندازند، همهی دنیا هم پشت سرش بایستند، تجهیزات بدهند، سلاح شیمیایی بدهند، تکنولوژی بدهند، پول بدهند، متخصص بدهند، حتّی نقشه و تاکتیک جنگی روی کاغذ بنویسند و به او بدهند، ماهوارهها را در خدمتش قرار بدهند. چنین حمله و تهاجمی، به هرکدام از این کشورهایی که هستند، بشود، قطعاً به زانو در میآید؛ اما ایران به زانو در نیامد و نخواهد آمد و به برکت ایمان مردمی و وحدت کلمه، در مقابل قدرتها همیشه پایدار خواهد ماند ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای: وحدت کلمه را حفظ کنید. مبادا کسانی یا زبانهایی، بدون قصد و غرض سویی، فقط به علت اشتباه و به خاطر اینکه مصلحت را نمیفهمند و نمیدانند که چه بگویند، چیزهایی بگویند که مردم را دلسرد بکنند. متأسفانه گاهی در گوشه و کنار دیده میشود که بعضیها مصلحت خود و مصلحت انقلاب و ملت را نمیفهمند. میخواهند با زید بدی کنند، با نظام بدی میکنند. میخواهند مسؤولی را زیر سؤال ببرند، انقلاب را زیر سؤال میبرند. نمیفهمند که این کار، زیر سؤال بردن انقلاب است. میخواهند یک جبههبندی درست کنند، ولی نمیفهمند که این جبههبندی، به وحدت ضربه خواهد زد ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
هركسی كه به اسلام و انقلاب دلبستهتر است، باید برای اصلاح نفس خود، عازمتر و جدیتر باشد ... در اسلام، نقطهی اصلی و محوری برای اصلاح عالم، اصلاح نفس انسانی است. همه چیز از اینجا شروع میشود. قرآن به آن نسلی که میخواست با دست قدرتمند خود، تاریخ را ورق بزند، فرمود: «قوا انفسکم»، «علیکم انفسکم». خودتان را مراقبت کنید، به خودتان بپردازید و نفس خودتان را اصلاح و تزکیه کنید؛ «قد افلح من زکّیها». اگر جامعهی اسلامی صدر اول اسلام، از تزکیهی انسانها شروع نشده بود و در آن به اندازهی لازم، آدمهای مصفا و خالص و بیغش وجود نداشتند، اسلام پا نمیگرفت، گسترش پیدا نمیکرد، بر مذاهب مشرکانهی عالم پیروز نمیشد و تاریخ در خط اسلام به حرکت نمیافتاد ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای: اسلام و انقلاب، ما ملت ايران را زنده كرد ... ملت ايران، قدر اسلام و انقلاب و رهنمودهاى امام عزيز و راحلشان را بدانند ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
الزام شرعی و قانونی حجاب:
در مسئله پوشش، حجاب، محدودیتی شرعی و قانونی است نه محدودیتی دولتی، و کشف حجاب نیز هم حرام شرعی است هم حرام سیاسی.
بسیاری از کسانی که کشف حجاب میکنند از پشت پرده تحریک به این کار یعنی دستگاههای جاسوسی دشمن، مطلع نیستند:
اگر بدانند پشت کشف حجاب و مبارزه با حجاب چه کسانی و دستگاههایی هستند، این کار را نمیکنند چون خیلی از آنها اهل دین و تضرع و ماه رمضان و دعا هستند.
این مسئله قطعاً حل خواهد شد همچنانکه در اولین هفتههای انقلاب، امام بزرگوار مسئله حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند. البته همانطور که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، مسئولان نیز باید نقشه و برنامه داشته باشند که دارند و باید از انجام کارهای بیقاعده و بدون برنامه پرهیز شود.
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ایجاد تحول در جامعه و جهان وظیفه دانشجوی آینده نگر است
از من میپرسند به نظر شما وظیفهی یک دانشجوی مطلوب و دارای همّت بلند و آیندهنگر چیست؟ جواب بنده این است: اوّل، ایجاد تحوّل در ذهن و در واقعیّت جامعهی خود؛ بعد، ایجاد تحوّل در ذهن و واقعیّت جهان. تعجّب میکنید؟ دانشجو مثلاً واقعیّت جهان را عوض میکند؟ تعجّب ندارد. شما امروز دانشجو هستید، امّا فردا همین دانشجوی امروز مدیر سیاسی است، ادارهکنندهی یک بخش مهمّی از کشور است ... 1402/1/29
حضرت آیتالله امام خامنهای:
از ماه رمضان های دوران زندگی استفاده کنید ...
خب، ماه رمضان بهار معنویّت و عبادت است که دارد تمام میشود دیگر، منتها ماهرمضانهای دیگری انشاءالله شما در پیش دارید؛ دهها ماه رمضان شما جوانها در پیش دارید، باید استفاده کنید؛ بهار معنویّت، بهار عبادت. جوانی هم بهار است، بهار عمر است. پس جوان در ماه رمضان بهار مضاعف دارد، بهار در بهار دارد؛ از این استفاده کنید. خیلی فرق است بین بهرهای که شما میتوانید از شب قدر ببرید با کسی که در سنین بنده و امثال بنده است؛ شما خیلی بیشتر میتوانید استفاده کنید؛ این را مغتنم بشمرید ... لکن در آینده سالهای متمادی انشاءالله در پیش دارید، از حالا خودتان را برای ماه رمضان بعد آماده کنید ... 1402/1/29
حضرت آیتالله امام خامنهای:
مسئلهی «انتظار فرج»؛ یکی از مبانی مهمّ این مبانی فکری و دینی ما انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی همهی سختیها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید؛ [بلکه] دل شما گوشبهزنگ باشد ... انتظار فرج یعنی آماده بودن، فکر کردن، بنبست نپنداشتن؛ بنبستانگاری خیلی چیز بدی است. این معنای انتظار فرج است؛ ... انتظار فرج فقط این نیست که منتظر بنشینیم دعا کنیم که خدا حضرت را برساند؛ که البتّه این یکی از کارهای واجب است؛ باید دعا کنیم، باید بخواهیم، دنبال کنیم؛ امّا فقط این نیست. انتظار فرج یعنی در همهی کارهایی که مشکلی وجود دارد، باید فرضِ وقوعِ فرجِ موردِ نظرِ ما یکی از فرضهای مسلّمی باشد که هست؛ انسان منتظر باشد. البتّه شرایطی دارد؛ باید کار کنیم ... 1402/1/29
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی:
نباید گذاشت جوشش خون شهیدان فرو بنشیند زیرا شهیدان هویت ملت ایران هستند و ملت نباید هویت خود را فراموش کند ... ۲۳ /آذر/ ۱۴۰۲
حضرت آیتالله امام خامنهای:
گرامیداشت یاد شهیدان به معنای خاطرهپردازی صِرف نیست:
برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان و تکرار آن با فواصل کوتاه، کاری لازم و ضروری است اما این جلسات باید زمینهساز انتقال روحیات و صفات برجسته شهدا همچون ایمان، تقوا، شهادتطلبی، فداکاری و شجاعت به نسل جوان شود ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
شهدا بهترین الگو برای جوانان،
چنین پدیدههای درخشان و کمنظیر باید در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شوند:
باید در آثار هنری همچون فیلم، شعر و کتاب روحیه و گوهر درخشان شهدا به نسل جوان منتقل شود ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
لزوم فراموش نشدن خانوادههای شهدا و ثبت و ضبط خاطرات آنها و همچنین دوستان شهدا:
در انتقال روحیات و صفات شهدا به نسل جدید باید زمینه حرکت آنها نیز مشخص باشد و نسل جوان بداند که علت حرکتها و قیامها در دوران نهضت اسلامی و قبل از پیروزی انقلاب و همچنین رشادتها و فداکاریهای شهدا و زمینه آن، بعد از پیروزی انقلاب چه بوده است. اگر چنین شود، آن حرکت و روحیه استمرار پیدا خواهد کرد ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ما در زمینه انتقال علت و زمینههای حوادث مهم تاریخ انقلاب و روحیات شهدا و معرفی چهرههای برجسته کم کاریهایی داشتیم و به همین دلیل خیلی از جوانها از آنها بیاطلاع هستند بنابراین لازم است دستگاههای رسمی تبلیغی همچون صدا و سیما در این زمینه تلاش بیشتری انجام دهند و از ظرفیت رسانههای غیر رسمی که امروز در اختیار مردم است نیز استفاده بهتری شود ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
شهید آقا مهدی
نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند... شهید باکری را فقط در میدان جنگ نباید دید، پشت جبهه هم باید دید، در دانشگاه تبریز هم باید دید، فعّالیّتهای دوران پیش از انقلابش را هم باید دید، آن روحیه را باید دید. من پیش از انقلاب، شهید آقا مهدی باکری را در مشهد ملاقات کردم؛ پُرشور، علاقهمند، فهمیده، قادر بر تحلیل قضایا. خب این میشود که بعد در جنگ، در میدان دفاع مقدّس، آنجور میدرخشد و دلها را به خودش جذب میکند. این روحیه باید منعکس بشود... این روحیه، روحیهی سازنده است ... ۲۳ /آذر/ ۱۴۰۲
حضرت آیتالله امام خامنهای:
نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند؛ یعنی یاد شهیدان صرفاً خاطرهپردازی نیست؛ معنایش این است که آن تقوا، آن فداکاری، آن شجاعت، آن گوهر درخشان وجودیای که امثال شهید باکری را مثلاً میکشانَد وسط میدان، منعکس بشود، منتقل بشود، به نسل جدید الگو بدهد. جوان ما الگو میخواهد و بهترین الگو اینها هستند. بعضی از ملّتها که دستشان از این جهت بکلّی خالی است یا تا حدود زیادی خالی است، الگو میسازند، جعل میکنند، بدون اینکه وجود داشته باشد. ما این الگوها را در مقابلمان داریم ... ۲۳ /آذر/ ۱۴۰۲
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انتخابات، پایه تحول
«انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند. بعضیها اسم تحوّل را میآورند، اظهار طرفداری از تحوّل میکنند، امّا عملاً آن چیزی که مقدّمهی حتمی تحوّل است، مورد بیاعتنائیشان قرار میگیرد؛ یعنی انتخابات. با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاههای گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات ــ حالا چه انتخابات مجلس، چه انتخابات مجلس خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات شوراها ــ کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهتگیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سر کار بیاورند؛ این میشود تحوّل. بنابراین، پایهی تحوّل انتخابات است.» 1402/10/02
حضرت آیتالله امام خامنهای:
معجزه مشارکت
«بنده چهار خصوصیّت را در اوّل امسال راجع به این انتخابات به ملّت ایران عرض کردم: اوّلاً مشارکت قوی، ثانیاً رقابت واقعی، ثالثاً سلامت به معنای حقیقی کلمه، و رابعاً امنیّت انتخابات... در این انتخابات، قهراً آن چهار نقطهای که گفتیم مهم است. اوّل، مشارکت؛ مشارکت یعنی حضور پُرشور مردم در انتخابات. اگر حضور پُرشور مردم در انتخابات باشد، این وحدت ملّی را نشان میدهد، این انگیزهی ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزهی ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود میآورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آنوقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزهای میکند. انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند... همهی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت. اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفهی همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است.» 1402/10/02
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انتخابات، مسیر جمهوریت و اسلامیت
«دو کلمهی «جمهوری» و «اسلامی» وابستهی به انتخابات است. «جمهوری» یعنی مردمسالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز انتخابات وجود ندارد. بعضیها در مورد لزوم انتخابات اشکالتراشی میکنند، [مردم را] دلسرد میکنند، توجّه نمیکنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرجومرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور میگیرد انتخابات است؛ آن چیزی که جلوی هرجومرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. انتخابات آن مسیر صحیحی است که مردم میتوانند به وسیلهی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردمسالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند.» 1402/10/02
حضرت آیتالله امام خامنهای:
بانوان در انتخابات ایفای نقش کنند
در این قضیهی انتخابات شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید، مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است، مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند، فرزندان را، همسر را، برای اینکه در زمینهی انتخابات فعال باشند، درست تحقیق کنند، زنها در برخی از مسائل شناخت اشخاص و راهبردها و جریانها دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها هم در داخل خانه، هم درخارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید ... 1402/10/06
حضرت آیتالله امام خامنهای:
گسترش بیش از پیش نام و یاد و خصوصیات این شهید، ناشی از اخلاص شهید سلیمانی
مهمترین نقش و خدمت این شهید بزرگوار، احیای جبهه مقاومت در منطقه بوده است ...
باید خط تقویت جبهه مقاومت همچنان ادامه یابد ...
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده شهید سردار سلیمانی 10/دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
حضرت فاطمه زهرا(س) پایهگذار جهاد تبیین:
مداحان و ستایشگران مکتب اهل بیت با تأسی به این سنت نورانی و درس بزرگ فاطمی، جهاد تبیین را با دو شاخص «توانایی برانگیختن دلها و حرکتآفرینی» و «جهتگیری درست و دقیق» وظیفه اصلی خود بدانند و در مسائل و قضایای مهم روز مانند انتخابات به مجاهدت و روشنگری بپردازند ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
«جهاد تبیین» از خصوصیات بسیار برجسته حضرت فاطمه(س)
انتظام فکری، منطق قوی، استحکام لفظ، زبان فاخر و زیباییهای ادبی، خطبههای مملو از معارف و حقایق حضرت صدیقه کبری(س) را همردیف بهترین خطبههای نهجالبلاغه قرار داده و بزرگان اهل بلاغت را به حیرت انداخته است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ادامه سنت پرعظمت جهاد تبیین در زبان ائمه اطهار و خطبههای اهل بیت و نیز اشعار شاعران درجه یک عربزبان:
در تداوم این مسیر، در دوران ما امام خمینی پرچم جهاد تبیین را برافراشت و با زبان و منطق و برانگیختن ملت، حکومت فاسدِ ننگینِ دیکتاتوریِ سلطنتیِ ارثی راازاله و حکومت مردمی و اسلامی را برپا کرد که این واقعه تاریخی، اهمیت و ظرفیت بیمانند «جهاد تبیین» را آشکار میکند. 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
منطق قرآن و «معارف، مصائب و تاریخ اهل بیت» محتوای اصلی کار مداحی:
توقع این است که این محتوا با بهترین زبان و بهترین شیوه و با همان خصوصیاتی که در تاریخ جهاد تبیین وجود داشته، به مردم ارائه شود ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
تکیه جمهوری اسلامی به قدرت نرم راهبرد اصلی کشور در 45 سال اخیر
به «داشتن تسلیحات پیشرفته منطبق با نیاز کشور و موثر در مقابل توانایی دشمنان»، باور داریم اما اعتقاد عمیق داریم که قدرت نرم یعنی «تسلیحات فکری، زبانی و منطقی» قوی موثرتر است و باید گستردهتر شود ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
«توانایی برانگیختن و ایجاد حرکت» و «هدفگیری درست و دقیق» دو شاخص مهم برای سنجش جهاد تبیین
در جهاد تبیین علاوه بر قدرت تکان دادن دلها و حرکتآفرینی، دقت در هدفگیری خیلی مهم است چرا که گاهی مثلاً در شرایط نیاز دنیای اسلام به اتحاد، بیدقتی باعث ایجاد اختلاف و شکاف میشود ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
دقت در فهم عمیق و بیان معارف دینی جامعه مداحی امروز جامعهای بلندمرتبه و متعالی است و انتظار از آن، انتقال دقیق معارف دینی با ابزار بسیار ممتاز مدح و مرثیه است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انس مضاعف مداحان با کتب حدیث، خطبههای معارفی و حرکتآفرین نهجالبلاغه و دعاهای صحیفه سجادیه
در صحیفه سجادیه که پدیدهای عجیب در مکتب اهلبیت است، امام سجاد علیهالسلام، برای مرزداران اسلام دعا میکنند که امروز مرز و نبض تپنده دنیای اسلام «غزه» است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
مردم غزه امروز نه فقط در برابر رژیم صهیونیستی بلکه در مقابل دنیای کفر و طاغوت و استکبار و آمریکا ایستادهاند و اینکه رئیسجمهور آمریکا صریحاً میگوید من صهیونیست هستم، یعنی همان خباثت و اهداف پلید صهیونیستها در او نیز وجود دارد ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
یکی از وظایف مجاهدان تبیین شناخت و تبیین مسائل روز از جمله مسئله غزه و دشمنیهای بدخواهان
باید در مقابل تبلیغات دروغین آمریکا و دنبالهروهای آن علیه اسلام و نظام اسلامی سینه سپر کنیم ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انتخابات پیشِ رو عرصه مهم دیگر برای جهاد تبیین ضرورت نقشآفرینی در مقابل یأسپراکنان و القاءکنندگان بیفایدهگی انتخابات
برخی میخواهند انتخابات و حضور مردم که اثبات تحقق مردمسالاری دینی است ضعیف و نامناسب باشد تا حرف و ایده امام بزرگوار و وعده الهی دروغ درآید که در مقابل این حرکت خصمانه، مجاهدان تبیین باید با بیان حقایق بایستند و به وظیفه خود عمل کنند ... انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
لزوم هموار کردن راههای آموختن و گزاردن نماز و کیفیت بخشیدن به آن برای نسل نو
ترویج نماز در میان نسل جوان و نوجوان، کلید گسترش این نعمت الهی و جایگزین شدن آن در جایگاه شایستهی آن است. متصدیان کارهای مرتبط با جوانان و نوجوانان، از خانواده، تا مدرسه، و تا دانشگاه، و تا محیطهای ورزشی، و تا عالمان دینی در مدارس و دانشگاهها، و تا مجموعههای بسیجی در مساجد، و تا همهی واحدهای بسیج، و تا مجموعههای جهاد سازندگی و گروههای جهادی و نظائر اینها، باید خود را مخاطب: اقیموا الصلاة بدانند، راههای آموختن و گزاردن نماز و کیفیت بخشیدن به آن را برای نسل نو هموارکنند. به نماز، به مسجد، به حضور قلب، به توجه به معانی نماز، به دانستن احکام نماز، جاذبه ببخشند، و به معنای واقعی، نماز را اقامه کنند ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
سیاست راهبردی امام؛ آوردن مردم وسط صحنه
این سیاست راهبردی امام بزرگوار است: آوردن مردم وسط صحنه، سپردن پرچم مبارزه به دست مردم. در مقابل این سیاست، یک سیاست راهبردی دیگر وجود دارد؛ نقطهی مقابل این. آن سیاست چیست؟ بیرون آوردن مردم از صحنه، کشاندن مردم به بیرون از میدانِ هماوردی و مسابقه و رزم. این سیاستِ کیست؟ سیاست دشمنان انقلاب است؛ سیاست آمریکا، سیاست قدرتمندان عالم، سیاست صهیونیستها، سیاست کمپانیهای استثمارگر صهیونیستی در سراسر جهان این است. این سیاست، چهل سال است در کشور ادامه دارد. امروز این سیاست با نهایت رذالت دارد فعّالیّت میکند؛ به این توجّه کنید. تلاش میکنند که مردم را از صحنه خارج کنند. اینکه شما میبینید دربارهی اینکه آیا در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم، [بعضی میگویند] «نه، چه فایده دارد؟» این یک چیز ساده نیست؛ این همان سیاست راهبردی آمریکا است، این همان سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
جهاد تبیین برای مشارکت
تلاش میکنند که مردم را از صحنه خارج کنند. اینکه شما میبینید دربارهی اینکه آیا در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم، [بعضی میگویند] «نه، چه فایده دارد؟» این یک چیز ساده نیست؛ این همان سیاست راهبردی آمریکا است، این همان سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است... حضور مردم در صحنه... باید ترویج بشود؛ هر کسی صدایی دارد، هر کسی زبان گویایی دارد، هر کسی مخاطبی دارد، هر کسی میتواند اثر بگذارد، باید روی این زمینه کار کند: وَ تَواصَوا بِالحَقّ؛ این حق است. تواصی به حق وظیفهی همه است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
هرکسی در هر جایی زبان گویا، اثرگذار و مخاطب دارد، باید با معرفتافزایی، مردم را به حضور در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصهها فراخواند.
۲۶ /دی/ ۱۴۰۲ تبیین بایدهای امامت جمعه در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور؛ رهبر انقلاب: حضور، خواست و اقدام مردم یک اصل اساسی در اسلام است
حضرت آیتالله امام خامنهای
تمجید و تحسین کار بزرگ ملت یمن و دولت انصارالله در پشتیبانی از مردم غزه:
یمنیها به مجاری حیاتی رژیم صهیونیستی ضربه وارد کردند و از تهدید آمریکا نترسیدند چرا که انسانِ خداترس از غیرِ خدا نمیترسد و این کار آنها حقاً و انصافاً مصداق جهاد فی سبیل الله است. حضرت آیتالله خامنهای ابراز امیدواری کردند: به اذن پروردگار این مجاهدتها، مقاومتها و فعالیتها تا پیروزی ادامه پیدا کند و خداوند نصرت و یاری خود را شامل همه کسانی نماید که در راه مورد رضایت او حرکت میکنند.
https://imamhussain.org/persian/31216
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
حبشى بن قيس نهمى
حبشى بن قیس از کسانى است که قبل از آغاز جنگ با گروهى دیگر به کربلا آمده و به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و در زمره یاران آن حضرت قرار گرفت. او در روز عاشورا در حمله نخست به شهادت رسید ...
شهید حسین خرازی: از مردم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه ما راه حق است.
شهید مهدی باکری: برادران میدانند که ولایت محور اصلی جامعه ما است. یعنی همه چیز ما بر حول محور ولایت شکل میگیرد و امام امت این را دقیقاً تفهیم کردهاند و به ما گفتهاند که چگونه این محور را نگه داریم و حول آن حرکت کنیم تا اینکه جامعه اسلامی و حرکت صحیح اسلامی داشته باشیم.
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
سخنی کوتاه از یک سرباز 40ساله در میدان، به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیدهبانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خُرد کردهاید و زحمت کشیدهاید، از بین میرود.
این دورهها با همه دورهها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقینمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خواهران و برادران مجاهدم ... عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص) ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید ...
https://harimeharam.ir/shahid/478
بخشی از وصیت نامه شهید هادی طارمی: ... باید بدانید که نبرد با دشمنان اسلام و قرآن بر هر مسلمانى واجب است و فقط این را مى دانم به یارى خداوند دشمن ... آنقدر خوار و ذلیل خواهد شد که حتى یاراى یک لحظه مقاومت را نخواهد داشت
https://www.golzar.info/26507
شهید جواد طارمی: دهم تير 1347، در شهرستان ابهر به دنيا آمد. پدرش محمدرضا، كارمند فني صنايع دفاع بود و مادرش مهپاره نام داشت. دانشآموز اول متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهارم اسفند 1362، با سمت تكتيرانداز در منطقه عملياتي خيبر به شهادت رسيد. پیکرش در منطقه بجا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای بهشت زهرا بخاک سپرده شد.
http://shahiddaneshgar.ir
شهید مدافع حرم شهید عباس دانشگر تاریخ شهادت : 1395/03/20 | محل شهادت : حومه جنوبی حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم، من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم. شهید شهادت را به چنگ میآورد، راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟! سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده. حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر. من سکون را دوست ندارم، عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است. سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش میشنوم، صدای حرم میآید، گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد. مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! بهحرمت پای خستهی رقیه(س)، بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)، بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده. عباس دانشگر 95/02/02
شهید محسن زرگر
شهادت: سوم تیر 1366، در سردشت
بخشی از وصیت نامه:
و اى خواهر و خواهرانم! اول از همه در حفظ حجاب اسلامى کوشا باشید، که مسأله ای بسیار مهم در این دوره از زمان است. از شما مى خواهم چه از نظر اخلاق و چه از نظر حجاب و دیگر خصوصیّات، از حضرت زینب و فاطمه زهرا(س) درس بگیرید و خُلق و خوى آن ها را سرمشق خود قرار دهید ...
قسمتی از وصیت نامه «شهيد مفقودالاثر علي اكبر مردمي»
شهادت: دهم تیر 1361، در شلمچه، عمليات رمضان
اميدوارم هميشه در پشت اصل امامت كه همان ولايت فقيه است استوار و پايدار بمانيد ...
شهید علیمردان پیرهادی
شهید علی محمد موگوئی
شهید علیرضا مزینانی
امام حسین علیه السلام در وصیت نامه شهدای آذربایجان غربی
شهید علیرضا میرزایی
وصیت نامه شهید حمید باکری
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
سوره بقره ,
قرآن کریم ,
تفسیر قرآن کریم ,
تفسیر نور ,
نماز ,
انتخابات مجلس ,
خبرگان رهبری ,
مراجع عظام تقلید ,
حاج قاسم سلیمانی ,
شهید سلیمانی ,
شهید هادی طارمی ,
شهدای کربلا ,
شهید مهدی باکری ,
شهید حسین خرازی ,
نسل جوان ,
حجاب ,
دانشجو ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 26 تير 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰ - تفسیر نور: «وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ» و هنگامیکه به آنها (مشرکان) گفته شود: آنچه را خدا نازل کرده است پیروی کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن یافتیم پیروی مینماییم. آیا (از آنان پیروی میکنند) هر چند پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟ نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰: آیۀ قبل به ما هشدار داد که از پیروی گامها و فرمانهای شیطان، دوری کنیم. این آیه یکی از مصادیق راه شیطان را که تقلید کورکورانه است، بیان میکند. پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقلید از کسانی است که نه خود دارای تعقّل بودهاند و نه هدایت انبیاء را پذیرفتهاند. هدایت الهی، در هر عصر و زمانی وجود دارد. از اینکه قرآن میفرماید: نیاکان آنان هدایتپذیر نبودند، استفاده میشود که هدایت الهی در هر زمانی بوده، ولی آنها نمیپذیرفتند. حضرت علی علیهالسّلام در نهجالبلاغه میفرماید: «بلی لا تخلوا الارض من قائم لله ظاهرا او خائفا» «نهجالبلاغه، قصار الحکم ۱۴۷» زمین از رهبر آسمانی هرگز خالی نیست؛ خواه آشکارا و خواه مخفیانه مردم را به راه خدا دعوت مینماید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰: ۱. ارتجاع و عقبگرد، ممنوع است. پیروی از سنّت و راه نیاکان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمیباشد. «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا» ۲. تعصّباتِ نژادی و قبیلهای، از زمینههای نپذیرفتن حق است. «بَلْ نَتَّبِعُ» «آباءَنا» ۳. آداب و عقاید نیاکان، در آیندگان اثرگذار است. «ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا» ۴. راه حق، با عقل و وحی به دست میآید. «لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ» ۵. انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولی انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آینده، ضدّ ارزش میباشد. «آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» ۶. عقل، ما را به پیروی از وحی، رهبری میکند. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ» «أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱ - تفسیر نور: «وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» و مَثل کافران، چنان است که کسی به حیوانی که جز صدایی (از نزدیک) و یا ندایی (از دور) نمیشنود بانگ زند، اینان کران، لالان و کورانند و از اینروست که نمیاندیشند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱: «دُعاءً» به معنای خواندن از نزدیک و «نِداءً» برای خواندن از راه دور است. در این آیه دو تشبیه است: یکی تشبیه دعوتکنندۀ حق به چوپان و دیگری تشبیه کافران، به حیواناتی که از کلام چوپان چیزی جز فریاد نمیفهمند. یعنی ای پیامبر! مثال تو در دعوت این قومِ بیایمان به سوی حق و شکستن سدهای تقلید کورکورانه، همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از خطر صدا میزند و آنها این پیام را درک نمیکنند؛ زیرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع کر و لال و نابینا هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱: ۱. ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است که مقدّمۀ تعقّل باشد، وگرنه حیوانات نیز چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» ۲. راه شناخت، پرسیدن، گوشکردن و دیدن همراه با تفکّر است. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» ۳. اشخاص بیتفاوت در برابر دعوت حق، پنج صفت تحقیرآمیز دارند: مثل حیوانند، کورند، کرند، لالند و بیعقلند. «مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا» «فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲ - تفسیر نور: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و شکر خدارا به جای آورید. اگر فقط او را پرستش میکنید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲: از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که خداوند میفرماید: من مردم را خلق میکنم، امّا آنان غیر مرا میپرستند. من به آنان روزی میدهم، امّا آنان شکر دیگری را مینمایند. «تفسیر صافی» قرآن، هر گاه بنا دارد انسان را از کاری منع کند، ابتدا راههای مباح آن را مطرح کرده و سپس موارد نهی رابیان میکند. چون میخواهد در آیات بعد، مردم را از یک سری خوردنی، منع و نهی کند، در این آیه راههای حلال را بازگو نموده است. شکر مراحلی دارد؛ گاهی با زبان است و گاهی با عمل. شکر واقعی آن است که نعمتها در راهی مصرف شود که خداوند مقرر نموده است. هدف اصلی از آفرینش نعمتهای طبیعی، مؤمنان هستند. در سه آیۀ قبل فرمود: ای مردم! از آنچه در زمین است بخورید. در این آیه میفرماید: ای مؤمنان! از نعمتهای دلپسندی که برای شما روزی کردهام بخورید. شاید در این اختلاف تعبیر، رمزی باشد و آن اینکه هدف اصلی، رزقرسانی به مؤمنان است، ولی دیگر مردم هم در کنار آنها بهره میبرند. همانگونه که هدف اصلیِ باغبان از آبیاری، رشد گلها و درختانِ میوه است، گرچه علفهای هرز و تیغها نیز به نوایی میرسند. از هر کس توقّع خاصّی است. از مردم عادّی، توقّع آن است که پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسههای شیطان و فساد نروند «یا أَیُّهَاالنَّاسُ کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» «بقره، ۱۶۸» ولی از اهل ایمان این توقّع است که پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شکرگزاری باشند. «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا»«وَ اشْکُرُوا» و «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا» «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «مؤمنون، ۵۱» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲: ۱. خودسازی و زهد و تقوی، منافاتی با بهرهگیری از طیّبات ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوامِنْ طَیِّباتِ» ۲. در مکتب اسلام، مادّیات مقدّمۀ معنویات است. «کُلُوا»، «وَ اشْکُرُوا»، «تَعْبُدُونَ» ۳. اسلام در تغذیه، به بهداشت توجّه دارد. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ» ۴. قبل از تأمین زندگی مردم و محبّت به آنان، توقّعی نداشته باشید. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا» ۵. شکر، نشانۀ خداپرستی و توحید ناب است. اگر انسان رزق را نتیجه فکر اقتصادی، تلاش، مدیریّت، سرمایه و اعتبارات خود بداند، برای خداوند سهمی قایل نخواهد بود تا او را شکر کند. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ۶. شکر، نمونۀ روشن عبادت است. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ» «تَعْبُدُونَ» ۷. شکر خداوند، واجب است. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ» ۸. خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پیش خود حرام نمیکند. «کُلُوا» «إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳ - تفسیر نور: «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِاللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که (هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده، حرام کرده است،(ولی) آن کسکه ناچار شد (به خوردن اینها) درصورتیکه زیادهطلبی نکند و از حدّ احتیاج نگذراند، گناهی بر او نیست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳: بهدنبال آیۀ قبل که فرمود: از پیش خود، حلالهای خدا را بر خود حرام نکنید، خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که مانند زمان جاهلیّت نام غیر خدا هنگام ذبح بر او برده شود، حرام کرده است. امام صادق علیهالسّلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانی میشود و خوردن خون، سبب سنگدلی و قساوت قلب می گردد. «وسائل، ج ۱۶، ص ۳۱۰» طبق نظریههای بهداشتی، گوشت خوک عامل دو نوع کرم کدو و تریشین است و حتّی در بعضی از کشورها، مصرف گوشت خوک ممنوع شمرده شده و انجیل مسیح نیز گناهکاران را به خوک تشبیه کرده است. کسیکه برای حفظ جان خود هیچ غذایی نداشته باشد، میتواند به خاطر اضطرار از غذای حرام استفاده کند، مشروط بر اینکه از روی سرکشی و نافرمانی و ستمگری نباشد؛ یعنی فقط به همان مقداری مصرف کند که خود را از مرگ برهاند، نه اینکه خواهان لذّت باشد. این اجازه به خاطر لطف و مهربانی خداوند است. امام صادق علیهالسّلام فرمود: اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنیهای ممنوع نخورد و بمیرد، کافر مرده است. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۰» با توجّه به اینکه خوردنیهای حرام، بیش از چهار موردی است که در آیه مطرح شده است، پس کلمه «إِنَّما» به معنای حصر عقلی نیست، بلکه در مقابل تحریمهای جاهلیّت است. قاعدۀ اضطرار، اختصاص به خوردنیها ندارد و در هر مسئلهای پیش آید، قانون را تخفیف میدهد. از امام صادق علیهالسّلام سؤال کردند که پزشک به مریضی دستور استراحت و خوابیدن داده است، نماز را چه کند؟ امام این آیه را تلاوت نموده و فرمودند: نماز را خوابیده بخواند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۵» احکام اسلام، بر اساس مصالح است. در آیه قبل، خوردن به خاطر طیّب بودن آنها مباح بود و در این آیه چیزهایی که از طیّبات نیستند، حرام میشود. تحریمهای الهی، تنها به جهت مسائل طبی و بهداشتی نیست، مثل تحریم گوشت مردار و خون، بلکه گاهی دلیل حرمت، مسائل اعتقادی، فکری و تربیتی است. نظیر تحریم گوشت حیوانی که نام غیر خدا بر آن برده شده که به خاطر شرکزدایی است. چنانکه گاهی ما از غذای شخصی دوری میکنیم، به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط او، ولی گاهی دوری ما از روی اعراض یا اعتراض و برائت از اوست. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳: ۱. اسلام به مسئلۀ غذا و تغذیه، توجّه کامل داشته و بارها در مورد غذاهای مضرّ و حرام هشدار داده است. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ» تحریم گوشت خوک و مردار و خون، چهار بار در قرآن تکرار شده است: آیۀ مورد بحث و سورههای مائده، ۳ و انعام، ۱۴۵ و نحل، ۱۱۵. ۲. تحریمها، تنها به دست خداست نه دیگران. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ» ۳. توجّه به خداوند و بردن نام او، در ذبح حیوانات لازم است. تا هیچکار ما خارج از مدار توحید نباشد و با مظاهر شرک و بتپرستی مبارزه کنیم. «وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ» ۴. اضطراری حکم را تغییر میدهد که به انسان تحمیل شده باشد، نه آنکه انسان خود را مضطرّ کند. کلمۀ «اضْطُرَّ» مجهول آمده است؛ نه معلوم. «فَمَنِ اضْطُرَّ» ۵. اسلام، دین جامعی است که در هیچ مرحله بنبست ندارد. هر تکلیفی بههنگام اضطرار، قابل رفع است. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ» ۶. قانونگذاران باید شرایط ویژه را به هنگام وضع قانون در نظر بگیرند. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ» ۷. از شرایط اضطراری، سوءاستفاده نکنید. «فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴ - تفسیر نور: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» کسانیکه آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده، کتمان میکنند و بدان بهایی اندک میستانند، آنها جز آتش در شکمهای خود فرو نمیبرند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و پاکشان نمیکند و برای آنها عذاب دردناکی است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴: دانشمندانِ یهود و نصاری تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعدۀ آمدن آن حضرت را میدادند و نشانههایی را که در تورات و انجیل آمده بود برای مردم میگفتند. ولی همینکه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوی با از دست دادن مقام، مال و خود دیدند، حقیقت را کتمان نمودند، تا چند روزی بیشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدایایی بخورند. ولی این بهای اندکی است که در برابر گناه بزرگ خود دریافت میدارند و این درآمدها نیز چیزی جز آتش نیست که میخورند. همچنانکه در آیهای دیگر، از خوردن اموال یتیمان به خوردن آتش تعبیر شده است. «نساء، ۱۰» خداوند در روز قیامت با این کتمانکنندگان، سخنی از روی محبّت نخواهد گفت، با آنکه در آن روز، مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد. البتّه این گفتوگو یا از راه ایجاد موج در فضا و یا از طریق الهام و با زبان دل است و همۀ خوبان در آن روز کلیماللّه میشوند. در آیۀ قبل، به دنبال تحریم گوشت خوک و مردار، سخنی از مغفرت آمده است. ولی در این آیه که سخن از تحریم کتمان حق و گناهان مربوط به مسائل فکری و فرهنگی است، لحن آیه بسیار تندتر شده و سخنی از مغفرت نیامده است. بگذریم که در آیۀ بعد این تهدیدات شدیدتر میشود. کتمان حقیقت، تنها دربارۀ رسالت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله نبوده است. کسانیکه دربارۀ جانشین واقعی پیامبر نیز کتمان حقیقت کنند، دچار این عقوبت خواهند شد. آنانکه ماجرای غدیر خم را در کتب تفسیر و تاریخ خود محو و مسیر آیات را تحریف و توجیه میکنند و مردم را به جای امام معصوم به سراغ دیگران میفرستند، دچار کتمان حقیقت شدهاند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴: ۱. دنیاگرایی، بزرگترین خطر برای علما و دانشمندان است. «یَکْتُمُونَ»، «یَشْتَرُونَ» ۲. دینفروشی، به هر قیمتی که باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف کتب آسمانی ارزشمندتر از همۀ منافع است. «ثَمَناً قَلِیلًا» ۳. خوردنیهای حرام، به صورت آتش تجسّم مییابند. «ما یَأْکُلُونَ» «إِلَّا النَّارَ» ۴. اشیا دارای یک وجهۀ باطنی و ملکوتی هستند که در قیامت به آن شکل تجسّم مییابند. «فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ» ۵. کیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنانکه در دنیا راه شنیدن کلام خدا را بر مردم بستهاند، در قیامت از لذّت استماع کلام خدا محروم میشوند. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ» ۶. عذابهای قیامت، هم جسمی و هم روحی است. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ» تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵ - تفسیر نور: «أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» آنها (کتمانکنندگان حق) کسانی هستند که گمراهی را به بهای از دست دادن هدایت و عذاب را به جای آمرزش خریدند. پس به راستی چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟ نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵: برای کتمان گناه ، هشت تهدید پیدرپی آمده است پنج تهدید در آیۀ قبل، دو تهدید در این آیه و یک تهدید در آیۀ بعد. شاید در مورد هیچ گناه دیگر این همه تهدید پشت سر هم نیامده باشد. انگیزههای کتمان حق: انگیزههای کتمان حقیقت، زیاد است. از آن جمله میتوان به غرور، تعصّب نابهجای دینی، حفظ موقعیّت، ضعف نفس، عدم شهامت، تنگنظری، سفارش بیگانگان، حفظ مقام و مال اشاره کرد. توبۀ گناه کتمان، تنها استغفار و گریه نیست، بلکه بیان حقایق است. البتّه در مواردی که جان کسی در خطر است و یا فساد و خطری مطرح است، کتمان مانعی ندارد. مانند کتمان گناهان خود یا مردم، برای جلوگیری از رواج بدیها. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵: ۱. کتمان حقایق، از گناهان ویژۀ دانشمندان است. «أُولئِکَ الَّذِینَ» ۲. در بیان کتب آسمانی، هدایت و مغفرت الهی است و در کتمان آنها ضلالت و عذاب. «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ» ۳. دینفروشی و کتمان حقیقت، سختترین کیفرها را بهدنبال دارد. جملۀ «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» در قرآن تنها در مورد این گروه به کار رفته است. تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶ - تفسیر نور: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ» آن (عذاب) به جهت آن است که خداوند کتاب (آسمانی) را به حق نازل کرده است و البتّه کسانیکه در کتاب (خدا با کتمان و تحریف) اختلاف (ایجاد) کردند، همواره در ستیزهای عمیق هستند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶: این همه تهدید و وعدۀ عذاب که برای کتمان کنندگان حقایق دینی بیان شد، از آن جهت است که خداوند کتاب آسمانی را چنان روشن و واضح و همراه با دلایل و استدلال نازل کرده است که جای هیچگونه شبهه و ابهام برای کسی باقی نماند. امّا با این حال گروهی از مردم برای حفظ منافع شخصی خود، دست به توجیه و تحریف زده و در فهم کتاب آسمانی اختلاف به وجود میآورند تا به اصطلاح آب را گلآلود نموده و از آن ماهی بگیرند. خداوند در وصف اینان میفرماید: این گروه در شقاق و جدایی به سر میبرند. یکی از راههای کتمان حقیقت، ایجاد اختلاف است. در سه آیۀ گذشته، تمام تهدیدات متوجّه کتمانکنندگان بود. در این آیه به جای اینکه بفرماید: کتمانکنندگان در شقاقند، فرمود: اختلافکنندگان در کتاب، در شقاقند. این نشاندهندۀ آن است که کتمانکنندگان، همان اختلافکنندگان هستند؛ زیرا در محیط آلوده به اختلاف است که میتوان مردم را سردرگم و حقایق را پنهان کرد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶: ۱. منشأ اختلافات دینی و مذهبی، دانشمندان هستند؛ نه کتب آسمانی. «نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ» «اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ» ۲. کتمان حقایق، موجب شقاق و شکاف و جدایی و پراکندگی است. «شِقاقٍ بَعِیدٍ» منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۵۹-۲۶۸.
مهمترین پايۀ اسلام
عَنْ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)، قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْحَجِّ، وَ الْوَلَايَةِ، وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِيرِ. از فضیل نقل است که گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: اسلام بر پنج پايه استوار شده است: نماز، و زكات، و روزه، و حجّ، و ولايت، و برای چيزی فریاد زده نشد، آنچنان که در روز غدير برای ولايت فریاد زده شد.
بحار الأنوار، ج 65، ص332، ح8؛ الكافي، ج 2، ص21، ح8.
روز نالۀ شيطان عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(علیهما السلام)، عَنْ أَبِيهِ(علیه السلام): إِنَّ إِبْلِيسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: يَوْمَ لُعِنَ، وَ يَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ يَوْمَ بُعِثَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله)، وَ يَوْمَ الْغَدِيرِ. از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت است از پدرشان حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) كه فرمودند: همانا شيطان دشمن خدا، چهار بار ناله كرد: روزى كه مورد لعن خدا واقعشد، و روزى كه به زمين هُبوط كرد، و روزى كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مبعوث شدند، و روز عيد غدير.
بحار الأنوار، ج 37، ص121، ح13؛ قرب الإسناد، ص9، ح30.
معنی مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ
عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(علیهما السلام)، عَنْ قَوْلِ النَّبِيِّ(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»؟ فَقَالَ: يَا أَبَا سَعِيدٍ! تَسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا؟ عَلَّمَهُمْ أَنَّهُ يَقُومُ فِيهِمْ مَقَامَهُ. از ابان بن تغلب نقل است که گفت: از حضرت ابا جعفر، امام محمّد باقر(علیه السلام) در بارۀ فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، پرسیدم، حضرت فرمودند: آیا چنین مطلبی سؤال می پرسی؟ معنایش این است که آن حضرت، به مردم فهماند که در میان آن ها، فقط علی(علیه السلام) جانشین او خواهد بود.
بحار الأنوار، ج 37، ص223، ح97؛ معاني الأخبار، ص66، ح2.
دعاهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) در غدیرعَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ: لَمَّا نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ بِإِعْلَانِ أَمْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام): «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ، قَالَ: ... فَقَالَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله): مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟ قَالَ: فَجَهَرُوا، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّانِيَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّالِثَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ(علیه السلام)، فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ مِنْ بَعْدِي. از حنان بن سدیر نقل است که پدرش گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: هنگامی که جبرئیل در حجّة الوداع برای اعلان امر ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام)، آیۀ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، تا آخرش را بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل کرد، پس فرمودند: چه کسی به شما از خودتان سزاوارتر است؟ مردم با صدای بلند گفتند: خدا و رسولش، پس بار دوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، سپس برای بار سوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، آنگاه دست علی(علیه السلام) را گرفتند و فرمودند: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا! دوستدار او را دوست بدار، و با دشمنش دشمن باش، و یاری دهنده اش را یاری نما، هر که او را خوار کند را خوار نما، زیرا او از من است و من از اویم، او برای من به منزلۀ هارون برای موسی است، مگر اینکه دیگر پیامبری پس از من نمی باشد.
بحار الأنوار، ج 37، ص139، ح32؛ تفسير العياشي، ج 1، ص332، ح153
غدیر در کلام امام هادی (علیه السلام)
مولای ما، حضرت هادى(علیه السلام) به ابو اسحاق فرمودند: و روز غدير که پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) برادرشان على(علیه السلام) را به عنوان علَم و پيشواى بعد از خود برای مردم نصب نمودند، ابو اسحاق گفت: عرض كردم: راست فرمودید، فدايتان شوم! من برای همين به زيارت و ديدار شما آمده ام، و گواهى مى دهم كه شما حجّت خدا بر مردم هستید.
حضرت آیت الله امام خامنه ای: یاد امام باقر(علیه السلام)، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابلهی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود. 1388/09/04
بالاتر از ایثار جان حضرت آیتالله امام خامنهای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی علیهالسلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند
امام هادی علیهالسلام با دیدِ یک انسان مبارز به دربارِ متوکّل رفت و مجلسِ شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی او را مغلوب کرد؛ به طوری که در آخرِ حرفهایش، متوکّل برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد. در مبارزهای که شروع کنندهی آن، خلیفهای تندخو و قدرتمند بود، امام هادی دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزهای که در آن نیزه و شمشیر کاربُرد ندارد. ۱۳۸۰/۶/۳۰
بزرگترین عید، برترین تبیین حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر، پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
یاامیرالمؤمنین حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر،پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
حضرت آیتالله امام خامنهای: «امیرالمؤمنین، آن زبان صادق، آن بیان ناطق عنالله در موارد متعدّدی در مقابل مخالفین خودش، به ماجرای غدیر احتجاج کرده؛ از جمله امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در صفّین یک خطبهای برای اصحاب خودشان میخوانند و آنجا شرح میدهند حادثهی غدیر را و میگویند پیغمبر این جور گفت و این جور ایستاد و مانند اینها، بعد گفت «قُم یا عَلیّ»، علی جان بلند شو؛ من بلند شدم، دست من را گرفت و گفت که خدا ولیّ ما است، من را ولیّ شما قرار داده و هر کسی که من ولیّ او و مولای او هستم، این علی مولای او است.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
عید غدیر / اعیاد اسلامی/ولایت / هجدهم ذیالحجة/ غدیر خم
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
بهشتی در آینده شناخته خواهد شد آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به نظر من آقای بهشتی را نشناختهاند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. بهشتی را ماها میشناختیم که سالیان درازی کوشش او را در راه پیشبرد این انقلاب دیده بودیم از نزدیک که قدم به قدم چگونه این مرد، این انقلاب را پیش برد. کاری هم نداریم، اثبات هم لازم ندارد، اثبات خواهد شد. بیانات در بیمارستان پس از حادثه ترور ۱۳۶۰/۰۴/۱۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی: «واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابیاند که روز خطر سینه سپر میکنند، هشت سال جنگ تحمیلی میروند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه میکنند یـا مـــردم را بـدبیــن میکننــد، بـه اســـتقلال کشــور و پیشرفت کشور و به انقلاب اسلامی خدمت نمیکنند. این جوانها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد.» ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
شهید مدافع حرم مهدی نوروزی
شهید مظلوم آیت الله محمد حسینی بهشتی در وصیت خود خطاب به خانواده اش آورده است: اینجانب سیدمحمد حسینی بهشتی، دارنده شماره شناسنامه 13707 از اصفهان، به همسرم، فرزندانم و سایر بستگانم وصیت می کنم که در زندگی بیش از هر چیز به فروغ الهی که در دل انسان هاست، اهمیت دهند و با ایمان به خدای یکتای علیم، قدیر، سمیع، بصیر، رحمان و رحیم، پیامبران بزرگوارش و پیروی از خاتم پیامبران (ص)، کتاب قرآن، ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین، اهتمام به ذکر و یاد خدا، نماز با حضور قلب، روزه، عبادات دیگر، انفاق، ایثار، صدق و جهاد بی امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، راه سعادت را به روی خود باز گردانند. 27 رجب 1400 هجری قمری ما بی شناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمی باشیم؛ ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا (ع)، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموشی. ما بی شناسنامه نیستیم، اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستایی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم. ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس، خیمه دعایی برافراشته اند، ما ساده نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجره هایی که رو به سوی افق سبز توکل باز می شوند؛ ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بی آلایش و معصومیم؛ ما را می شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند. از نوح به بعد تا کربلا و هویزه و تا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم؛ ما در این آب و خاک سبز می شویم؛ ما بی شناسنامه نیستیم.
شهید همت: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید.
شهید چمران: من نمیگویم #ولی_فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.
شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
شهید «رضا مهرابی نژاد» فرزند «امامقلی» 2 فروردین 1333 در کرمانشاه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 12 تیرماه 1363 در نقده به فیض شهادت نائل آمد.
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ «هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده میشوند» به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان سلام و درود به امام زمان(عج) و نائب بر حقش امام خمينی و درود فراوان به تمامی شهدا، علیالخصوص شهدای مظلوم كردستان. سلام و درود به تمامی خانوادههای شهدا، اُسرا، مجروحين و مفقودين. سلام به تمامی خانوادههای رزمندگان اسلام و سلام بر خانواده محترم خودم. پدر و مادر عزيز و مهربانم! اميدوارم كه مرا ببخشيد. همسر گراميم! اميدوارم كه مرا ببخشيد و فرزندان مرا خوب تربيت كنيد. دخترانم را زينبوار و پسرانم را حسينوار تربيت كنيد. بدان و آگاه باش كه اجر شما، اجر عظيمی نزد خداوند متعال است و مصيبتها كليد بهشت است. ما كه میخواهيم دير يا زود همه نزد خداوند برويم پس چه بهتر در راه خدا شهيد شويم. امروز ما در راهی قدم نهادهايم كه تمامی اولياء خاص خدا در اين راه فدای دين حق شدند. شما امروز ادامه دهنده راه زينب(س) هستيد و اميدوارم كه در قيامت با حضرت زينب(س) محشور شويد. حالا که راهمان را شناختهايم بايد راه شهيدان را ادامه بدهيم. از شهادت من هيچ ناراحتی نداشته باشيد كه خداوند در قرآن كريم فرموده است من نگهبان خانوادههای شهدا هستم. از شما تقاضا میكنم كه فرزندانم مجيد و روحالله را طوری بزرگ كنيد كه اسلحه مرا بردارند و راهم را ادامه دهند. در تشييع جنازهام چشمان مرا باز بگذاريد كه منافقين كوردل بفهمند راهی كه رفتم آگاهانه بوده است و با چشمی باز. خواهش من از شما اين است كه هيچوقت امام را تنها نگذاريد و نماز را به پا داريد. از دخترانم خواهش میكنم كه حجابشان را حفظ كنند. از خواهرانم تقاضا دارم كه مرا ببخشند و خواهش ميكنم از شما، حجاب را حفظ كنيد. برادرم! از شما تقاضا دارم كه تا آخرين قطره خون از ولايت فقيه دفاع كنيد. مرا در بهشت رضا(ع) كنار بقيه شهدا دفن كنيد. سر قبرم اسلحه مرا به پسرم بدهيد كه يک تير شليک كند تا ابرجنايتكاران بفهمند كه هر اسلحهای از دست شهيدی به زمين میافتد پسران آن شهدا راه پدر شهيد خود را ادامه میدهند. و در خاتمه يک پيام دارم برای تمامی ملت قهرمان ايران: امام را تنها نگذارند و راه شهدا را ادامه دهند. ابرقدرتهای شرق و غرب بدانند كه اگر ما را تكهتكه كنند باز تكهتكهها فرياد میزنند، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. والسلام علی من اتبع الهدی خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدی(عج) خمينی را نگهدار
شهید «رمضان پناهی» فرزند «پناهعلی» 6 مهرماه 1332 در ساوه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 11 تیرماه 1364 به فیض شهادت نائل آمد.
ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. با توكل بر خداوند متعال و با دورود بر مهدی موعود(عج) و با درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامی ايران. با دورود فراوان بر مادرم، همسرم، فرزندانم، خواهرم، برادرانم و با دورود بر كليه امت حزبالله و شهيدپرور ايران. توبه نامهام را به شما كه وصيتنامهام میباشد، خطاب به شما عزيزان ايثارگرم كه وارث همه مسئوليت شهادتم(البته اگر خدای متعال قبول كند) در بين بستگانم میباشید مینويسم. من با آگاهی كامل اين راه را كه همان ردپای امام حسين(ع) است انتخاب نمودهام. من يک سرباز راه حق عليه باطل هستم و با ميل و رغبت خودم اين مسير را كه راه شهدای اسلام است انتخاب نمودهام. من اين راه را برای رضای خدا متعال و به خاطر قرآن و اسلام انتخاب نمودهام؛ چرا كه خون سرخ شهيدان از صدر اسلام تا شهدای كربلای جنوب و غرب ايران فرياد میزند كه چرا نشستهايد؛ آخر ما مسلمان هستيم. ما در عصری زندگی میكنيم كه كفر و نكبت سراسر دنيا را گرفته است. به قول امام عزيز ما بايد آنقدر شهيد و خون بدهيم تا فتنه و كفر از روی زمين برداشته شود. ما بايد آنقدر شهيد بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدی(عج) پيروز شود و عدل الهی در سايه توحيد برقرار گردد. عزيزان من! مبادا روزی امام امت و فقيه عالیقدر را تنها بگذاريد. ما در حال حاضر هرچه داريم از روحانيت مبارز داريم. واقعا كشور ما در لجنزار فرو رفته بود كه نجاتش را بايد مديون اين رهبر عالیقدر و روحانيت مبارز دانست. در حال حاضر تمام كشورهای غرب و شرق بر عليه اين رهبر كبير انقلاب و ايران اسلامی توطئه میكنند؛ تمام كشورهای جنايتكار همدست شدند بلكه اين انقلاب را شكست بدهند، نكند خدای ناكرده عدهای هم پيدا شوند از داخل مثل خوره اين انقلاب را بخورند. اميدوار هستم كه مكر و حيله دشمنان، چه داخلی و چه خارجی به خودشان باز گردد. باز هم توصيه میكنم اگر میخواهيد در ادامه راه شهدا باشيد؛ اگر میخواهيد شهدا را خشنود كنيد، اگر میخواهيد رزمندگان را ياری كنيد، امام و فقيه عالیقدر را كاملا حمايت كنيد و آنها را تنها نگذاريد. خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار والسلام رمضان پناهی، مورخ 1364/1/17
شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار
تاریخ شهادت : 1394/11/21 | محل شهادت : حلب - سوریه
وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم قال رسولالله صلیالله علیه وآله انی تارک فیکم ثقلین کتاب ا... و عترتی ، لم یفترقا حتی علی الحوض بارالها من بهخوبی میدانم که کیستم و چگونه بندهای در نزد درگاه تو بودهام. بااینکه بزرگترین نعمتهای دنیا را به عطا نمودی قدر نشناختم و بهجای سر سائیدن بر آستان تو، عصیان و سرکشی نمودم. بار الها نعمت اسلام و مسلمان بودن به من عطا نمودی ولیکن غافل بودم نعمت قرآن هدایتگر و برنامه جامع برای رسیدن به فلاح و رستگاری به من ارزانی داشتی اما نفهمیدم و از آن آنگونه که شایسته است استفاده نکردم. فرصت دادی تا پیامبر صلح و دوستی و رحمت العالمین حضرت ختمیمرتبت محمد بن عبدا... صلیالله علیه وآله را بشناسم و ایشان را که اسوه حسنه نامیدی بهعنوان سرمشق و الگوی زندگی برگزینم ولیکن همچون کبک سر در برف فروکردم و هیچ توجهی به این نعمت بزرگ نکردم. از میان فرق اسلامی، مرا در زمره شیعیان قرار دادی که فقط ساکنان حقیقی این طریقت در صراط مستقیم بهسوی تو درحرکتاند ولیکن در خواب خرگوش بودم نفهمیدم. برای شیعیان، بعد از پیامبر بزرگ اسلام سیزده نور معصوم و پیشوا و راهبر و امیر و هادی قرار دادی تا سالکین طریقت در پرتو هدایت آنان به سرمنزل مقصود برسند ولیکن نفهمیدم و خلاف شیوه و منش آنان عمل نمودم بار خدایا به همهی خطاهای خود معترفم و میدانم که عمری اشتباه نمودم. الها میدانم که هر کاری نمودم با خلوص نیت نبوده و عمری به ریاکاری و تزویر مشغول بودم. ولیکن خدایا صادقانه از تو میخواهم حداقل به خاطر لقلقههای زبانم که تو را خدای خود میدانستم و حضرت ختمیمرتبت محمد مصطفی صلیالله علیه وآله را بهحق آخرین فرستادهات. خدایا از معرفت به توحید و یگانگی تو چیزی در چنته ندارم، از معاد و آخرت چیزی نفهمیدم از نبوت فقط نام پیامبر اسلام را لقلقه نمودم. از امامت فقط عرض ارادتی ظاهری به علی بن ابی طالب علیهالسلام و فرزندانش ابراز نمودم و عدالت واژهای نامفهوم و غریب برایم بوده. خدایا اعتراف میکنم که عصیان و سرکشی نمودم اقرار میکنم که یاغی هستم و در اوج رذالت و پلیدی مستقرم. ولیکن زبانم گاهی نام تو را برده است. گاهی از سر عادت و بدون توجه نام پیامبر را زمزمه نمودم. در مواردی نادر نگاهی به کتاب هدایتگر و نورانیات داشتهام، گاهی چشمانم برای مصیبت حضرت علی علیهالسلام و زهرای مرضیه سلاماللهعلیه و فرزندان بزرگوارش، نمی به خود دیده است و قلبم در شادی آن بزرگوار مسرور گشته. خدایا عاجزانه از تو میخواهم که به نفس پَستِ من نگاه نکنی و با لطف و عزیمت و بزرگواری خود، مرا مورد مغفرت و آمرزش قرار دهی از من بگذری. و اما بعد، همسر بزرگوار و مهربان و فداکارم؛ از روزی که زندگی با من را آغاز نمودی هیچگاه روی آرامش را به خود ندیدی. ازلحاظ معنوی بارها از من پیش بودی و من با فاصلههای بعید و طولانی از تو دور بودم، ازلحاظ مادی هیچگاه نتوانستم حداقلهای آسایش و زندگی را برای تو و فرزندانم تأمین نمایم. حتی نتوانستم زمان کافی خدمتتان باشم، اندک زمانی را نیز که پیشتان بودم مجبور بودید بداخلاقیهای مرا تحملکنید، بار تربیت فرزندان را تنها به دوش کشیدی، و مدیریت خانه را با انبوه مشکلات تدبیر نمودی بهجای آنکه یار شاطری برای تو باشم، بار خاطری برایت بودم. بهجای آنکه تکیهگاهی برایت در زندگی باشم تو را با انبوهی از گرفتاریها و در سختترین شرایط تنها گذاشتم. همسر عزیزم، زبانم قاصر است از اینکه زحمات فراوان و طاقتفرسای تو را پاس بدارم میدانم که نزد خدا روسیاهم و هیچ جایگاهی در نزد او ندارم اما مطمئن باش که اگر دوری مرا به خاطر غلبهی حق بر باطل به افراشته شدن پرچم اسلام ناب تحمل میکنی پاداش تو افضل بر آن مجاهدان است که در خط مقدم نبرد رودررو و چشم در چشم با دشمنان خدا پیکار میکنند. اگر امروز با تأسی به زهرای مرضیه و زینب کبری سلامالله علیها رنج و مشقت و بار زندگی را بهتنهایی بر دوش میکشی شک نکن که در نزد خداوند منان جایگاهی رفیع خواهی داشت. همسر عزیزم؛ از تو در اوج ناتوانی و عاجزانه میخواهم که به خاطر همهی کاستیها و بدیهایم درگذری و مرا ببخشی و همواره از درگاه خداوند برایم آمرزش و بخشش بطلبی. همسر مهربانم؛ از تو میخواهم که در راه اعتلای اسلام ثابتقدم و استوار باشی و همچون کوهی استوار و مانند آهن محکم ، فرزندانم را انقلابی، مکتبی و پیرو اهلبیت تربیت نمایی که مهمترین وظیفه و کارکرد خانواده تحویل نسلی مؤمن و مکتبی به جامعه و امت اسلامی است که اگر این مهم را به سرمنزل مقصود برسانی خیر دنیا و آخرت را ربودهای و هم خود و هم من را در نزد خدای متعال و پیامبر و ائمه هدی سربلند مینمایی. همسر عزیز و مهربانم و فرزندان دلبند و عزیزتر از جانم؛ سیده زهرای عزیز و سیده زینب عزیز و سیده رقیه عزیز؛ در ابتدای مطلب حدیثی از پیامبر عزیز شأن اسلام نقل نمودم که فرمودند بعد از خود دو چیز گرانبها و باارزش را در میان امت اسلام باقی میگذارند که آن دو هرگز از هم جدا نخواهد شد و لاغیر. اولین چیزی که پیامبر از آن یاد مینمایند که در تعبیر از آن به ثقل اکبر یاد میشود؛ قرآن کریم است. بهراستیکه قرآن نسخه شفابخش و هدایتگر آدمیان است بهسوی حق. پس به شما توصیه میکنم که هیچگاه از تلاوت آن در زندگی غافل نشوید که این نخستین قدم است. اما قدم بعدی که مهمتر از قدم اول است، تدبر در آیات الهی است همواره به شما توصیه میکنم که علاوه بر تلاوت قرآن، به تدبر در آن نیز بپردازید و برای فهم بیشتر آن تلاش کنید و به تفاسیر علمای بزرگ مراجعه نمایید. اما سومین و مهمترین قدم به کار بستن دستورات قرآن در زندگی است که بسیار سختتر از تلاوت و تدبر در آیات است. اگر توانستید بهدرستی دستورات الهی که در قرآن برای هدایت بشر آورده در زندگی خود به کار ببندید قطعاً فلاح و رستگاری بسیار نزدیک خواهید شد. اما دومین چیزی که پیامبر در میان امت خود باقی گذاشت و از آن به ثقل اصغر یاد میشود اهلبیت پیامبر میباشد. همسر و فرزندان خوبم بدانید که بهترین الگوهای عملی برای سرمشق بودن در زندگی پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت علی علیهالسلام، زهرای مرضیه سلامالله علیها، امام حسن و امام حسین علیهالسلام و نه نور مقدس از فرزندان امام حسین علیهالسلام میباشند. فرزندانم بدانید که خداوند در طول تاریخ هیچگاه بندگان خود را بدون راهنما و سرپرست نگذاشته است و بعد از ختم رسالت انبیا و بسته شدن این باب مهم، این وظیفهی خطیر را به عهدهی امامان دوازدهگانه گذاشته است. بدانید که اینان تأویل کنندگان واقعی قرآن بوده و گفتار و رفتارشان هیچگاه مخالفتی با دستورات الهی نداشته و اطاعت محض و بدون چونوچرای ایشان بر همهی ما واجب است. دخترانم بدانید که راه سعادت و فلاح و رستگاری در توکل به خدا تأسی به قرآن و اطاعت از پیامبر و امامان علیهالسلام نهفته و اکنونکه انسانها از حضور امام عصر عجل الله تعالی علیه محروم است وظیفهی ما دست یازیدن به دامن ولایتفقیه است دخترانم آخرین توصیهی من به شما این است که در انجام واجبات و ترک محرمات تمامی سعی و تلاش خود را معطوف دارید قرآن را بکار بندید و از اهلبیت پیامبر تمسک جویید. با تفکر عاشورایی زندگی کنید و درراه خود راسخ و استوار باشید. در انتظار فرج مولا و صاحبمان باشید و همواره برای این مهم دعا کنید. اطاعت محض از ولیفقیه زمان خود داشته باشید که رمز موفقیت شیعه همین است و بس و همواره برای پدر روسیاه خود دعا کنید. والسلام علیکم سید احسان میرسیار ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- (توضیح: متنی که در ادامه میآید وصیتنامه دیگری است که شهید میرسیار در سال 1375 و در سن 15 سالگی به تحریر در آورده است.) به نام الله پاسدارحرمت خون شهیدان اَینَمَا تَکُونُوا یُدرککُمُ المَوتُ وَ لَو کُنتُم فیِ بُرُوج مُشَیّدَة) النساء/۷۸) هرکجا باشید مرگ شما را فراخواهد اگرچه درکاخهای بسیارمحکم بوده باشید و ازمرگ به هیچ چارهای رهایی نمییابید. به نام الله. آنکه ۱۲۴هزار مشعل هدایت از آغاز خلقت بر روی زمین فرستاد و به نام خدایی که نوح (علیه السلام) رانبی الله وموسی (علیه السلام) را کلیم الله و عیسی (علیه السلام) را حبیب الله و ابراهیم (علیه السلام) را خلیل الله قرارداد. به نام آنکه محمد (صل الله علیه وآله) را آخرین مشعل هدایت در نبوت و علی (علیه السلام) را اولین امام شیعیان و فاطمه (سلام الله علیها) را اُسوه حمایت از ولایت و حسین (علیه السلام) را سرور آزادگان و سالار شهیدان قرار داد و مهدی (عجل الله تعالی فرجه شریف) رافرمانده حق قرارداد و چشمهای منتظر را بر سرراهش گذاشت وامام امت خمینی روح الله رابرخاسته برظلم وجور و ستم و پیشوای مسلمانان قرارداد تا امت گمراه و مسلمین زیرستم مزدوران کافر رانجات دهد و در واقع کشتی نجاتی برای ما فرستاده بود تانجات پیداکنیم... حال بعد ازجنگ جهانی دوم هیچ ملتی وهیچ امتی نمیتواند ادعاکند که هرحرفی را که از رهبرخود شنیده است مو به مواجرا کرده ولی امت ما برای گفتن لبیک به ندای رهبرخود کاروان کاروان به سوی جبهههای نبرد شتافتند تا برای نابودکردن دشمنان اسلام ازجان خویش بگذرند و با عمل خویش به همگان اثبات کردند که ما ندای رهبرخویش رابا دل وجان میپذیریم. رهبری که با فراق خود داغی سنگین را بر سینه ما گذاشت و فرزندش علی (امام خامنه ای) راکه مرهم بر دردهای این امت است درمیان ماباقی گذاشت. ای انسانها؛ ای آدمها؛ آیا آوای ولایت رامیشنوید؟ ایکسانی که به ظاهر فریاد ما اهل کوفه نیستیم راسر میدهید، آیا طنین ولایت را میشنوید؟ نه، من که فکر نمیکنم. زیرا فقط گوش جسمتان شنوا و گوش دلتان کراست. زیرا دنیا جلوی چشمهای (دلتان) راگرفته. بگویم چرا؟زیرافقط خود را میبینید و تنها به خود میاندیشید. فقط و فقط به فکر منافع خویشید. در این میان دیگران برای شما اهمیت ندارند و اگر هم بلایی بر سر هرکس بیاید برای شما تفاوتی نمیکند. ای مردم بیدار شوید که وقت تنگ است و آن روزی که ما پرونده اعمال خود روبرو شویم نزدیک است. ای انسانها جنگی دوباره رخ داده جنگی بس خطرناک تر از جنگ نظامی. درجنگ دیروز ما خمپارهها، موشکها، هواپیماها، تانکها و گلولهها دیده میشدند. اما در جنگ امروز آنها نامرئی هستند و قدرت تخریب آنها چندین برابر شده. امروز همه آنها بر امواج ماهوارهای سوارمیشوند و روی گیرندههای تلویزیونهای ما مینشینند و بدون اینکه خودما احساس کنیم جوانان مارازجرکش میکنند. خشاب گلولههای امروزکاست نوارهایی است که از آن دوردستها شلیک میشوند و تمامی این گلولهها درقلب جوانهای ما جای میگیرد و آنها را ازپای در میآورد. امروزخمپارههای جنگ بدون سر و صدا بانوارهای ویدیؤیی به سوی ما پرتاب و چنان حساب شده عمل میکنند که گاهی یکی از آنها چندین خانواده را مورد اثابت قرار میدهد. امروز این آنتنهای ماهوارهاند که کار هدایت توپخانه دشمن را بر عهده دارند. ای مردم و ای کسانی که نام آزاده برخودگذاردهاید؛ به پاخیزید که جبهههای جنگ امروز به تمام گیتی ما سرایت کرده و در این جنگ مجروحان و کشته شدگان را باید ملبس به لباسهای بیگانه دید. ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرارگرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست راقبول کنیم باید بگوییم که کارما راتمام شده باید بدانید. ای مردم ندای فرزند حق وطنین ولایت این است: «شبیخون فرهنگی» وتمام گفتنیها را که باید بگوید درخود خلاصه کرده است . او حجت را بر شما تمام کرده است و راه رانشان داده؛ حال هر فردی به نحوی که میتواند باید در این جبهه قدم بردارد که در غیر این صورت فردای قیامت از اوبازخواستی عظیم خواهد شد. و اما ای کسانی که دراین جبهه سخت مجروح شده اید فقط این را به شما بگویم که تصورکنید هزاران هزار شهید را که به او میگویند که چه شد راهی که ما برای آن بذل جان کردیم؟
شهید مدافع حرم شهید «عباس دانشگر»
روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم. «الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ» ما هستیم، مردهام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته رقیه (س) به حرمت نگاه خسته زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت، ولی عصر (عج) به ما حرکت بده.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حجت الاسلام سیدمحمد موسوی ناجی
باید قوی باشید، نباید اجازه بدهید در انگیزهتان ضعف مستولی شود. اگر بترسیم و هراس داشته باشیم و از این مسئله کناره بگیریم، فردا دشمن به ایران میآید. ما نباید اجازه بدهیم که داعشیها فکر تعدی و تجاوز به ناموس شیعه را در ذهن بپرورانند و به حریم اهلبیت توهین و اهانت کنند ...
http://www.asr-entezar.ir/archives/50865
شهید مدافع حرم شهید سید حمید تقوی فر
بخشی از وصیت نامه:
انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی، ائمه طاهرین و مؤمنین و مؤمنات و مستضعفین عالم به رهبری امام خمینی (ره) و ایثار و فداکاری شهدا و خانواده آنها، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد فراموش نشود. از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست برندارید ...
وحدت خودتان را فراموش نکنید. دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبیاء و ائمه طاهرین باشید. بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت میشود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرد و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم کنید. هنر این است که دنبال بهانه برای وصل و ارتباط باشید ...
https://basijnews.ir/fa/news/9086327
شهید مدافع حرم شهید مرتضی حسینپور شلمانی
معروف به حسین قمی
شهید مدافع حرم شهید محمد هادی ذوالفقاری
بخشی از وصیت نامه: وصیتم به مردم ایران و در بعضی از قسمت ها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم زندگی می کنم، مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پشت سر ولی فقیه باشند. با بصیرت باشند؛ چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید ...
از خواهران می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد ...
از برادرانم می خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان دو جهاد در پیش داریم، اول جهاد نفس که واجب تر است؛ زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت ...
دین خودتان را حفظ کنید، چون اگر امام زمان (عج) بیاید احتمال دارد رو به روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید ...
منبع این مطلب
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
حوزههای علمیه ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
عید سعید غدیر خم ,
,
:: برچسبها:
سوره بقره ,
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم ,
عید سعید غدیر خم ,
تفسیر نور ,
حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام ,
امام جعفر صادق (علیه السلام) ,
امام محمّد باقر(علیه السلام) ,
عيد غدير ,
شيطان ,
دشمن خدا ,
ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) ,
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ,
غدیر ,
امام هادی (علیه السلام) ,
پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) ,
قرآن ,
امام خامنهای ,
عید قربان ,
حضرت ابراهیم علیهالسلام ,
جنگ روانی ,
تبیین ,
سید محمد حسینی بهشتی ,
شهید بهشتی ,
شهید همت ,
شهید چمران ,
شهید مهدی زین الدین ,
خون شهيدان ,
مهدی موعود (عج) ,
تفکر عاشورایی ,
شبیخون فرهنگی ,
شهید مدافع حرم ,
شهید عباس دانشگر ,
ناموس شیعه ,
ناموس ,
شیعه ,
شهید سید حمید تقوی فر ,
شهید مرتضی حسینپور شلمانی ,
حسین قمی ,
شهید محمد هادی ذوالفقاری ,
عراق ,
ولی فقیه ,
مردم ایران ,
حجاب ,
امام زمان (عج) ,
حضرت زهرا (س) ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 17 ارديبهشت 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
فضیلت و خواص سوره طارق هشتاد و ششمین سوره قرآن کریم است که مکی و 17 آیه دارد. در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره طارق را قرائت کند خداوند ده برابر تعداد ستارگانی که در آسمان است به او ده حسنه می دهد.(1) امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر که در نمازهای واجب خود سوره طارق را بخواند در روز قیامت در نزد خداوند مقام و منزلتی والا خواهد داشت و از همراهان مومنین و یارانشان در بهشت خواهد بود.(2) در جایگاهی دیگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: سوره طارق را یاد بگیرید زیرا اگر شما می دانستید که چه (اسرار و آثار وبرکاتی) در آن نهفته است، آنچه در دست دارید را رها می کردید و کارهایتان را تعطیل می کردید و ان را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن همه گناهان به جز شک را می بخشد.(3) آثار و برکات سوره 1) از عفونت زخم جلوگیری می کند از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره طارق را بنویسد و آن را با آب بشوید و با آن زخم را بشوید زخم ورم نمی کند و اگر بر چیزی که از آن حفظ و حراست می کنی از شرور آفات در امان می ماند.(4) امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر گاه سوره طارق را نوشته و با آب بشویند و با آب، زخم را شستشو دهد دردش آرام می شود و عفونت نمی کند و اگر بر چیزی که به عنوان دوا نوشیده می شود بخوانند ان نوشیدنی یا دارو موجب شفای او می شود.(5) 2) دفع افات و حشرات اگر از ابتدای سوره طارق تا پایان آیه 10 را بر چهار کاغذ جداگانه بنویسند و هر نوشته را روی چهارچوبی بگذارند و هر کدام از چوپ ها را در گوشه ای از آن مکان آفت زده بکارند ملخ یا حشرات دیگر از منطقه وسط چهارچوب از بین می روند.(6) 3) جهت رفع احتلام امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره طارق را در وقت خواب بخوانند از احتلام ایمن گردند.(7) _____________________ پی نوشت: (1) مجمع البیان، ج10، ص320 (2) ثواب الاعمال، ص122 (3) مستدرک الوسائل، ج4، ص365 (4) تفسیرالبرهان، ج5، ص629 (5) همان (6) خواص القرآن و فوائده، ص162 (7) درمان با قرآن، ص141 منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲ - تفسیر نور: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کانُوا عَلَیْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲: بهزودی بیخردان از مردم، خواهند گفت: چهچیزی آنها (مسلمانان) را از (بیتالمقدّس) قبلهای که بر آن بودند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست، هر که را بخواهد به راه راست هدایت میکند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲: چون مشرکان مکّه، کعبه را به بتخانه تبدیل کرده بودند، پیامبر اکرم و مسلمانان، سیزدهسالی را که بعد از بعثت در مکّه بودند، بهسوی کعبه نماز نمیخواندند، تا مبادا گمان شود که آنان به بتها احترام میگذارند. امّا بعد از هجرت به مدینه، چند ماهی نگذشته بود که یهودیان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقیر کردند و گفتند: شما رو به قبلۀ ما بیتالمقدّس نماز میخوانید؛ بنابراین پیرو و دنبالهرو ما هستید و از خود استقلال ندارید. پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله از این اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه میکرد، گویا منتظر نزول وحی بود تا آنکه دستور تغییر قبله صادر شد. پیامبر دو رکعت نماز ظهر را بهسوی بیتالمقدّس خوانده بود که جبرئیل مأمور شد، بازوی پیامبر را گرفته و روی او را بهسوی کعبه بگرداند. در نتیجه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله یک نماز را به دو قبله خواند و اکنون نیز در مدینه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَین معروف است. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۳۶» بعد از این ماجرا، یهود ناراحتشده و طبق عادت خود شروع به خردهگیری کردند. آنها که تا دیروز میگفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اکنون میپرسیدند، چرا اینها از قبلۀ پیامبران پیشین اعراض کردهاند؟ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مکان خاصّی ندارد. تغییر قبله از بیتالمقدّس بهسمت مسجدالحرام نشانۀ چیست؟ تغییر قبله، نشانۀ حکمت الهی است نه ضعف و جهل خداوند متعال. همچنانکه در نظام تکوین، تغییر فصول سال، نشانۀ تدبیر است، نه ضعف یا پشیمانی. خداوند در همهجا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهتگیری بدن بهسوی کعبه، رمز جهتگیری دل به سوی خداست. چه بسا افرادی به سوی کعبه نماز بگزارند، ولی قبلۀ آنان چیز دیگری باشد. چنانکه خواجه عبد اللّه انصاری میگوید: قبلۀ شاهان بود، تاج و کمند ------ قبلۀ ارباب دنیا، سیم و زر قبلۀ صورتپرستان، آب و گِل ------- قبلۀ معناشناسان، جان و دل قبلۀ تنپروران، خواب و خورشت ------- قبلۀ انسان، به دانش پرورش قبلۀ عاشق، وصال بیزوال ------- قبلۀ عارف، کمال ذیالجلال پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲: ۱. افرادی که هر روز دنبال بهانهای هستند تا از پذیرش حق طفره روند، سفیه هستند. «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ» همانگونه که در روایات بهکسی که آخرت خویش را فدای دنیا کند؛ مجنون و به پیروان رهبر فاسد؛ فقیر، و آنکسکه دین خود را از دست بدهد؛ غارتزده گفته شده است. ۲. کسیکه دست خدا را در وضع یا تغییر احکام بسته بداند، سفیه و سبکمغز است. اعتراض به خدای حکیم و دانا، نشانۀ سفاهت است. «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ» ۳. مسلمانان باید توطئهها و شایعات و سؤالات بهانهجویانۀ دشمن را پیشبینی کرده و با پاسخ به آنها، از نفوذ و گسترش آن پیشگیری نمایند. «سَیَقُولُ» «قُلْ» ۴. اصل سؤال کردن مورد انتقاد نیست، روحیّۀ سؤالکننده مورد انتقاد است که از روی اعتراض و اشکالتراشی میپرسد. «ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ» ۵. قداست و کرامت مکانها و زمانها، وابستهبه عنایت پروردگار است، نه چیز دیگر. «لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» ۶. تغییر قبله، یکی از نشانههای پیامبر اسلام در کتب آسمانی بود، لذا برای بعضی وسیلۀ هدایت شد. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ» تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳ - تفسیر نور: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳: و بدینسان ما شما را امّتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبلهای را که قبلًا بر آن بودی برنگرداندیم، مگر برای آنکه افرادی را که از پیامبر پیروی میکنند از آنها که به جاهلیّت باز میگردند، بازشناسیم. و همانا این (تغییر قبله) جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. و خدا هرگز ایمان شما را (که سابقاً به سوی بیتالمقدّس نماز خواندهاید) ضایع نمیگرداند. زیرا خداوند نسبت به مردم، رحیم و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳: مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسی در بیتالمقدّس میایستادند که نسبت به محلّ سکونت آنان، در مشرق قرار داشت. و یهودیان رو به بیتالمقدّس عبادت میکردند که نسبت به محلّ سکونتشان، در طرف مغرب قرار میگرفت. ولی کعبه نسبت به آن دو در وسط قرار میگیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، میفرماید: همانگونه که ما کعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم. منظور از امّت وسط در آیه ۱۴۳ ، سورۀ بقره چیست؟ مفسّران بحثهای گوناگونی را در ذیل این آیه مطرح نمودهاند و در تفسیر «امّت وسط» برخی گفتهاند: مراد امّتی است که نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه. ولی با چند مقدّمه، روشن میشود که مراد آیه از امّت وسط، افراد خاصّی هستند. آن مقدّمات عبارتند از: ۱. قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرّفی کرده است، پس باید در قیامت بر اعمال مردم گواهی دهد؛ ۲. گواه شدن، علم و آگاهی و عدالت میخواهد؛ ۳. همۀ افراد امّت، آگاهی و عدالت ندارند. بههمیندلیل در روایات میخوانیم که مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند که: اوّلًا به همۀ کارها علم دارند. چنانکه قرآن میفرماید: «فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «توبه، ۱۰۵» که مراد از مؤمنانی که اعمال مردم را میبینند و به آن علم پیدا میکنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند. و ثانیاً عدالت دارند. چنانکه خداوند در آیۀ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «احزاب، ۳۳» عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است. امام صادق علیهالسّلام میفرماید: مگر میشود امّتی که بعضی افرادش لایق گواهیدادن برای چند عدد خرما در دادگاههای دنیا نیستند، لیاقت گواهیدادن بر همۀ مردم در قیامت را دارا باشند؟ بههرحال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آنهم نسبت به همۀ کارهای مردم، تنها مخصوص بعضی از افراد امّت است که به فرمودۀ روایات، امامان معصوم میباشند. چرا خداوند به جای نام بعضی افراد، نام امّت را برده است؟ بهایندلیل که قرآن حتّی یکنفر را نیز امّت معرفی نموده است: «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» «نحل، ۱۲۰» فلسفۀ تغییر قبله چیست؟ در مورد فلسفۀ تغییر قبله، تحلیلهای متعدّدی صورت گرفته است. برخی گفتهاند انتخاب اوّلیّه بیتالمقدّس بهعنوان قبله، بهمنظور جلب افکار یهود و همراهی آنان بوده است و آنگاه که مسلمانان خود قدرت و توانایی پیدا کردند، دیگر به این کار نیاز نبود. برخی نیز گفتهاند: علاقه به مکّه و وطن موجب شد که قبله تغییر یابد؛ لیکن این تحلیلها موهوم و خلاف واقع هستند. آنچه قرآن دراینباره تصریح و تأکید دارد این است که تغییر قبله، آزمایش الهی بود تا پیروان واقعی پیامبر شناخته شوند. زیرا آنها که ایمان خالص ندارند، بهمحض تغییر یک فرمان، شروع به چونوچرا مینمایند که چرا اینگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه میشود؟ اگر فرمان قبلی درست بود، پس فرمان جدید چیست؟ اگر دستور جدید درست است، پس فرمان قبلی چه بوده است؟ خداوند نیز بهکسانیکه در برابر فرامین او تسلیم هستند، بشارت میدهد که اعمال گذشتۀ شما ضایع نمیشود؛ زیرا مطابق دستور بوده است. در این آیه بهجای کلمۀ نماز، واژه ایمان به کار رفته است که نشاندهندۀ اهمیّت و مقام نماز و برابری آن با تمام ایمان میباشد. «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳: ۱. اولیای خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَکُونُوا شُهَداءَ» آری، بعضی انسان ها دارای چنان ظرفیّتی هستند که میتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزههای انسانها در طول تاریخ باشند. ۲. در قیامت، سلسله مراتب است. تشکیلات و سازماندهی محکمۀ قیامت بهگونهای است که ابتدا ائمه بر کارمردم گواهی میدهند، سپس پیامبر بر امامان گواه است. «لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً» ۳. آزمایش، یک سنّت قطعی الهی است و خداوند گاهی با تغییر فرمان، مردم را امتحان میکند. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ» ۴. پیروی از دستورات دین، مایۀ رشد و کمال و نافرمانی از آن، نوعی حرکت ارتجاعی است. «یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ» ۵. جز فرمان خداوند، به چیز دیگری از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مکان و شیوۀ خاصّی خود را عادت ندهیم؛ تا هر گاه فرمانی بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقۀ ما صادر شد، بهدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ» ۶. مقام تسلیم بر افراد عادّی سنگین است: «لَکَبِیرَةً» و تنها کسانی به این مقام دست مییابند که هدایت خاصّ الهی شامل آنان شود. «إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ» ۷. قوانین و مقررات، شامل زمانهای قبل نمیشود. اگر امروز فرمان تغییر قبله صادر شد، نمازهای قبلی صحیح است و از امروز باید بهسوی دیگر نماز خواند. «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ» ۸. تمام تغییرات و تحوّلات تکوینی و تشریعی، ناشی از رحمت و رأفت خداوندی است. «لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴ - تفسیر نور: «قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴: (ای پیامبر!) همانا میبینیم که تو (در انتظار نزول وحی، چگونه) روی به آسمان میکنی، اکنون تو را بهسوی قبلهای که از آن خشنود باشی، برمیگردانیم. پس روی خود را به جانب مسجدالحرام کن. و (شما ای مسلمانان) هر جا بودید، روی خود را به جانب آن بگردانید و همانا کسانی که کتاب (آسمانی) به آنها داده شده، (بهخوبی) میدانند که این فرمان به حق است که از ناحیۀ پروردگار صادر شده و خداوند از اعمال آنها غافل نیست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴: این آیه حاکی از آن است که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله منتظر و مشتاق نزول وحی در جهت تغییر قبله بود و این تغییر قبله از بیتالمقدّس به کعبه، وعدۀ خداوند به پیامبرش بوده است. ولی آن حضرت در موقع دعا، بیآنکه چیزی بگوید، بهسوی آسمان نگاه میکرد تا اینکه آیه نازل شد و دستور داد که رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و همۀ مسلمانان در موقع عبادت، روبهسوی مسجدالحرام و کعبه نمایند. اهل کتاب و یهود با آنکه حقّانیّت این تغییر را میدانستند و قبلًا در کتابهایشان خوانده بودند که پیامبر اسلام به سوی دو قبله نماز میگزارد، امّا این حقیقت را کتمان نموده و یا با القای شبهات و سؤالات، نقش تخریبی ایفا میکردند و خداوند با جملۀ «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ» آنان را تهدید مینماید. «تفسیر مجمعالبیان» دلایل رضایت پیامبر از قبلهبودن کعبه چه بوده است؟ رضایت رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله از قبله بودن کعبه، دلایلی داشت؛ از جمله: الف: کعبه، قبلۀ ابراهیم علیهالسّلام بود؛ ب: از زخم زبان، تحقیر و استهزای یهود آسوده میشد؛ ج: استقلال مسلمانان به اثبات میرسید؛ د: به اوّلین پایگاه توحید یعنی کعبه، توجّه میشد. چون مسئلۀ تغییر قبله یک حادثۀ مهمّی بود، لذا در آیه، دو بار در مورد توجّهبهکعبه، فرمان داده شده است: یکبار خطاب به پیامبر با لفظ «وَجْهِکَ» و یکبار خطاب به مسلمانان با کلمۀ «وُجُوهَکُمْ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴: ۱. آسمان، سرچشمۀ نزول وحی و نظرگاه انبیاست. «نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ» ۲. خداوند به خواستۀ انسانها آگاه است. «فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها» ۳. تشریع و تغییر احکام، از طرف خداوند است و پیامبر از پیشِ خود، دستوری صادر نمیکند. «فَوَلُّوا» ۴. ادب پیامبر در نزد خداوند بهقدری است که تقاضای تغییر قبله را به زبان نمیآورد، بلکه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مینماید. «قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ» ۵. خداوند رضایت رسولش را میخواهد و رضای خداوند در رضای رسول اوست. «قِبْلَةً تَرْضاها» ۶. قرآن، دانشمندانی که حقیقت را میدانند، ولی باز هم طفره میروند، تهدید و نکوهش میکند. «لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ» «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ» ۷. نباید دستورات دین را به مردم سخت گرفت. «شَطْرَ» به معنی سمت است. یعنی بهسمت مسجدالحرام ایستادن کافی است و لازم نیست بهطور دقیق رو به کعبه باشد. «فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ» تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵ - تفسیر نور: «وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آیَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵: و (ای پیامبر!) اگر هر گونه آیه، (نشانه و دلیلی) برای (این گروه از) اهل کتاب بیاوری، از قبلۀ تو پیروی نخواهند کرد و تو نیز پیرو قبلۀ آنان نیستی؛ (همانگونه که) بعضی از آنها نیز پیرو قبلۀ دیگری نیستند. و همانا اگر از هوسهای آنان پیروی کنی، پس از آنکه علم (وحی) به تو رسیده است، بیشک دراینصورت از ستمگران خواهی بود. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵: این آیه، از عناد و لجاجت اهل کتاب پرده برداشته و سوگند یاد میکند که هر چه هم آیه و دلیل برای آنان بیاید، آنها از اسلام و قبلۀ آن پیروی نخواهند کرد. چون حقیقت را فهمیدهاند، ولی آگاهانه از پذیرش آن سر باز میزنند. در واژه «لئن» حرف لام برای جواب قسم است. تهدید و هشدارهای قرآن نسبت به پیامبر، به منظور جلوگیری از بروز و رشد غلوگرایی و نسبت ناروای خدایی به اولیاست. آنگونهکه در ادیان دیگر، مردم به غلو، عیسی علیهالسّلام را فرزند خدا و فرشتگان را دختران خدا میدانستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵: ۱. لجاجت و تعصّب، مانع تفکّر، استدلال و حقبینی است. آنان نهتنها نسبت به اسلام تعصّب میورزند، در میان خودشان نیز عناد و لجاجت دارند. «ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ» «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ» ۲. در برابر هیاهو و غوغای مخالفان نباید تسلیم شد و برای مأیوسکردن دشمنان، قاطعیّت لازم است. «وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ» ۳. یهود و نصارا هر یک دارای قبلۀ ویژهای بودند. «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ» ۴. انحراف دانشمندان، بسیار خطرناک است. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۵. علم، بهتنهایی برای هدایت یافتن کافی نیست، روحیّۀ حقپذیری لازم است. یهود صاحب کتاب بودند، ولی با وجود تعصّب نابهجا، این علم چارهساز نشد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۶. پیامبر، حقّ تغییر قانون الهی را بر اساس تمایلات مردم ندارد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۷. آیین اسلام از سرچشمۀ علم واقعی است. «جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۸. قوانینی شایستۀ پذیرش و پیروی هستند که از هواهای نفسانی پیراسته و بر پایۀ علم بنا شده باشند. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۹. قانون، برای همه یکسان است. اگر بر فرض پیامبر نیز تابع هوا و هوس شود، گرفتار کیفر خواهد شد. «إِنَّکَ إِذاً» ۱۰. با وجود قانون الهی، پیروی از خواستههای مردم ظلم است. «إِذاً مِنَ الظَّالِمِینَ» منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۱۸-۲۲۵.
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۷۵تا۷۹ كذلك نرى إبراهيم ملكوت السماوات و الارض و ليكون من الموقنين(۷۵) فلما جن عليه اليل رءا كوكبا قال هذا ربى فلما اءفل قال لا اءحب الافلين(۷۶) فلما رءا القمر بازغا قال هذا ربى فلما اءفل قال لئن لم يهدنى ربى لا كونن من القوم الضالين(۷۷) فلما رءا الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اءكبر فلما اءفلت قال ياقوم إ نى برى ء مما تشركون (۷۸) إنى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض حنيفا و ما اءنا من المشركين(۷۹) ترجمه : ۷۵- اينچنين ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم ، تا اهل يقين گردد. ۷۶- هنگامى كه (تاريكى ) شب او را پوشانيد ستاره اى مشاهده كرد گفت : اين خداى من است ؟ اما هنگامى كه غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم . ۷۷- و هنگامى كه ماه را ديد (كه سينه افق را) مى شكافد گفت اين خداى من است ؟ اما هنگامى كه (آنهم ) افول كرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمائى نكند مسلما از جمعيت گمراهان خواهم بود. ۷۸- و هنگامى كه خورشيد را ديد (كه سينه افق را) مى شكافت گفت اين خداى من است ؟ اين (كه از همه ) بزرگتر است ، اما هنگامى كه غروب كرد گفت اى قوم ! من از شريكهائى كه شما (براى خدا) مى سازيد بيزارم . ۷۹ - من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمين را آفريده من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم .
تفسیر دلائل توحيد در آسمانها در تعقيب نكوهشى كه ابراهيم از بتها داشت ، و دعوتى كه از آزر براى ترك بت پرستى نمود، در اين آيات خداوند به مبارزات منطقى ابراهيم با گروههاى مختلف بت پرستان اشاره كرده و چگونگى پى بردن او را به اصل توحيد از طريق استدلالات روشن عقلى شرح مى دهد. نخست مى گويد: (همانطور كه ابراهيم را از زيانهاى بت پرستى آگاه ساختيم همچنين مالكيت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمين به او نشان داديم ) (و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السماوات و الارض ). ملكوت در اصل از ريشه (ملك ) (بر وزن حكم ) به معنى (حكومت و مالكيت است ، و (و) و (ت ) براى تاءكيد و مبالغه به آن اضافه شده بنابراين منظور از آن در اينجا حكومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است . اين آيه گويا اجمالى از تفصيلى است كه در آيات بعد درباره مشاهده وضع خورشيد و ماه و ستارگان و پى بردن از غروب آنها به مخلوق بود نشان آمده است . يعنى قرآن ابتدا مجملى از مجموع آن قضايا را ذكر كرده ، سپس به شرح آنها پرداخته است ، و به اين ترتيب منظور از نشان دادن ملكوت آسمان و زمين به ابراهيم روشن مى شود. و در پايان آيه مى فرمايد: (هدف ما اين بود كه ابراهيم اهل يقين گردد) (و ليكون من الموقنين ). شك نيست كه ابراهيم يقين استدلالى و فطرى به يگانگى خدا داشت اما با مطالعه در اسرار آفرينش اين يقين به سر حد كمال رسيد، همانطور كه ايمان به معاد و رستاخيز داشت ولى با مشاهده مرغان سر بريده اى كه زنده شدند، ايمان او به مرحله (عين اليقين ) رسيد. در آيات بعد اين موضوع را بطور مشروح بيان كرده و استدلال ابراهيم را از افول و غروب ستاره و خورشيد بر عدم الوهيت آنها روشن مى سازد. نخست مى گويد: (هنگامى كه پرده تاريك شب جهان را در زير پوشش خود قرار داد ستاره اى در برابر ديدگان او خودنمائى كرد، ابراهيم صدا زد اين خداى من است ؟! اما به هنگامى كه غروب كرد با قاطعيت تمام گفت : من هيچگاه غروب كنندگان را دوست نمى دارم ) و آنها را شايسته عبوديت و ربوبيت نمى دانم (فلما جن عليه الليل راى كوكبا قال هذا ربى فلما افل قال لا احب الافلين ). بار ديگر چشم بر صفحه آسمان دوخت اين بار قرص سيم گون ماه با فروغ و درخشش دلپذير خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود هنگامى كه ماه را ديد ابراهيم صدا زد اين است پروردگار من ؟ اما سرانجام ماه به سرنوشت همان ستاره گرفتار شد و چهره خود را در پرده افق كشيد، ابراهيم جستجوگر گفت : (اگر پروردگار من مرا به سوى خود رهنمون نشود در صف گمراهان قرار خواهم گرفت )! (فلما راى القمر بازغا قال هذا ربى فلما افل قال لئن لم يهدنى ربى لاكونن من القوم الضالين ). در اين هنگام شب به پايان رسيده بود و پرده هاى تاريك خود را جمع كرده و از صحنه آسمان مى گريخت ، خورشيد از افق مشرق سر برآورده و نور زيبا و لطيف خود را همچون يك پارچه زربفت بر كوه و دشت و بيابان مى گسترد، همين كه چشم حقيقت بين ابراهيم بر نور خيره كننده آن افتاد صدا زد خداى من اين است ؟! اينكه از همه بزرگتر و پرفروغتر است !، اما با غروب آفتاب و فرو رفتن قرص خورشيد در دهان هيولاى شب ، ابراهيم آخرين سخن خويش را ادا كرد و گفت : (اى جمعيت ، من از همه اين معبودهاى ساختگى كه شريك خدا قرار داده ايد بيزارم ) (فلما راى الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اكبر فلما افلت قال يا قوم انى برى مما تشركون ). اكنون كه فهميدم در ماوراى اين مخلوقات متغير و محدود و اسير چنگال قوانين طبيعت خدائى است قادر و حاكم بر نظام (كاينات من روى خود را به سوى كسى مى كنم كه آسمانها و زمين را آفريد و در اين عقيده خود كمترين شرك راه نمى دهم ، من موحد خالصم و از مشركان نيستم ) (انى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض حنيفا و ما انا من المشركين ). در تفسير اين آيه و آيات بعد و اينكه چگونه ابراهيم موحد و يكتاپرست به ستاره آسمان اشاره كرده و مى گويد: (اين خداى من است ) مفسران گفتگو بسيار كرده اند و از ميان همه تفاسير دو تفسير قابل ملاحظه تر است كه هر كدام از آن را بعضى از مفسران بزرگ اختيار كرده و در منابع حديث نيز شواهدى بر آن وجود دارد: نخست اينكه ابراهيم شخصا مى خواست درباره خداشناسى بينديشد و معبودى را كه با فطرت پاك خويش در اعماق جانش مى يافت پيدا كند، او خدا را با نور فطرت و دليل اجمالى عقل شناخته بود و تمام تعبيراتش نشان مى دهد كه در وجود او هيچگونه ترديدى نداشت ، اما در جستجوى مصداق حقيقى او بود، بلكه مصداق حقيقى او را نيز مى دانست اما مى خواست از طريق استدلالات روشنتر عقلى به مرحله (حق اليقين ) برسد و اين جريان قبل از دوران نبوت و احتمالا در آغاز بلوغ يا قبل از بلوغ بود.
در پاره اى از روايات و تواريخ مى خوانيم اين نخستين بار بود كه ابراهيم چشمش به ستارگان آسمان افتاد و صفحه نيلگون آسمان شب با چراغهاى فروزنده و پر فروغش را مى ديد، زيرا مادرش او را از همان دوران طفوليت به خاطر ترس از دستگاه نمرود جبار در درون غارى پرورش مى داد. اما اين بسيار بعيد به نظر مى رسيد كه انسانى سالها درون غارى زندگى كند و حتى در يك شب تاريك نيز يك گام از آن بيرون نگذارد، شايد تقويت اين احتمال در نظر بعضى به خاطر جمله راى كوكبا باشد كه مفهومش اين است كه تا آن زمان ستاره اى را نديده بود. ولى اين تعبير به هيچوجه چنين مفهومى را در بر ندارد، بلكه منظور اين است اگر چه تا آن زمان ستاره و ماه و خورشيد را بسيار ديده بود ولى به عنوان يك محقق توحيد اين نخستين بار بود كه به آنها نظر مى دوخت و در ارتباط افول و غروب آنها با نفى مقام خدائى از آنها انديشه مى كرد، در حقيقت ابراهيم بارها آنها را ديده بود اما نه با اين چشم . بنابراين هنگامى كه ابراهيم مى گويد هذا ربى (اين خداى من است ) به عنوان يك خبر قطعى نيست ، بلكه به عنوان يك فرض و احتمال ، براى تفكر و انديشيدن است ، درست مثل اينكه ما مى خواهيم در علت حادثه اى پى جوئى كنيم تمام احتمالات و فرضها را يك يك مورد مطالعه قرار مى دهيم و لوازم هر يك را بررسى مى كنيم تا علت حقيقى را بيابيم و چنين چيزى نه كفر است و نه حتى دلالت بر نفى ايمان مى كند، بلكه راهى است براى تحقيق بيشتر و شناسائى بهتر و رسيدن به مراحل بالاتر ايمان ، همانطور كه در جريان معاد نيز ابراهيم براى رسيدن به مرحله شهود و اطمينان ناشى از آن در صدد تحقيق بيشتر برآمد. در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از امام باقر يا صادق (عليهماالسلام ) چنين نقل شده است انما كان ابراهيم طالبا لربه و لم يبلغ كفرا و انه من فكر من الناس فى مثل ذلك فانه بمنزلته : (ابراهيم اين سخن را به عنوان تحقيق گفت و هرگز سخن او كفر نبود، و هر كس از مردم به عنوان تفكر و تحقيق اين سخن را بگويد همانند ابراهيم خواهد بود). در اين زمينه دو روايت ديگر نيز در تفسير نور الثقلين نقل شده است . تفسير دوم اين است كه ابراهيم اين سخن را به هنگام گفتگو با ستاره پرستان و خورشيدپرستان بيان كرد، و احتمالا بعد از مبارزات سرسختانه او در بابل با بت پرستان و خروج او از آن سرزمين به سوى شام بود كه با اين اقوام برخورد كرد، ابراهيم كه لجاجت اقوام نادان را در راه و رسم غلط خود در بابل آزموده بود، براى اينكه نظر عبادت كنندگان خورشيد و ماه و ستارگان را به سوى خود جلب كند، نخست با آنها همصدا شد و به ستاره پرستان گفت : شما مى گوئيد اين ستاره زهره پروردگار من است ، بسيار خوب يعنى باشد كه سرانجام اين عقيده را براى شما بازگو كنم ، چيزى نگذشت كه چهره پرفروغ ستاره در پشت پرده تاريك افق پنهان گشت اينجا بود كه حربه محكم به دست ابراهيم افتاد و گفت : من هرگز چنين معبودى را نمى توانم بپذيرم . بنابراين جمله (هذا ربى )، مفهومش اين است (به اعتقاد شما اين خداى من است ) و يا اينكه آنرا به عنوان استفهام گفت : آيا اين خداى من است ؟ در اين زمينه نيز حديثى در تفسير نور الثقلين و ساير تفاسير از عيون اخبار الرضا (عليه السلام ) نقل شده است . چگونگى استدلال ابراهيم بر توحيد اكنون اين سؤ ال پيش مى آيد كه ابراهيم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفى ربوبيت آنها استدلال كرد؟. اين استدلال ممكن است از سه راه باشد. ۱ - پروردگار و مربى موجودات (آنچنان كه از كلمه (رب ) استفاده مى شود) بايد هميشه ارتباط نزديك با مخلوقات خود داشته باشد، لحظه اى نيز از آنها جدا نگردد، بنابراين چگونه موجودى كه غروب مى كند و ساعتها نور و بركت خود را بر مى چيند و از بسيارى موجودات به كلى بيگانه مى شود، مى تواند پروردگار و رب آنها بوده باشد؟!. ۲ - موجودى كه داراى غروب و طلوع است ، اسير چنگال قوانين است چيزى كه خود محكوم اين قوانين است چگونه مى تواند حاكم بر آنها و مالك آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعيفى است و سر بر فرمان آنها و توانائى كمترين انحراف و تخلف از آنها را ندارد. ۳ - موجودى كه داراى حركت است حتما موجود حادثى خواهد بود، زيرا همانطور كه مشروحا در فلسفه اثبات شده است ، حركت همه جا دليل بر حدوث است ، زيرا حركت خود يكنوع وجود حادث است و چيزى كه در معرض حوادث است يعنى داراى حركت است نمى تواند يك وجود ازلى و ابدى بوده باشد (دقت كنيد).
نكته ها در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد: ۱ - در نخستين آيه مورد بحث كلمه (كذلك )(اينچنين ...) جلب توجه مى كند و مفهوم آن اين است : همانطور كه زيانهاى بت پرستى را براى عقل و خرد ابراهيم روشن ساختيم ، حكومت و مالكيت خدا را بر آسمان و زمين نيز به او نشان داديم ، بعضى از مفسران گفته اند: معنى آن اين است كه همانطور كه آثار قدرت و حكومت خود را بر آسمانها به تو نشان داديم به ابراهيم نيز نشان داديم تا بوسيله آنها به خدا آشناتر شود. ۲ - جن (از ماده جن بر وزن فن ) به معنى پوشانيدن چيزى است و در آيه مورد بحث معنى جمله اين است هنگامى كه شب ، چهره موجودات را از ابراهيم پوشانيد... و اينكه به ديوانه مجنون گفته مى شود بخاطر اين است كه گويا پرده اى بر عقل او كشيده شده است و اطلاق جن بر موجود نا پيدا نيز به همين ملاحظه است و جنين نيز به خاطر پوشيده بودن در درون رحم مادر است و اطلاق جنت بر بهشت و بر باغ به خاطر آن است كه زمينش زير درختان پوشيده است ، و قلب را جنان (بر وزن نهفته مى دارد. ۳ - در اينكه منظور از كوكبا (ستاره اى ) كدام ستاره بود است ؟ ميان مفسران گفتگو است ، ولى بيشتر مفسران ستاره زهره يا مشترى را ذكر كرده اند، و از پاره اى از تواريخ استفاده مى شود كه اين هر دو ستاره در زمانهاى قديم مورد پرستش بوده ، و جزء آلهه (خدايان ) محسوب مى شده است ، ولى در حديثى كه از امام على بن موسى الرضا (عليهماالسلام ) در عيون الاخبار نقل شده تصريح گرديده است كه اين ستاره ، ستاره زهره بوده است ، در تفسير على بن ابراهيم نيز از امام صادق (عليه السلام ) اين موضوع ، روايت شده است . بعضى از مفسران گفته اند كه مردم كلده و بابل در آنجا مبارزات خود را با بت پرستان شروع كرده هر يك از سيارات را خالق يا رب النوع موجوداتى مى شناختند، (مريخ ) را رب النوع جنگ و (مشترى ) را رب النوع عدل و علم و (عطارد) را رب النوع وزيران ... و (آفتاب ) را پادشاه همه مى دانستند!. ۴- بازغ از ماده (بزغ ) (بر وزن نذر) در اصل به معنى شكافتن و جارى ساختن خون است و لذا به جراحى كردن بيطار (دامپزشك ) بزغ گفته مى شود و اطلاق اين كلمه بر طلوع آفتاب يا ماه در حقيقت آميخته با يكنوع تشبيه زيبا است زيرا آفتاب و ماه به هنگام طلوع خود گويا پرده تاريكى را مى شكافند، علاوه بر اين در كنار افق سرخى كمرنگى كه بى شباهت به رنگ خون نيست در اطراف خود ايجاد مى كنند. ۵ - فطر از ماده فطور به معنى شكافتن است ، و همانطور كه ذيل آيه 14 همين سوره نوشتيم اطلاق اين كلمه بر آفرينش آسمان و زمين شايد به خاطر اين است كه طبق علم امروز، روز اول جهان توده واحدى بوده و بعد از هم شكافته شده و كرات آسمانى يكى پس از ديگرى به وجود آمده اند (براى توضيح بيشتر به تفسير آيه مزبور مراجعه فرمائيد). ۶ - حنيف به معنى خالص است چنانكه شرح آن در ذيل آيه 67 سوره آل عمران جلد دوم تفسير نمونه صفحه 461 بيان گرديد.
منبع (ادامه مطلب ...):
https://t.me/fazylatha
برخی از احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
https://farsi.khamenei.ir/photo-index?year=1381
مرجعیت علمی حضرت عبدالعظیم(ع) حضرت آیتالله امام خامنهای:«یک روایت از حضرت هادی علیهالصّلاةوالسّلام است که هم جنبهی علمی حضرت عبدالعظیم و هم جنبهی معنوی آن بزرگوار را نشان میدهد. کسی خدمت امام هادی علیهالسّلام رسید. حضرت به او فرمودند: تو در کجا هستی؟ گفت: در ری. فرمودند: هر مشکلی در امر دین داشته باشی، میتوانی از عبدالعظیمبنعبدالله الحسنی بپرسی. یعنی امام هادی علیه السّلام، عبدالعظیم الحسنی را به عنوان یک مرجع علم دین به شیعیان خودشان معرفی کردند. بعد در همین روایت هست که حضرت فرمودند: سلام مرا به او برسان. این هم جنبهی معنوی.» ۱۳۷۳/۰۸/۰۵
شهید حسن تهرانی مقدم
شهید سعید رجبعلی جاوردی
شهید دفاع مقدس
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
,
:: برچسبها:
حضرت عبدالعظیم علیه السلام ,
حضرت حمزه علیه السلام ,
سوره طارق ,
تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر نور ,
محسن قرائتی ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
تفسیر ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره انعام ,
امانتداری ,
فقیر ,
شریک ,
مال ,
عادل ,
مرجعیت علمی ,
حضرت عبدالعظیم (ع) ,
امام هادی علیه السلام ,
عبدالعظیم الحسنی ,
شهید حسن تهرانی مقدم ,
شهید سعید رجبعلی جاوردی ,
دفاع مقدس ,
شهید ابوذر طبرزدی ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 22 فروردين 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
اعمال و وظايف شب هاى قدر
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷ - تفسیر نور: «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» و (به یاد آور) هنگامیکه ابراهیم، پایههای خانه (کعبه) را با اسماعیل بالا میبرد (و میگفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷: از آیات و روایات متعدّد استفاده میشود که خانۀ کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیهالسّلام آن را تجدید بنا نموده است. چنانکه آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه میگوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» «ابراهیم، ۳۷» خداوندا بعضی از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت، در کنار خانه تو سکونت دادم. بنابراین در زمان شیرخوارگی حضرت اسماعیل علیهالسّلام نیز اثری از کعبه وجود داشته است. در سورۀ آل عمران «آل عمران، ۹۶» نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانۀ مردم یاد شده است. در آیۀ مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایههای خانه به دست ابراهیم علیهالسّلام است و این تعبیر میرساند که اساس خانۀ کعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام آن را بالا بردهاند. حضرت علی علیهالسّلام نیز در خطبه قاصعه «نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲» میفرماید: خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همین کعبه و سنگهای آن آزمایش مینماید. ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام در کار مساوی نبودند. در حدیث میخوانیم: ابراهیم بنّایی میکرد و اسماعیل سنگ به دست پدر میداد. شاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷: ۱. بانیان کارهای نیک را فراموش نکنیم. «إِذْ یَرْفَعُ» «إِذْ» یعنی گذشته را یاد کن. ۲. در مسیر اهداف الهی، کار بنّایی و کارگری نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولی آن را میخواهند. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ» «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا» ۳. کار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّی اگر کعبه بسازیم، ولی مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «رَبَّنا تَقَبَّلْ» ۴. کارهای خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذکر ندانیم. حضرت ابراهیم نامی از کار و بنّایی خود نبرد و فقط گفت: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا» ۵. در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیهالسّلام دعای خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸ - تفسیر نور: «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنامَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (ابراهیم و اسماعیل همچنین گفتند:) پروردگارا! ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما (نیز) امّتی که تسلیم تو باشند قرار ده و راه و روش پرستش را به ما نشان ده و توبۀ ما را بپذیر؛ که همانا تو، توبهپذیر مهربانی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸: با آنکه حضرت ابراهیم و اسماعیل هر دو در اجرای فرمان ذبح، عالیترین درجۀ تسلیم در برابر خدا را به نمایش گذاردند، امّا با این همه در این آیه از خداوند میخواهند که ما را تسلیم فرمان خودت قرار ده. گویا از خداوند تسلیم بیشتر و یا تداوم روحیّۀ تسلیم را میخواهند. کسی که فقط تسلیم خدا باشد، نه تسلیم عموی بتتراش میشود و نه در برابر بتها به زانو میافتد و نه از طاغوتها پیروی میکند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸: ۱. به کمالات امروز خود قانع نشوید، تکامل و تداوم آن را از خدا بخواهید. «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» ۲. توجّه به نسل و فرزندان، یک دورنگری عاقلانه و خداپسندانه است که حاکی از وسعت نظر و سوز و عشق درونی است و بارها در دعاهای حضرت ابراهیم آمده است. «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا» ۳. راه و روش بندگی را باید از خدا آموخت؛ وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و انحرافات میشود. «أَرِنا مَناسِکَنا» ۴. تا روح تسلیم نباشد، بیان احکام سودی نخواهد داشت. در اینجا ابراهیم علیهالسّلام ابتدا از خداوند روح تسلیم تقاضا میکند، سپس راه و روش عبادت و بندگی را میخواهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» «أَرِنا مَناسِکَنا» ۵. نیاز به توبه و بازگشت الطاف الهی، درهرحال و برای هر مقامی، ارزش است. «تُبْ عَلَیْنا» در حدیث میخوانیم: رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله هر روز، هفتاد مرتبه استغفار مینمود؛ با اینکه او معصوم بود و هیچ گناهی نداشت. ۶. یکی از آداب دعا، ستایش پروردگار است که در این آیه نیز به چشم میخورد. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹ - تفسیر نور: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و (از مفاسد فکری، اخلاقی و عملی) پاکیزهشان نماید، همانا که تو خود توانا و حکیمی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹: این آیه، دعایی دیگر از حضرت ابراهیم علیهالسّلام را بازگو میکند که بیانگر عظمت فوقالعاده روح، و ترسیمکنندۀ سوز و اخلاص درونی اوست؛ با آنکه خود در حال حیات و از پیامبران برجستۀ الهی است، برای نسلهای آینده دعا میکند که پروردگارا! در میان مردم و ذریّۀ من، پیامبری از خودشان مبعوث کن. از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أنا دعوة ابی ابراهیم» من نتیجۀ اجابت دعای پدرم ابراهیم هستم که فرمود: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ» «تفسیر صافی و المیزان» با آنکه در دعای ابراهیم علیهالسّلام تعلیم بر تزکیه مقدّم شده است، امّا خداوند در اجابت این دعا، تزکیه را مقدّم داشته تا به ابراهیم هشدار دهد که تزکیه، با ارزشتر است و تعلیم در مرتبۀ بعدی است. «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» «جمعه، ۲» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹: ۱. نیاز به رهبر آسمانی، از اساسیترین نیازهای جامعۀ بشری است. اگر قرنها قبل برای آن دعا میشود، نشاندهندۀ اهمیّت و ارزش و نقش آن است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ» «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ» آری، بالا بردن دیوارهای کعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهی، بتخانه ای بیش از آب درنمیآید. ۲. هدف از بعثت پیامبران، تعلیم و تزکیه مردم بر اساس کتاب آسمانی است. «یَتْلُوا»«یُعَلِّمُهُمُ»«یُزَکِّیهِمْ» ۳. علم و دانش زمانی نتیجه میدهد که همراه با بینش و حکمت، و همراه با تزکیه و تقوی باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰ - تفسیر نور: «وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ» کیست که از آیین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسیکه خود را (فریب داده و) بیخردی کند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰: در آیات قبل، گوشههایی از اهداف و شخصیّت حضرت ابراهیم بیان گردید. این آیه با توجّه به تابناکی و پاکی چهرۀ ابراهیم و آیین او میپرسد، چهکسی جز افراد نادان و سفیه از ابراهیم و اهداف او اعراض میکند؟! آیین او بهقدری ارزش دارد که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مفتخر است که راه او راه ابراهیم است. ابراهیم کسی است که در منطق، مخالف کافر را مبهوت میکند: «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» «بقره، ۲۵۸» و در شجاعت یک تنه همۀ بتها را میشکند: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» «انبیاء، ۵۸» قرآن او را حلیم معرّفی مینماید در صبر و توکّل نیز نمونه و سرآمد است تا آنجا که درون آتش افکنده میشود بیآنکه واهمهای داشته باشد. در سخاوت گوسالۀ چاقی را برای مهمانان کباب میکند. در تسلیم، کودک خود را در بیابان بیآبوگیاه مکه رها کرده و آنگاه که او به سن نوجوانی میرسد، به امر خداوند کارد بر گلوی او میگذارد. آری، انسان تنها با فریبدادن خرد خویش میتواند از ادیان الهی گریزان باشد. «سَفِهَ نَفْسَهُ» ابراهیم علیهالسّلام در دعایی از خداوند خواست که: «أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» «شعراء، ۸۳» خداوند دعای او را استجابت کرده و میفرماید: ابراهیم در آخرت از صالحان است. کسیکه راه ابراهیم را که برای نسل بشر، مرکز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب میکند، رها کرده و بهدنبال دیگران برود، سفیه و نادانی بیش نیست!! در فرهنگ قرآن، به افرادی که حقایق را نادیده انگاشته و کفران نعمت کنند، سفیه گفته میشود. چنانکه به بنیاسرائیل بهجهت بهانههای بیموردی که دربارۀ تغییر قبله میگرفتند، سفیه گفته شده است: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ» در ذیل آیۀ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ» نیز از امام علیهالسّلام نقل شده است که فرمود: کسیکه شراب بخورد، سفیه است. چنین شخصی بهجای نوشیدنیهای مفید و حلال، به سراغ آشامیدنی مضرّ و حرام میرود. آری، کسانی که راه حقّ را رها نموده و بیراهه میروند، سفیه هستند و آنکس که در انتخاب رهبر و مکتب، قدم درست بردارد عاقل است. در حدیث میخوانیم: عقل همان چیزی است که بهوسیلۀ آن خدا عبادت شود وگرنه شیطنت است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰: ۱. سفیه کسی است که منطق، مکتب، رهبر و راه حق را نادیده گرفته و بهدنبال هوسهای خود یا دیگران رهسپار شود. «سَفِهَ نَفْسَهُ» ۲. دینداری، خردورزی، و اعراض از آن، دلیلِ بیخردی است. «مَنْ یَرْغَبُ» «سَفِهَ نَفْسَهُ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱ - تفسیر نور: «إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (بهخاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگار ابراهیم به او گفت: تسلیم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱: ۱. مقامات و الطاف الهی، بدون دلیل به کسی واگذار نمیشود. اگر خداوند ابراهیم را برمیگزیند، به خاطر روحیّۀ تسلیمپذیری او در برابر خداست. «أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ» ۲. فلسفۀ تسلیم انسان در برابر خداوند آن است که او ربّالعالمین است. «أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲ - تفسیر نور: «وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به همان آیین سفارش نمودند (و گفتند:) فرزندان من! خداوند برای شما این دین (توحیدی) را برگزیده است. پس (تا پایان عمر بر آن باشید و) جز در حال تسلیم (و فرمانبرداری) نمیرید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲: ۱. در فکر سلامت عقیده و ایمان نسل و فرزندان خود باشیم و در وصایای خود تنها به جنبههای مادّی اکتفاء نکنیم. «وَصَّی» «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ۲. راه حق، همان راه اسلام و تسلیم بودن در برابر خداوند است. انبیاء همین راه را سفارش مینمودند. «وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ» ۳. خداوند در میان همۀ راهها، راه دین را برای ما برگزیده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ» ۴. حُسن عاقبت و مسلمان مردن مهم است. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» بسیار افرادی که اهل ایمان بودند، ولی مرتد و کافر شدند. «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» «نساء، ۱۳۷» ۵. گرچه زمان و مکان مردن به دست ما نیست، ولی میتوانیم زمینۀ حسنِ عاقبت خود را از طریق عقیده و عمل درست و دعا و دوری از گناه و افراد فاسد، فراهم کنیم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳ - تفسیر نور: «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» آیا شما (یهودیان) هنگامیکه مرگ یعقوب فرا رسید، حاضر بودید؟! آنهنگامکه به فرزندان خود گفت: پس از من چه میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا، و ما در برابر او تسلیم هستیم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳: گروهی از یهود اعتقاد و ادّعا داشتند که یعقوب هنگام مرگ، فرزندان خود را به دینی که یهود، با تمام تحریفاتش به آن معتقد بودند، سفارش و توصیه کرده است و آنها بدین سبب به آئین خود پای بند هستند. خداوند در ردّ این ادّعا و اعتقاد، آنان را مورد سؤال قرار میدهد که آیا شما در هنگام مرگ بر بالین یعقوب حاضر بودهاید که اینگونه میگویید؟ بلکه او از فرزندان خود اسلام و تسلیم در برابر خداوند را خواست، و فرزندان به او وعده دادند که عبادت و پرستش خدای یگانه و تسلیم بودن در برابر او را در پیش گیرند. در قرآن از جد و عمو، به پدر «أب» تعبیر میکند. «آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ» چون ابراهیم، جدّ فرزندان یعقوب و اسماعیل، عموی آنان بوده است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳: ۱. سخن باید بر اساس علم و آگاهی باشد. «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ» ۲. مرگ به سراغ همه میآید، حتّی پیامبران. «حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ» ۳. حسّاسترین زمانِ زندگی، لحظۀ مرگ است و حسّاسترین مسئله، موضوع دین و عقیده و حسّاسترین مخاطب، نسل انسان است. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ» ۴. موعظه در آستانۀ مرگ، آثار عمیقی دارد. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ» ۵. پدران باید نسبت به آیندۀ دینی فرزندان خویش، توجّه داشته باشند؛ حتّی فرزندان انبیاء در معرض خطر بیدینی هستند. «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی» ۶. همۀ انبیا، به عبادت و تسلیم در برابر خداوند سفارش میکردند. «إِلهاً واحِداً» ۷. فقط در برابر فرمان خداوند، تسلیم شویم. «لَهُ مُسْلِمُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴ - تفسیر نور: «تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» آنها امّتی بودند که درگذشتند، دستاورد آنها مربوط به خودشان و دستاورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام دادهاند، بازخواست نخواهید شد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴: یکی از اشتباهات بنیاسرائیل این بود که به نیاکان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار میکردند و گمانشان این بود که اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر کمالات گذشتگانشان، مورد عفو قرار خواهند گرفت. این آیه به آنان هشدار میدهد که شما مسئول اعمال خویش هستید، همچنانکه آنان مسئول کردههای خویش هستند. در کتاب غرر الحکم از حضرت علی علیهالسّلام آمده است: «الشرف بالهمم العالیة لا بالرمم البالیة» شرافت و بزرگی به همّتهای عالی و بلند است، نه به استخوانهای پوسیدۀ نیاکان و گذشتگان. در تاریخ میبینیم که افراد در سایۀ عمل خویش، آیندۀ خود را رقم میزنند. زن فرعون اهل بهشت میشود، ولی همسر لوط در اثر بدکرداری، به دوزخ رهسپار میشود. اینها نمونۀ عدالت و نظام حقِ پروردگار است. در حدیثی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: ای بنیهاشم، مبادا سایر مردم برای آخرت خود کار کنند، ولی شما به انساب خود دل خوش کنید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴: ۱. نسبت خویشاوندی، در قیامت کارساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ» ۲. آیندۀ هر کس و هر جامعهای، در گرو عمل خود اوست. «وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۰۲ - ۲۱۲.
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۳ و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق و يوم يقول كن فيكون قوله الحق و له الملك يوم ينفخ فى الصور عالم الغيب و الشهادة و هو الحكيم الخبير(۷۳) ترجمه: ۷۳ - او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و آن روز كه به آنها مى گويد موجود باش ، موجود مى شود، سخن او حق است و در آن روز كه در صور دميده مى شود حكومت مخصوص او است ، از پنهان و آشكار با خبر است و حكيم و آگاه مى باشد. تفسیر اين آيه در حقيقت دليلى است بر مطالب آيه قبل و دليلى است بر لزوم تسليم در برابر پروردگار، و پيروى از رهبرى او، لذا نخست مى گويد: او خدائى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است (و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق ). تنها چنين كسى كه مبدا عالم هستى است ، شايسته رهبرى مى باشد و بايد تنها در برابر فرمان او تسليم بود، زيرا همه چيز را براى هدف صحيحى آفريده است . منظور از حق در جمله بالا همان هدف و نتيجه و مصالح و حكمتها است يعنى هر چيزى را براى خاطر هدف و نتيجه و مصلحتى آفريد، در حقيقت اين جمله شبيه مطلبى است كه در سوره ص آيه 77 آمده آنجا كه مى فرمايد: و ما خلقنا السماء و الارض و ما بينهما باطلا: ما آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است بيهوده و بيهدف نيافريديم . سپس مى فرمايد: نه تنها مبدا عالم هستى او است ، بلكه رستاخيز و قيامت نيز به فرمان او صورت مى گيرد و آن روز كه فرمان مى دهد رستاخيز بر پا شود فورا بر پا خواهد شد (و يوم يقول كن فيكون ). بعضى احتمال داده اند كه منظور از اين جمله همان آغاز آفرينش و مبدا جهان هستى باشد كه همه چيز به فرمان او ايجاد شده است ، ولى با توجه به اينكه يقول فعل مضارع است ، و اينكه قبل از اين جمله اشاره به اصل آفرينش شده و همچنين با توجه به جمله هاى بعد ميتوان گفت كه اين جمله مربوط به رستاخيز و فرمان الهى در باره آن است همانطور كه در جلد اول صفحه 299 (ذيل آيه 117 بقره ) گفتيم منظور از جمله كن فيكون اين نيست كه خداوند يك فرمان لفظى به عنوان موجود باش صادر ميكند بلكه منظور اين است هر گاه اراده او به آفرينش چيزى تعلق گيرد، بدون نياز به هيچ عامل ديگرى ، اراده اش جامه عمل به خود ميپوشد، اگر اراده كرده است يك دفعه موجود شود، يك دفعه موجود خواهد شد و اگر اراده كرده است تدريجا موجود گردد، برنامه تدريجى آن شروع خواهد شد. بعد اضافه مى كند كه گفتار خداوند حق است يعنى همان طور كه آغاز آفرينش بر اساس هدف و نتيجه و مصلحت بود، رستاخيز نيز همانگونه خواهد بود. (قوله الحق ). و در آن روز كه در صور دميده مى شود و قيامت بر پا ميگردد، حكومت و مالكيت مخصوص ذات پاك او است (و له الملك يوم ينفخ فى الصور). درست است كه مالكيت و حكومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پايان جهان و در عالم قيامت ادامه خواهد داشت و اختصاصى به روز رستاخيز ندارد، ولى از آنجا كه در اين جهان يك سلسله عوامل و اسباب در پيشبرد هدفها و انجام كارها مؤثر است گاهى اين عوامل و اسباب انسان را از خداوند كه مسبب الاسباب است غافل ميكند، اما در آن روز كه همه اين اسباب از كار ميافتد، مالكيت و حكومت او از هر زمان آشكارتر و روشنتر ميگردد، درست نظير آيه ديگرى كه مى گويد: لمن الملك اليوم لله الواحد القهار: حكومت و مالكيت امروز (روز قيامت ) براى كى است ؟ تنها براى خداوند يگانه پيروز است (سوره غافر - آيه 16). در باره اينكه منظور از (صور)كه در آن دميده مى شود چيست و چگونه اسرافيل در صور ميدمد تا جهانيان بميرند و بار ديگر در صور ميدمد تا همگى زنده شوند و قيامت بر پا گردد، در ذيل آيه 68 سوره زمر به خواست خدا مشروحا بحث خواهيم كرد، زيرا تناسب بيشترى با آن آيه دارد. و در پايان آيه اشاره به سه صفت از صفات خدا كرده ،خداوند از پنهان و آشكار با خبر است (عالم الغيب و الشهادة ). و كارهاى او همه از روى حكمت ميباشد، و از همه چيز آگاه است (و هو الحكيم الخبير). در آيات مربوط به رستاخيز غالبا به اين صفات خدا اشاره شده است كه او هم آگاه است و هم قادر و حكيم يعنى به مقتضاى علم و آگاهيش اعمال بندگان را ميداند و به مقتضاى قدرت و حكمتش به هر كس جزاى مناسب ميدهد.
منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha
بسم الله الرحمن الرحیم از دعاهای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اللَّهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ، وَ الرِّضَا بِقَدَرِكَ، وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَاتَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، يَا رَبَّ الْعَالَمِين خداوندا؛ بر من منّت بگذار با توکّل بر خودت، و سپردن امور به خودت، و پسندیدن تقدیراتت، و تسلیم برای دستوراتت، تا آنکه نه دوست داشته باشم آنچه به تأخیر می اندازی زودتر اتّفاق بیفتد، و نه آنچه جلو می اندازی تأخیر بیفتد، ای پروردگار جهانیان. «کافی» ج ۲ ص ۵۸۱
بسم الله الرحمن الرحیم بیان رحمت لطائف عرفانی در ادعیۀ ائمّه علیهم السلام علّامه آیةالله حسن زاده آملی آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نكات سرّى كه در ادعيه و اوراد و مناجاتهاى ائمۀ اطهار ما پيدا مى شود در روايات نمى شود بدست آورد، زيرا كه در روايات مخاطب مردم اند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مى كردند و سخن مى گفتند؛ اما در مناجاتها و ادعيه در خلوتخانۀ عشق، با جمال و جلال مطلق به راز و نياز مى پرداختند كه آنچه گفتنى بود به زبان مىآوردند. «مجموعه مقالات» ص ۱۵۶
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34411
جهیزیهی کم سرشکستگی نیست مبادا بروید پول قرض کنید، #جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیهاش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست. بیانات امام خامنه ای در مراسم خطبه عقد زوجهای جوان؛ ۸۱/۳/۲۹
شهید عیسی ریگی راد شهادت: یازدهم آبان 1365، در اطراف فرودگاه زاهدان بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 ارتش
شهید«عیسی ریگی راد» در قسمتی از وصیت نامه اش به خانواده خود می نویسد: در هر کاری صداقت را پیشه کنند و به جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمایند و تحت هیچ شرایطی رهبر و مسئولان نظام را فراموش نکنند و همیشه خدمتگزار آنها باشند و با مردم باشند با اخلاق نیکو رفتار نماینـد، از یاد خدا غافل نشوند و نمازشان را به وقت بخوانند. چون خواندن نماز انسان را از معصیت و گناه پاک می کند.
شهيد «مصيب دهقان» شهادت: 27 اسفند ماه سال 1361
بخشی از وصیت نامه: خداوند را شكرگزارم كه دانايىام داد كه خودم و او را بشناسم و راهم را انتخاب كنم. خداوند را شكر گزارم كه بينايىام داد كه جهان را با ديدهاى باز بنگرم و جهان بينى خود را انتخاب كنم... بارالها از تو مىخواهم كه رزمندگان اسلام، پويندگان راه حسين و يارى دهندگان و مبلغين و ناشرين كتب و ناطقين اسلام را در پناه خودت محفوظ بدارى. بارالهى از تو مىخواهم كه پاسداران برحق اسلام را يارى دهى. اى خداى مهربان از تو مىخواهم كه شهادت در راهت را نصيبم كنى و آن طور كه تو مىخواهى بشوم. بار خدايا فرزندانم را فرزندانى صالح و يارى دهنده امام زمان (عج) قرارده. بار خدايا از سرتقصيرات و گناهانم و اشتباهات اين بنده حقير و ذليل و مسكين درگذرى و مرا همنشين اصحابت قرار دهى.
شهید غلامرضا زورقی شهادت: چهارم خرداد 1367، در شلمچه بخشی از وصیت نامه: خواهرانم زحمات شما همیشه در نظرم هست. شما باید زینبی زندگی کنید از فرهنگ غرب تقلید نکنید. شمایید که با حجاب خود به خون من بهاء می دهید …
شهید «غلامرضا مرزبان» شهادت: 24 اسفندماه 1363 در منطقه شرق دجله بخشی از وصیت نامه: ای امت حزبالله! دست از این انقلاب و رهبر بر ندارید که به گمراهی خواهید افتاد و به عذاب خداوند دچار خواهید شد. پاسدار خون شهدا باشید.
شهید رجبعلی ادب هفدهم آذر ۱۳۴۵ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش هاجر نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم اسفند ۱۳۶۴ در مریوان توسط نیروهای بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.
بخشی از وصیت نامه:
شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با عشق انتخابش میکند ...
شهید محمود دولتی مقدم شهادت: بیست و هفتم دی 1371، به عنوان فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) در جاده زابل_زاهدان هنگام درگیری با اشرار بخشی از وصیت نامه: زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت ...
شهید «علی یاری»
شهادت: 15 فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران
خداوندا! به شهدای كربلا قسمت میدهم، ما را نيز جزو شهدا محسوب كن. چه كنم از روزی كه از عمرم سوال میشود؟ چه كنم روزی كه از نعمتهايت سوال میشود؟
...
حال كه بايد يك روزی بميريم و با اين ذلت، چرا مرگ را مغلوب خودمان نكنيم و با افتخار به سراغش نرويم و در عوض شهادت و رضوان خدا را بخريم. حالا كه خدا جانی را كه خودش به ما داده خريدار است، چرا نفروشيم؟ مگر ما چقدر میخواهيم زنده بمانيم؟
شهید «اکبر دهباشی» شهادت: بیست و چهارم فروردین 1370، در پاسگاه کوله سنگی زاهدان هنگام درگیری با اشرار بخشی از وصیت نامه: خدایا چطور وقتی اسرائیل به مردم بی دفاع فلسطین حمله می کند، آمریکا از او پشتیبانی می نماید، ما مسلمانان برای چه این گونه خودخواه و بی معرفت و بی غیرت باشیم؟ ... برادران و خواهران مسلمان همکاران عزیز در راه اسلام لحظه ای درنگ نکنید، که اگر اسلام شکست بخورد، دیگر خبری از اسلام نیست ...
شهید«محمد حسین رافت» شهادت: بیست و دوم شهریور 1359، در سردشت
اما توصیه من به خانواده من این است که همیشه خوددار باشند و به مصائب حضرت زینب (س) فکر کنید. هیچ از جدایی من نگران مباشـیـد کـه اگـر مـن شهید شوم جای این دارد به پدرم تبریک بگویید. چون در راه اسلام شهید شده ام. خواهران و برادران من همیشه پیرو خط امام خمینی باشید و با حجاب خود راه اسلام و حضرت زینب (س) را ادامه دهید ...
شهید «محمد خانی» شهادت: نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پاسگاه زید بخشی از وصیت نامه: «ای کسانی که در پای مجالس روضه با ریختن اشک فریاد بر میآورید که ای کاش در کربلای حسین(ع) بودم و حسین(ع) را یاری میکردم. به هوش باشید که تاریخ تکرار شده است و اکنون اسلام نیاز به یاری شما دارد و هر سستی خیانت به اسلام و امام حسین(ع) است.»
شهید «حسین واحد اطربی»
شهادت: 16 فروردین 1367 بخشی از وصیت نامه: «شما ای خواهر عزیز و مهربان! از شما میخواهم که در شهادتم زینبوار حرکت کنید به خاطر اینکه اولین هدیه بود که در راه اسلام دادید، باید سربلند و سرفراز باشید و بدانید که حجاب اسلامی شما کوبندهتر از خون من است.»
شهید«عیسی راحتی» شهادت: بیست و چهارم اسفند 1360، در گیلان غرب
بخشی از وصیت نامه: خدایا شهادت برایم آرزوست پروردگارا با تــو پیمان می بندم که حتی یک لحظه را غنیمت شمرده و از آن یک لحظه جهت انهدام دشمن تلاش کنم انقدر بستیزم تا اگر سزاوار باشم شربت گوارای شهادت را بنوشم. خدایا شهادت برایم آرزوست ...
شهید «محمود احمدوند آورزمانی» شهادت: 22 اسفند 1360
بخشی از وصیت نامه: پدر و مادر عزیزم، نماز را اول وقت بخوانید زیرا ستون و پایهی یکتاپرستی است. همیشه پشتیبان حق باشید حتی اگر به ضرر شما باشد. پشتیبان امام و ولایت فقیه و برای فرج و ظهور امام عصر (عج) دست به دعا باشید. تا آخرین قطره خون خود پاسدار و نگهبان جمهوری اسلامی باشید.
شهید «داود ابراهیمی» شهادت: سیام اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در سومار
بخشی از وصیت نامه: خواهرانم! همانطوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفتهام شماها هم دنباله راه زینب (س) را ادامه بدهید. واجب شرعی بود بر ما جوانها که در دفاع از دین جد ما محمد (ص) بپا خیزیم ...
شهید «اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی»
شهادت: بیست و چهارم تیر 1361، در شلمچه
بخشی از وصیت نامه: پدر جان برایم غصه نخورید که من شهید می شوم چون من راه خدا را می پیمایم و در راه اسلام شهید می شوم اگر شهید شدم به مراد خودم رسیدم ... پدر اگر شهید شدم و بدنم را نیاوردند، ناراحت نشوی، چون کسی که برای جنگ می آید، جانش را فدای راه حسین(ع) و راه امام را می پیماید ...
شهید «سیدابوالفضل آتشی مریمآبادی» شهادت: 20 فروردین 1366 در عملیات کربلای8 بخشی از وصیت نامه: ای مادر و خواهر گرامی! دوست دارم كه در مرگ من همانند زينب(س) در مرگ برادرش، استقامت داشته باشيد و زينبوار با دشمنان اسلام مبارزه نماييد ... دوستان! به راه پاک رهبر روح الله ايمان داشته باشيد و در راه پيشبرد اهداف جمهوری اسلامی با وحدت هرچه بيشتر تلاش نماييد. مرا با همين لباس بسيجی به خاک بسپاريد تا منافقان و شيطان بزرگ بدانند كه من سرباز امام زمان(عج) و نايب بر حق او امام خمينی بودم. از خواهران شهيدپرور میخواهم كه فرزندان خود را به اخلاق نيكو آراسته نمايند زيرا كه اين كودكان اميدان امروز و به اهتزاز درآورندگان پرچم "لا اله الا الله" بر فراز كاخهای سفيد و سرخ در فردا هستند. از ملت شهيدپرور میخواهم كه دعای كميل، توسل و ساير دعاها را فراموش ننماييد و هميشه برای سلامتی رهبر دعا نماييد ...
شهید«مهدی خزائی»
شهادت: دوازدهم تیر 1365 در عملیات کربلای 1 بخشی از وصیت نامه: شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده خدا و علی (ع) امام بعد از او بوده و شما را به تقوا و حفظ شئون اسلامی و پیروی از ولایت فقیه وصیت می کنم ...
شهید عبدالمجید قشونی
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
شب هاى قدر ,
شب قدر ,
لیله القدر ,
تفسیر ,
صفحۀ ۲۰ قرآن کریم ,
قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر نور ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره انعام ,
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ,
حسن زاده آملی ,
علامه حسن زاده آملی ,
جهیزیه ,
شهید عیسی ریگی راد ,
شهيد مصيب دهقان ,
شهید غلامرضا زورقی ,
شلمچه ,
شهید غلامرضا مرزبان ,
شهید رجبعلی ادب ,
شهید محمود دولتی مقدم ,
شهید علی یاری ,
شهید اکبر دهباشی ,
شهید محمد حسین رافت ,
شهید محمد خانی ,
شهید حسین واحد اطربی ,
شهید عیسی راحتی ,
شهید محمود احمدوند آورزمانی ,
شهید داود ابراهیمی ,
شهید اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی ,
شهید سیدابوالفضل آتشی مریمآبادی ,
شهید مهدی خزائی ,
شهید عبدالمجید قشونی ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام علی علیه السلام ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1397
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳ - تفسیر نور: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصاری عَلی شَیْءٍ وَ قالَتِ النَّصاری لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ» و یهودیان گفتند: مسیحیان بر حق نیستند، و مسیحیان گفتند: یهودیان بر حق نیستند، درحالیکه (هر دو گروه)آنان، کتاب آسمانی را میخوانند! همچنین افراد نادان دیگر (همچون مشرکان که خبر از کتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند. پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند، در بین آنان داوری خواهد نمود. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳: این آیه ترسیمی مجدّدی از سیمای متعصّبِ اهل کتاب است که هر گروه درصدد نفی گروه دیگر است. یهودیان، مسیحیان را بر باطل و بیموقعیّت در پیشگاه خداوند معرّفی میکنند و در مقابل، مسیحیان نیز یهود را بیمنزلت در نزد خداوند میدانند. اینگونه برخوردها، از روحیّۀ متعصّب آنها سرچشمه میگیرد؛ درحالیکه اگر به کتاب آسمانی خود توجّه کنند، از این برخوردها دست برمیدارند. سپس میفرماید: مشرکان و بتپرستان نیز با آنکه کتاب آسمانی ندارند، همان سخنها را میگویند. یعنی صاحبان عقاید باطل همدیگر را نفی میکنند، ولی همۀ این اختلافات در روز قیامت، با داوری خداوند متعال پایان میپذیرد و آنها حق را مشاهده میکنند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳: ۱. تعصّب بیجا و انحصارطلبی بیدلیل، ممنوع است. تحقیر و نادیدهگرفتن دیگران، نشانۀ استبداد و خودمحوری است. «لَیْسَتِ النَّصاری عَلی شَیْءٍ» «لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْءٍ» هر گروهی به آنچه خود دارد میبالد و این بالیدنهای بیجا ریشۀ بسیاری از فتنههاست. در سورۀ مؤمنون آیۀ ۵۳، تعبیر دیگری دارد: «کلّ حزب بما لدیهم فرحون» هر گروهی به آنچه در نزدشان هست، شادمان است. ۲. اگر تعصّب و خودخواهی باشد، علم هم نمیتواند هدایت کند. اهل کتاب قادر به تلاوت آن بودند ولی بهخاطرِ داشتن روحیّۀ انحصارطلبی تلاوتها کارساز نبود. «وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ» ۳. در فضای آمیخته به تعصّب، عالم و جاهل همانند هم فکر میکنند. مشرکان جاهل همان حرفی را میزدند که تلاوتکنندگان تورات و انجیل میگفتند. «کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ» تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴ - تفسیر نور: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فِی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ» کیست ستمکارتر از آنکه نگذاشت نام خدا در مساجد الهی برده شود و سعی در خرابی آنها داشت؟ آنان جز با ترس و خوف، حقّ ورود به مساجد را ندارند. بهرۀ آنان در دنیا، رسوایی و خواری و در آخرت عذاب بزرگ است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴: بنابرآنچه از شأن نزولها و برخی روایات به دست میآید، آیه دربارۀ کسانی نازل شده است که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند. در طول تاریخ، تخریب مساجد و یا جلوگیری از رونق آنان بارها به دست افراد منحرف و طاغوتها صورت گرفته است. از تخریب بیتالمقدّس و آتشزدن تورات به دست مسیحیان به رهبری شخصی به نام «فطلوس» گرفته، تا ممانعت قریش از ورود مسلمانان به مسجدالحرام، نشانهای از همین تلاشها است. امروز نیز از یکسو شاهد تخریب مساجد باقیمانده از صدر اسلام در کنار قبور ائمه بقیع علیهمالسّلام بهعنوان مبارزه با شرک هستیم و از طرف دیگر ویرانی مساجد تاریخی، همانند مسجد بابری در هند را که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قارّه است، به چشم میبینیم. اینها همه حکایت از روحیّۀ کفرآلود طاغوتها و جاهلانی دارد که از یاد و نام خداوند که در مراکز توحید طنینانداز میشود، وحشت دارند. این آیه به والدین و بزرگانی که از رفتن فرزندانشان به مساجد ممانعت به عمل میآورند، هشدار میدهد. اگر خرابی مسجد ظلم باشد پس آباد کردن مسجد، انفع کارها میباشد. «تفسیر فخر رازی» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴: ۱. ظلم فرهنگی، بزرگترین ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ» (در قرآن «أَظْلَمُ»، به افترا بر خدا و بستن خانه خدا گفته شده که هر دو جنبۀ فرهنگی دارد.) ۲. خرابی مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست؛ بلکه هر برنامهای که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در خرابی آن است. «مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ» ۳. مساجدی مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود. مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» ۴. دشمن از در و دیوار مسجد نمیترسد؛ ترس او از زندهشدن نام خدا و بیداری مسلمانان است. «أَنْ یُذْکَرَفِیهَا اسْمُهُ» ۵. مساجد سنگر مبارزه هستند، لذا دشمن سعی در خرابی آنها دارد. «سَعی فِی خَرابِها» ۶. مسجد باید پُر رونق و پُر محتوی و همانند سنگر فرماندهی نظامی باشد. همچنانکه جاسوس از رخنه به مراکز نظامی در وحشت و اضطراب است، باید مخالفان و دشمنان نیز از نفوذ و ورود به مساجد، در ترس و نگرانی باشند. «ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِینَ» ۷. کسانیکه با مقدّسات دینی به مبارزه برمیخیزند، علاوهبر قهر الهی در قیامت، گرفتار ذلّت و خواری دنیا نیز میشوند. «سَعی فِی خَرابِها» «لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ» اگر سعی در خرابی ساختمانی که یادآور خداست، ذلّت دنیوی و عذاب اخروی دارد، پس کسانیکه با شایعه و تهمت و تحقیر، قداست مردانی را شکستند که در جامعه یادآور خدا هستند، قطعاً در همین دنیا گرفتار ذلّت و نکبت خواهند شد. تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵ - تفسیر نور: «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ» مشرق و مغرب از آن خداست؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی خداست، همانا خداوند (بههمهجا) محیط و (به هر چیز) داناست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵: یهود بعد از تغییر قبلۀ مسلمانان از بیتالمقدّس به کعبه، ایجاد سؤال و یا القاء شبهه میکردند که به چه دلیلی قبله تغییر یافته است. هر چند در آیات قبل «بقره، ۱۰۶» به اجمال و سربسته، خداوند پاسخ اینگونه اعتراضات را بیان فرمود، ولی این آیه نیز بر این حقیقت تکیه میکند که مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست. اگر کعبه نیز بهعنوان قبله قرار داده شده است، برای تجلّی وحدت مسلمانان و تجدید خاطرات ایثارگری و شرکستیزی ابراهیم علیهالسّلام است. و بهاینخاطر دارای قداست و احترام میباشد. چنانکه در رسالههای احکام مراجع آمده است، در نمازهای مستحبی، قبله شرط نیست و حتّی میتوان در حالِ راهرفتن یا سواره به جا آورد. برخی روایات نیز در ذیل این آیه، به این مطلب اشاره نمودهاند. امام باقر علیهالسّلام میفرماید: «انزل اللَّه هذه الایة فی التطوع خاصّة» این آیه در مورد نماز مستحبی نازل شده است. (تفسیر برهان راهنما) آیهای که در مورد نماز مستحبی نازل شده است: سورۀ بقره ، آیۀ ۱۱۵ میباشد. اگر به فرمودۀ آیۀ قبل، گروهی در خرابی مسجد تلاش کردند، شما از پای ننشینید که توجّه به خدا در انحصار جهتی خاصّ نیست. جهت قبله به شرق یا غرب باشد، موضوعی تربیّتی و سیاسی است، اصل و مقصود، یاد خدا و ارتباط با او میباشد. قرآن در ستایش گروهی از بندگان میفرماید: «یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ»«آل عمران، ۱۹۱» آنان خدارا به حال ایستاده و نشسته و خوابیده یاد میکنند. و یا در پاسخ هیاهویی که برای تغییر قبله درست شد، میفرماید: «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» «بقره، ۱۷۷» یعنی: ای مردم! نیکی این نیست که رو به سوی شرق یا غرب در حال عبادت باشید، بلکه نیکی در ایمان واقعی شما به خدا و انجام کارهای خداپسندانه است. هر چند در آیۀ قبل، از بزرگترین ظلم یعنی تخریب مساجد یا منع از مساجد، سخن به میان آمد و یا اینکه درجایدیگر میفرماید: اگر جهاد نبود صوامع و بیع و مساجد ویران میشدند. «حج، ۴۰» ولی آیه بشارت به این است که مبادا مأیوس شوید و یا احساس ناامیدی و بیپناهی بکنید؛ تمام جهان، محل عبادت و همهجای هستی قبلهگاه است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵: ۱. هر کاری که به فرمان خداوند بوده و رنگ الهی داشته باشد، وجهاللَّه و عبادت است. «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» ۲. خداوند در همهجا حاضر و بر هرچیز ناظر است. «إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶ - تفسیر نور: «وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» و (برخی از اهل کتاب و مشرکان) گفتند: خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است. منزّه است او، بلکه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او فرمانبر هستند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶: اهل کتاب و مشرکان، هر کدام بهنوعی برای خداوند فرزندی میپنداشتند. یهود میگفت: عُزَیر فرزند خداست. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ» «توبه، ۳۰» نصاری نیز حضرت عیسی را فرزند خدا معرّفی میکردند. «وَ قالَتِ النَّصاری الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ» «توبه، ۳۰» و مشرکان، فرشتگان را فرزندان خدا میدانستند. «یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ» «نحل، ۵۷» این آیه ردّی است بر این توهّم غلط و نابهجا، و ذات خداوند را از چنین نسبتی منزّه میداند. خدا را با خود مقایسه نکنیم؛ اگر انسان نیاز به فرزند دارد به خاطر موارد ذیل است: ۱. عمرش محدود است و میل به بقای خویش و نسل خویش دارد؛ ۲. قدرتش محدود است و نیازمند معاون و کمککننده است؛ ۳. نیازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسی داشته باشد. ولی خداوند از همۀ این کمبودها و نیازها منزّه است، بلکه هر چه در آسمانها و زمین است، همه در برابر او متواضع هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶: ۱. خدایی که همۀ آسمانها و زمین در برابر او تسلیم هستند، چه کمبودی دارد تا از طریق فرزند گرفتن آن را جبران کند؟! «بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ» ۲. خشوع و تواضع، در برابر کسی سزاوار است که تمام هستی از آن اوست؛ نه بتها و طاغوت هایی که از آفریدن حتّی یک مگس نیز عاجزند و قدرت نفع و ضرری ندارند. «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷ - تفسیر نور: «بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» پدیدآورندۀ آسمانها و زمین اوست و هنگامیکه فرمان (وجود) چیزی را صادر کند، فقط میگوید: باش! پس (فوراً) موجود میشود. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷: او نه تنها مالک همۀ موجودات است، بلکه خالق آنهاست، آن هم بهطور بدیع و بدون نقشه قبلی. پس او چه نیازی به فرزند دارد؟! هر گاه وجود چیزی را اراده کند، به او میگوید: باش! و فوراً خلق میشود. به تعبیر حضرت رضا علیهالسّلام: خداوند در کار خویش حتّی نیازمند گفتن کلمۀ «کُنْ» نیست، ارادۀ او همان و آفریدن همان. «فارادة اللَّه الفعل لا غیر ذلک یقول له کن فیکون بلالفظ و لا نطق و لا همّة و لا تفکّر» «کافی، ج ۱، ص ۱۰۹» در این چند آیه، با قدرت الهی آشنا شدیم: «لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» مشرق و مغرب برای اوست. «لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» آسمانها و زمین برای اوست. «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» همه برای او متواضع و فرمانبردار هستند. «بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» پدیدآورندۀ آسمانها و زمین اوست. «کُنْ فَیَکُونُ» به فرمانِ او هر چیز موجود میشود. همچنانکه خداوند در یک آن میآفریند، در مقام قهّاریّت نیز میتواند دریکآن همهچیز را از بین ببرد. چنانکه در آیۀ ۱۹ سورۀ ابراهیم فرموده: «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» ایمان به چنین قدرتی، که وجود و عدمِ همهچیز به دست اوست، به انسان توانایی فوقالعاده میدهد و او را از یأس و ناامیدی باز میدارد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷: ۱. آفرینش خداوند، همواره بدیع و ابتکاری است. «بَدِیعُ» ۲. خداوند میتواند در یک لحظه همۀ هستی را بیافریند «کُنْ فَیَکُونُ» هر چند حکمتش اقتضا میکند که سلسله علل در کار باشد و بهتدریج خلق شوند. تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸ - تفسیر نور: «وَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینا آیَةٌ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ» کسانیکه نمیدانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمیگوید؟ یا آیه و نشانهای بر خود ما نمیآید؟ همچنین گروهی که قبل از آنان بودند مِثلِ گفتۀ آنان را گفتند، دلها (و افکارشان) مشابه است، ولی ما (به اندازۀ کافی) آیات و نشانهها را برای اهل یقین (و حقیقتجویان) روشن ساختهایم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸: باز هم تقاضای نابهجا از سوی گروه دیگری از کفّار! افراد ناآگاه، در برابر دعوت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله چنین میگویند: چرا خداوند مستقیماً با خودِ ما سخن نمیگوید؟ چرا بر خود ما آیه نازل نمیشود؟! قرآن برای جلوگیری از اثراتِ سوءِ احتمالی اینگونه سخنهای یاوه و بیجا بر سایر مسلمانان و دلداری به رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله، سؤال و خواست آنها را خیلی عادّی تلقّی میکند که این سؤالات حرف تازهای نیست و کفّار قبل از اینها نیز از انبیای پیشین چنین توقّعات نابهجا را داشتهاند. سپس میفرماید: طرز تفکّر هر دو گروه به یکدیگر شباهت دارد، ولی ما برای اینگونه درخواستها اعتبار و ارزشی قائل نیستیم. چرا که آیات خودمان را بهقدر کفایت برای طالبان حقیقت بیان کردهایم. توقّعات نابهجا، یا بهخاطر روحیّۀ استکبار و خودبرتربینی است و یا بهخاطر جهل و نادانی. آنکه جاهل است، نمیداند نزول فرشتۀ وحی بر هر دلی ممکن نیست و حکیم، شربت زلال و گوارا را در هر ظرفی نمیریزد. در قرآن میخوانیم: اگر پاکدل و درست کردار بودید، فرقان و قوّۀ تمیز به شما میدادیم. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» «انفال، ۲۹» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸: ۱. اصالت به تلاش و لیاقت است؛ نه تقاضا و توقّع. گروهی هستند که بهجای تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابهجای خود را مطرح میکنند. «لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ» ۲. سنّت خداوند اتمام حجّت و بیان دلیل است، نه پاسخگویی به خواستهها و تمایلات نفسانی هر کس. «قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ» تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹ - تفسیر نور: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِیمِ» (ای رسول!) ما تو را به حق فرستادیم تا بشارتگر و بیمدهنده باشی و تو مسئول (گمراه شدن) دوزخیان (و جهنّم رفتن آنان) نیستی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹: ای رسول گرامی! به توقّعات نابهجای کفّار توجّه نکن. آنان هر کدام توقّع دارند اوراق متعدّدی از آیات برایشان نازل شود «بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «مدّثر، ۵۲» درحالیکه ما تو را همراه منطق حق برای مردم فرستادهایم تا از طریق بشارت و انذار، آنان را نسبت به سعادت خودشان آشنا کنی. اگر گروهی بهانهجویی کرده و از پذیرش حقّ سرباز زدند و توقّع داشتند که بر آنان وحی نازل شود، تو مسئول دوزخِ آنان نیستی، تو فقط عهدهدار بشارت و انذاری، و مسئول نتیجه و قبول یا ردّ مردم نیستی. بشارت و انذار، نشانۀ اختیار انسان است. در قرآن مکرّر این معنا آمده است که آنچه بر خداوند است، فرستادن پیامبری معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است؛ حال مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حق را میپذیرند و یا سرسختانه لجاجت میکنند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹: ۱. در برابر هر تضعیف روحیّهای از طرف دشمن، نیاز به تقویت و تسلیت و تسکین روحی از طرف خدا است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» (در آیۀ قبل بهانههای کفّار نقل شد، در این آیه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله با کلمه «بِالْحَقِّ» تأیید و تقویت میشود.) ۲. بشارت و تهدید، همچون دو کفّۀ ترازو باید درحالتعادل باشد، وگرنه موجب غرور یا یأس میشود. «بَشِیراً وَ نَذِیراً» منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۸۴ - ۱۹۲.
منبع (...):
https://olgoirani.com/content/18
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۰ ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرتهم الحيوة الدنيا و ذكر به اءن تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون الله ولى و لا شفيع و إن تعدل كل عدل لا يؤ خذ منها اءولئك الذين اءبسلوا بما كسبوا لهم شراب من حميم و عذاب اءليم بما كانوا يكفرون(۷۰) ترجمه : ۷۰- كسانى را كه آئين (فطرى ) خود را به بازى و سرگرمى (و استهزاء) گرفتند و زندگى دنيا آنها را مغرور ساخته رها كن و به آنها يادآورى نما تا گرفتار (عواقب شوم ) اعمال خود نشوند، (در آن روز) جز خدا نه يار و ياورى دارند و نه شفاعت كننده اى و (چنين كسى ) اگر هر گونه عوضى بپردازد از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شده اند كه انجام داده اند، نوشابه اى از آب سوزان براى آنها است و عذاب دردناكى به خاطر اينكه كفر ورزيدند. تفسیر آنها كه دين حق را به بازى گرفته اند اين آيه در حقيقت بحث آيه قبل را تكميل مى كند و به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد از كسانى كه دين و آئين خود را به شوخى گرفته اند و يك مشت بازى و سرگرمى را به حساب دين مى گذارند و زندگى دنيا و امكانات مادى آنها را مغرور ساخته ، اعراض كند و آنها را به حال خود واگذارد (و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرتهم الحياة الدنيا) بديهى است دستور به ترك كردن اين گونه اشخاص هيچگونه منافاتى با مساله جهاد ندارد زيرا جهاد داراى شرائطى است ، و بى اعتنائى به كفار داراى شرائط و ظروف ديگر، و هر كدام از اين دو در جاى خود بايد انجام گيرد، گاهى لازم است با بى اعتنائى مخالفان را كوبيد و گاهى با مبارزه و جهاد و كشيدن اسلحه ، و اينكه بعضى تصور كرده اند آيات جهاد، آيه فوق را نسخ كرده كاملا بى اساس است . در حقيقت آيه فوق اشاره به اين است كه آئين آنها از نظر محتوا پوچ و واهى است و نام دين را بر يك مشت اعمالى كه به كارهاى كودكان و سرگرميهاى بزرگسالان شبيه تر است گذارده اند اين چنين افراد قابل بحث و گفتگو نيستند و لذا دستور مى دهد از آنها روى بگردان و به آنها و مذهب توخاليشان اعتنا مكن . از آنچه گفتيم معلوم شد كه منظور از دينهم همان آئين شرك و بت پرستى است كه آنها داشتند و اين احتمال كه منظور از آن دين حق باشد، و اضافه دين به آنها به خاطر فطرى بودن دين بوده باشد بسيار بعيد بنظر مى رسد. احتمال ديگرى در تفسير آيه وجود دارد و آن اينكه قرآن اشاره به جمعى از كفار مى كند كه حتى نسبت به آئين خود به عنوان يك بازى و سرگرمى مى نگريستند و هرگز به عنوان يك مطلب جدى روى آن فكر نمى كردند، يعنى در بي ايمانى نيز بي ايمان بودند و به مبانى مذهب بى اساسشان نيز وفادار نبودند. و در هر حال آيه اختصاصى به كفار ندارد و شامل حال همه كسانى مى شود كه مقدسات و احكام الهى را بازيچه نيل به هدفهاى مادى و شخصى قرار مى دهند دين را آلت دنيا و حكم خدا را بازيچه اغراض شخصى مى سازند. سپس به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد كه به آنها در برابر اين اعمال هشدار دهد كه روزى فرا ميرسد كه هر كس تسليم اعمال خويش است و راهى براى فرار از چنگال آن ندارد (و ذكر به ان تبسل نفس بما كسبت ). و در آن روز جز خدا نه حامى و ياورى دارد و نه شفاعت كننده اى (ليس لها من دون الله ولى و لا شفيع ). كار آنها در آن روز به قدرى سخت و دردناك است و چنان در زنجير اعمال خود گرفتارند كه هر گونه غرامت و جريمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند كه خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذيرفته نخواهد شد (و ان تعدل كل عدل لا يؤخذ منها). چرا كه آنها گرفتار اعمال خويش شده اند نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان ، زمان توبه است به همين دليل راه نجاتى براى آنها تصور نميشود (اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا). سپس به گوشه اى از مجازاتهاى دردناك آنها اشاره كرده ،نوشابه اى دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناك در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقيقت (لهم شراب من حميم و عذاب اليم بما كانوا يكفرون ). آنها از درون به وسيله آب سوزان مى سوزند و از برون بوسيله آتش ! نكته اى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه جمله اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا (آنها گرفتار اعمال خويش هستند) در حقيقت به منزله دليل و علت عدم قبول غرامت و عدم وجود ولى و شفيع براى آنها است ، يعنى مجازات آنها بر اثر يك عامل خارجى نيست كه بتوان آن را به نوعى دفع كرد بلكه از درون ذات و صفات و اعمال خود آنها سرچشمه مى گيرد، آنها اسير كارهاى زشت خويشند، به همين دليل رهائى براى آنها ممكن نيست ، زيرا جدائى از اعمال و آثار اعمال همچون جدائى از خويشتن است . اما بايد توجه داشت كه اين شدت و سختى و عدم وجود راه بازگشت و شفاعت مخصوص كسانى است كه اصرار بر كفر داشته اند و به آن ادامه مى دادند همانطور كه از جمله بما كانوا يكفرون استفاده مى شود (زيرا فعل مضارع براى بيان استمرار چيزى است ).
منبع (...):
https://t.me/fazylatha
بسم الله الرحمن الرحیم ذاکر حقیقی کیست؟ حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام ▫️لا تَذْكُرِ اللَّهَ سُبحَانَهُ سَاهِياً وَ لَا تَنْسَهُ لَاهِياً وَ اذْكُرْهُ ذِكْراً كَامِلًا يُوَافِقُ فِيهِ قَلْبُكَ وَ يُطَابِقُ إِضْمَارُكَ إِعْلَانُكَ وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فِي ذِكْرِكَ وَ تَفْقُدَهَا فِي أَمْرِك. خداوند سبحانه را به بی توجّهی یاد نکن؛ و با مشغول شدن به امور دیگر او را فراموش نکن؛ و او را با تمام و کمال یاد کن، طوری که در این ذکر، قلبت هم با زبان همراه باشد، و درونت با ظاهرت مطابق باشد. و تو هیچ گاه نمی توانی حقیقتاً ذاکر خدا باشی تا وقتی که در ذکرت خودت را فراموش کنی و در آنچه به تو مربوط است خودت را از دست بدهی. «غرر الحکم و درر الکلم» ص ۷۵۷
هنوز سابقه ویتنام از یادها نرفته است ...
https://www.golzar.info/30232/
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم ,
تفسیر ,
قرآن کریم ,
تفسیر قرآن کریم ,
صفحۀ ۱۸ قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر نور ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
سوره مبارکه انعام ,
تفسیر سوره انعام ,
ویتنام ,
سابقه ,
شهید عباس مصر ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 14 اسفند 1401
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
فضیلت و خواص سوره انفطار
هشتادو دومین سوره قرآن کریم است که مکی و 19 آیه دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: کسی که سوره انفطار را قرائت کند خداوند به تداد همه قبرها به او حسنه می دهد و ده برابر قطرات برف و باران که از آسمان فرود می آید به او حسنه داده می شود.(1)
امام جعفر صادق علیه السلام فرموده اند: هر کس که سوره انفطار را در نمازهای واجب یا مستحب خود قرائت نماید خداوند حاجت ها و خواسته هایش را روا می داردو بین او و خداوند حجابی نخواهد بود و همواره خداوند با نظر عنایت به او می نگرد تا از حسابرسی مردم فارغ گردد.(2)
دیدار با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در روز قیامت از ارزش های معنوی این سوره مبارکه می باشد . رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: هر کس خوش دارد که روز قیامت به من بنگرد چنانکه با چشم سر می بیند سوره های«تکویر »؛ «انفطار»؛ «انشقاق» را قرائت نماید. (3)
آثار و برکات سوره
1) جهت خلاصی از زندان
قرائت این سوره موجب خلاصی از زندان و رهایی از بند اسارت و ایمنی بیم دار و رفع ترس می گرددد. (4)
از وجود نورانی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر زندانی یا انسان در بندی آن را بخواند یا نوشته آن را با خود همراه داشته باشد خداوند خروجش را آسان می کند و او را از بند و زندان و خوف و ترس نجات می دهد و حالش به زودی بهبود می یابد.(5)
از امام صادق علیه السلام نیز منقولست: هر کس این سوره را در هر کاری که در ماند 70 مرتبه بخواند خلاصی یابد و اگر زندانی نیز این سوره را 70 بار بخواند خلاصی یابد.(6)
2) جهت ایمنی از رسوایی روز قیامت
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: هر کس بر قرائت سوره مبارکه انفطار مداومت ورزد خداوند او را از رسوایی روز قیامت در امان می دارد و عیب هایش را می پوشاند.(7)
3) قوی شدن دید چشم
از امام صادق علیه السلام نقل شده است: ... و قرائت سوره انفطار برای چشم، دید آن را قوی می کند و دردهای چشمی را برطرف می کند.(8)
________________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان,ج10،ص283
(2) ثواب الاعمال،ص121
(3) کنزالعمال، ج6، ص3834
(4) مصباح کفعمی، ص459
(5) تفسیرالبرهان، ج5، ص599
(6) درمان با قرآن، ص139
(7) تفسیرالبرهان، همان
(8) همان
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
العسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَضَّلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) مَا أَعْطَاهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ إِلَّا مَا أَعْطَی سُلَیْمَانَبْنَدَاوُدَ (علیه السلام) مِنْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَرَآهَا أَشْرَفَ مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِهِ الَّتِی أَعْطَاهَا. فَقَالَ: یَا رَبِّ مَا أَشْرَفَهَا مِنْ کَلِمَاتٍ إِنَّهَا لَآثَرُ عِنْدِی مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِیَ الَّتِی وَهَبْتَهَا لِی. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یَا سُلَیْمَانُ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ کَذَلِکَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَهًٍْ سَمَّانِی بِهَا إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أُوْجِبُ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِأَلْفِ ضِعْفِ مَمَالِکِکَ یَا سُلَیْمَانُ هَذَا سَبْعٌ مَا أَهَبُهُ إِلَّا لِمُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ تَمَامَ فَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ.
امام عسکری (علیه السلام) خداوند با عنایتکردن سورهی حمد به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله)؛ فضیلتی به آن جناب بخشید که به هیچیک از پیامبران (علیهم السلام) پیشین نداده، مگر سلیمانبنداود (علیه السلام)؛ که فقط بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را از این سوره دارد. [و سلیمان (علیه السلام)] این آیه را از تمام سلطنت و قدرتی که خدا به او عنایت کرده بود برتر میشمرد [و] میگفت: «خدایا! چه کلمات عالی و باارزشی است، من این کلمات را از تمام مملکتی که [به من] عنایت کردهای باارزشتر میدانم». خداوند به او خطاب کرد: ای سلیمان! چگونه با ارزشتر نباشد و حال اینکه هر بندهی من چه زن و چه مرد مرا با این کلمات بخواند ثوابی هزار برابر مملکت تو را صدقه بدهد به او عنایت میکنم. این یکهفتم از تمام آن سورهایست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) سرور انبیاء (علیهم السلام) دادهام (سورهی فاتحة الکتاب). تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۵۷/ الإمام العسکری، ص۵۸۹؛ فیه: «یا سلیمان هذا سبع ... الی آخر» محذوفٌ
تفسیر صفحۀ ۱۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۲ - تفسیر نور:
«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْعَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» و (یهود) آنچه (از افسون و سحر که) شیاطین (از جنّ و انس) در عصر سلیمان میخواندند، پیروی میکردند و سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد و لکن شیاطین، کفر ورزیدند که به مردم سحر و جادو میآموختند و (نیز) از آنچه بر دو فرشته، هاروت و ماروت، در شهر بابل نازل شده بود (پیروی نمودند. آنها سحر را برای آشنایی به طرز ابطال آن به مردم میآموختند.) و به هیچکس چیزی نمیآموختند، مگر اینکه قبلًا به او میگفتند ما وسیلۀ آزمایش شما هستیم، (با بهکاربستن سحر) کافر نشوید (و از این تعلیمات سوءاستفاده نکنید،) ولی آنها از آن دو فرشته مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیلۀ آن، میانِ مرد و همسرش جدایی بیفکنند (نهاینکه از آن برای ابطال سحر استفاده کنند).
ولی هیچگاه بدون خواست خدا، نمیتوانند به کسی ضرر برسانند. آنها قسمتهایی را فرا میگرفتند که برای آنان زیان داشت و نفعی نداشت، و مسلّماً میدانستند هر کس خریدار اینگونه متاع باشد، بهرهای در آخرت نخواهد داشت و بهراستی خود را به بد چیزی فروختند، اگر میفهمیدند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۲:
آنچه از روایات استفاده میشود آن است که حضرت سلیمان علیهالسّلام برای جلوگیری از انحراف یا سوءاستفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمعآوری و نگهداری کنند.
ولی بعد از وفات او گروهی به آن نوشتهها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعۀ سحر در میان مردم شدند؛ آنان حتّی معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفی کرده و پیامبری او را منکر شدند.
سحر، به فنّ ظریف و دقیقی گفته میشود که امور را از مسیر عادّی خود منحرف میسازد و گاهی سحر به معنی خدعه و باطل را در شکل و قالب حق آوردن، آمده است.
و برخی از بنیاسرائیل نیز به جای پیروی از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند. این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله نیز سلیمان را ساحری زبردست میدانستند و او را به عنوان پیامبر نمیشناختند!
این آیه، گناه و انحراف رهاکردن تورات و پیروی از شیاطین سحرآموز را بیان میکند که یهود بهجای تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم میخواندند، پیروی میکردند.
آنان برای توجیه کار خویش، نسبت سحر به سلیمان نیز میدادند؛ درحالیکه سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود.
علاوهبر آنچه گذشت، یهود از منبع دیگری نیز به سحر دست یافتند. بدین طریق که خداوند دو فرشته را به نام «هاروت» و «ماروت» به صورت انسان در شهر «بابل» «بابل: نام منطقهای حدود نجف و کربلای فعلی بوده است.» در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثیسازی سحر و جادو را به آنان بیاموزند.
امّا برای اینکار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند؛ چون انسان تا فرمول ترکیبی چیزی را نداند، نمیتواند آن را خنثی نماید.
لذا فرشتهها، ابتدا طریق سحر و سپس طریقۀ ابطال آن را میآموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط میکردند که از آن سوءاستفاده نکنند و میگفتند: این کار مایۀ فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر مبارزه و خنثیسازی، خودتان گرفتار شوید.
امّا یهود از آن آموزش سوءاستفاده نموده و از آن برای مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّی برای جدایی میان مرد و همسرش به کار گرفتند.
قرآن در اینجا نکتهای را یادآور میشود که جای دقّت و تأمل است. میفرماید: ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایرۀ قدرت الهی خارج نیست و بدون ارادۀ خدا قادر به انجام کاری نیست و به کسی نمی تواند ضرری برساند، ولی از آنجایی که خداوند برای هر چیز اثری قرار داده است، سحر و جادو نیز میتواند اثرات سویی داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویی و خانوادگی است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۲:
۱. در حکومت حق و زمامداری حاکم الهی نیز همۀ مردم اصلاح نمیشوند، گروهی کجروی میکنند. «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ»
۲. شیاطین، در حکومت سلیمان نیز بیکار نمینشینند و پیدرپی القای سوء میکنند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ»
۳. حکومت، با نبوّت منافات ندارد؛ برخی انبیاء حکومت داشتهاند. «مُلْکِ سُلَیْمانَ»
۴. ساحران برای مقدّس جلوهدادن و توجیه کار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفی میکردند. «وَ ما کَفَرَسُلَیْمانُ»
۵. خداوند، از مقام انبیاء در برابر تهمت دیگران دفاع میکند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ»
۶. تعلیم و تعلّم و اعمال سحر، در ردیف کفر است. «در روایات نیز وارد شده که ساحر، کافر و مجازاتش قتل است.» «کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ»
۷. برای مقابله با علوم مضر و عقاید انحرافی، آگاهی صالحان از آنها لازم است. «ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ»
۸. در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به کاربردهای منفی علوم هشدار دهد. «وَ ما یُعَلِّمانِ» «حَتَّی یَقُولا»«فَلا تَکْفُرْ»
۹. انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانی «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» و هم الهامات الهی «وَ ما یُعَلِّمانِ»
۱۰. فرشتگان نیز میتوانند معلّم انسانها شوند. «ما یُعَلِّمانِ» «حَتَّی یَقُولا»
۱۱. گاهی علم و دانش، وسیلۀ آزمایش است. «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ»
۱۲. تفرقه انداختن میان زن و شوهر، کاری شیاطینی و در حدّ کفر است. «فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ»
۱۳. دانش و آموزش همیشه مفید نیست، گاهی مضرّ و زیانآور نیز میباشد. «یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ»
۱۴. سحر و جادو واقعیّت دارد و در زندگی انسان مؤثّر است. «یُفَرِّقُونَ بِهِ»
۱۵. ساحر دست به کارهایی میزند، ولی تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. میتوان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئهها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»
۱۶. ساحران شاید به پول و شهرتی برسند، ولی در قیامت بهرهای ندارند. «ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»
۱۷. کسیکه به سراغ تفرقهاندازی و سحر میرود، انسانیّت خود را از دست میدهد. «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» تفسیر صفحۀ ۱۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۳ - تفسیر نور:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» و اگر آنها ایمان آورده و پرهیزکار شده بودند، قطعاً پاداشی که نزد خداست برای آنان بهتر بود، اگر آگاهی داشتند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۳:
«تقوی» تنها بهمعنای پرهیز از بدیها نیست، بلکه بهمعنای مراقبت و تحفّظ دربارۀ خوبیها نیز هست.
مثلًا در جملۀ «اتَّقُوا النَّارَ» بهمعنی حفاظت و خودنگهداری از آتش، و در جملۀ «اتَّقُوا اللَّهَ» بهمعنی مراقبت دربارۀ اوامر و نواهی الهی است. چنانکه در آیۀ «اتَّقُوا اللَّهَ الْأَرْحامَ» یعنی نسبت به فامیل و خویشان تحفّظ داشته باش امام صادق علیهالسّلام در جواب سؤال از تقوی فرمودند: تقوی همچون مراقبت هنگام عبور از منطقۀ تیغزار و پُرخار و خاشاک است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۳:
۱. ایمان بهتنهایی کافی نیست، تقوی و مراقبت لازم است. «آمَنُوا وَ اتَّقَوْا»
۲. پاداشهای الهی، محدودیّت ندارد. «لَمَثُوبَةٌ» نکره و نشانۀ بینهایت است.
۳. پاداشهای الهی، قطعی است. حرف «ل» در «لَمَثُوبَةٌ»
۴. پاداشهای الهی، از هر چیز بهتر است. بهدنبال کلمۀ «خَیْرٌ» چیزی نیامده که این نشانۀ برتری مطلق است، نه نسبی. تفسیر صفحۀ ۱۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۴ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ» ای کسانیکه ایمان آوردهاید! (به پیامبر) نگویید: «راعِنا» مراعاتمان کن؛ بلکه بگویید: «انظرنا» ما را در نظر بگیر، و (این توصیه را) بشنوید و برای کافران عذاب دردناکی است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۴:
برخی از مسلمانان برای اینکه سخنان پیامبر را خوب درک کنند، درخواست میکردند که آن حضرت با تأنّی و رعایت حال آنان سخن بگوید.
این تقاضا را با کلمۀ «راعِنا» میگفتند؛ یعنی مراعاتمان کن.
ولی چون این تعبیر در عرف یهود، نوعی دشنام تلقی میشد، آیه نازل شد که بهجای «راعِنا» بگویید: «انْظُرْنا» تا دشمن سوءاستفاده نکند.
«راعِنا» از مادۀ «رعی» بهمعنی مهلت دادن است. ولی یهود کلمۀ «راعِنا» را از مادۀ «الرعونة» که بهمعنی کودنی و حماقت است، میگرفتند. اوّلین آیه از آغاز قرآن که با خطاب: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع میشود:
سورۀ بقره ، آیۀ ۱۰۴:
و ازاینبهبعد بیش از هشتاد مورد وجود دارد که با همین خطاب آمده است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۴:
۱. توجّه به انعکاس حرفها داشته باشید. «لا تَقُولُوا راعِنا» ممکن است افرادی با حسن نیّت سخن بگویند، ولی باید بازتاب آن را نیز در نظر داشته باشند.
۲. دشمن، تمام حرکات و حتّی کلمات ما را زیر نظر دارد و از هر فرصتی که بتواند میخواهد بهره برده و ضربه بزند. «لا تَقُولُوا راعِنا»
۳. اسلام، به انتخاب واژههای مناسب، بیان سنجیده و نحوۀ طرح و ارائۀ مطلب توجّه دارد. «وَ قُولُواانْظُرْنا»
۴. باید در سخنگفتن با بزرگان و معلّم، ادب در گفتار رعایت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا»
۵. اگر دیگران را سفارش به مراعات ادب میکنیم، باید ابتدا خودمان در سخن با مردم، رعایت ادب را بکنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» خطاب محترمانه است.
۶. اگر از چیزی نهی میشود، باید جایگزین مناسب آن معرّفی شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا» تفسیر صفحۀ ۱۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۵ - تفسیر نور:
«ما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم» کافران از اهل کتاب و مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیر و نیکی از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود؛ درحالیکه خداوند، رحمت خود را به هر که بخواهد اختصاص میدهد، و خداوند صاحب فضل بزرگ است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۵:
این آیه، پرده از کینهتوزی و عداوت مشرکان و کفّار از یهود و نصاری، نسبت به مؤمنان برمیدارد.
آنان حاضر نیستند، ببینند که مسلمانان صاحب پیامبری بزرگ و کتابی آسمانی هستند و میخواهند ندای توحید را به تمام جهان رسانده و با تمام تبعیضات نژادی و اقلیمی و با تمام خرافاتِ مشرکان و تحریفاتِ اهل کتاب مبارزه کنند و مانع عوامفریبی بزرگان آنان شوند.
خداوند در این آیه میفرماید:
لطف و رحمت خداوند طبق ارادۀ او به هر کسی که بخواهد اختصاص مییابد و کاری به میل این و آن ندارد که آنها دوست داشته باشند یا نه! پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۵:
۱. ارادۀ قلبی و روحیّۀ باطنی دشمن را بشناسید و هرگز به آنان تمایل پیدا نکنید. «ما یَوَدُّ»
آنان هرگز دوست ندارند به مسلمانان کمترین خیری برسد؛ ولی در مقابل از بازگشت آنان به کفر و ارتجاع و از سازشکاری و سکوت و سستی با کفّار و از بهسختیافتادن آنان، لذّت میبرند.
«ودّوا لو تکفرون کما کفروا فتکونون سواء» کفّار دوست دارند همانند آنها کافر شوید. «نساء، ۸۹»
«ودّوا لو تدهن فیدهنون» کفّار دوست دارند که تو ای پیامبر نیز با آنها سازش کنی. «قلم، ۹»
«ودّوا ما عنتّم» کفّار دوست دارند که شما مسلمین در زحمت قرار گیرید. «آل عمران، ۱۱۸»
«ودّت طائفة من اهل الکتاب لو یضلّونکم» گروهی از اهل کتاب دوست دارند شما را منحرف نمایند. «آل عمران، ۶۹»
۲. خیررسانی، از شئون ربوبیّت است. «خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ»
۳. توکّل به خدا کنید و از کینه و حسادت دشمن نهراسید. «وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ»
۴. حسادت حسود، هیچ اثری در ارادۀ لطف خداوند ندارد. «مَنْ یَشاءُ»
۵. فضل و رحمت و هدایت خداوند، شامل همۀ اقوام و ملل میشود و اختصاصی به بنیاسرائیل و گروه خاصّی ندارد. «مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»
منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۷۰-۱۷۵.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۶۵
قل هو القادر على ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم بأس بعض انظر کیف نصرف الایات لعلهم یفقهون(۶۵)
ترجمه : ۶۵ - بگو او قادر است که عذابى از طرف فوق یا از زیر پاى شما بر شما بفرستد یا به صورت دسته هاى پراکنده شما را با هم بیامیزد، و طعم جنگ (و ناراحتى ) را به هر یک از شما به وسیله دیگرى بچشاند، ببین چگونه آیات گوناگون را براى آنها بازگو مى کنیم شاید بفهمند (و باز گردند).
تفسیر عذابهاى رنگارنگ در آیات قبل ضمن بیان توحید فطرى در حقیقت یکنوع تشویق و اظهار محبت به بندگان شده بود که چگونه خداوند بهنگام شدائد و مشکلات آنها را در پناه خود مى پذیرد، و به خواسته هاى آنها ترتیب اثر میدهد. در این آیه براى تکمیل طرق مختلف تربیتى ، تکیه روى مسئله تهدید به عذاب و مجازات الهى شده ، یعنى همانطور که خداوند ارحم الراحمین و پناه دهنده بى پناهان است همچنین در برابر طغیانگران و سرکشان ، قهار و منتقم نیز مى باشد. در این آیه به پیامبر دستور داده شده است که مجرمان را به سه نوع مجازات تهدید کند: عذابهائى از طرف بالا و عذابهائى از طرف پائین و مجازات اختلاف کلمه و بروز جنگ و خونریزى ، لذا مى گوید: بگو خداوند قادر است که مجازاتى از طرف بالا یا از طرف پائین برشما بفرستد (قل هو القادر على ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم او من تحت ارجلکم ). و یا اینکه شما را به صورت دسته هاى پراکنده به یکدیگر مخلوط کند و طعم جنگ و خونریزى را به بعضى به وسیله بعضى دیگر بچشاند (او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم باس بعض ). و در پایان آیه اضافه مى کند: بنگر که چگونه نشانه ها و دلائل مختلف را براى آنها بازگو مى کنیم شاید درک کنند و بسوى حق بازگردند (انظر کیف نصرف الایات لعلهم یفقهون ).
نکته ها در اینجا باید به چند نکته توجه کرد ۱ - در اینکه منظور از عذاب از طرف بالا و پائین چیست در میان مفسران گفتگو است ، ولى ظاهر این است که این دو کلمه (فوق و تحت ) معنى بسیار وسیعى دارند هم طرف بالا و پائین حسى را شامل مى شوند، یعنى مجازاتهائى مانند صاعقه ها و رگبارهاى خطرناک و طوفانها از طرف بالا، و زلزله ها و شکافهاى ویرانگر زمینى و طغیان رودها و دریاها از طرف پائین را در بر مى گیرد. و نیز عذابهاى دردناکى را که از طرف طبقه حکام و قشرهاى بالاى اجتماع بر سر بعضى از ملتها فرومى ریزد، و ناراحتیها و شکنجه هائى که از طرف بعضى از کارگران وظیفه نشناس دامنگیر مردم مى شود که گاهى کمتر از عذابهاى دسته اول نیست ، شامل مى گردد. همچنین ممکن است سلاحهاى جنگى مخوف عصر ما که از هوا و زمین زندگانى بشر را به صورت وحشتناکى در هم مى کوبد و در مدت کوتاهى آبادترین شهرها را از طریق بمبارانهاى هوائى و حمله هاى زمینى و مین گذاریها و زیر دریائى ها تبدیل به تل خاکسترى مى کند در مفهوم وسیع آیه داخل باشد. ۲ - یلبسکم از ماده لبس (بر وزن حبس ) به معنى اختلاط و بهم آمیختن است نه از ماده لبس بر وزن قرص به معنى لباس پوشیدن ، بنابراین معنى جمله چنین میشود: او مى تواند شما را به صورت گروهها و دسته هاى مختلف به هم بیامیزد. و این تعبیر نشان مى دهد که مسئله اختلاف کلمه و پراکندگى در میان جمعیت به قدرى خطرناک است که در ردیف عذابهاى آسمانى و صاعقه ها و زلزله ها قرار گرفته است ، و راستى چنین است ، بلکه گاهى ویرانیهاى ناشى از اختلاف و پراکندگى به درجات بیشتر از ویرانیهاى ناشى از صاعقه ها و زلزله ها است ، کرارا دیده شده است کشورهاى آباد در سایه شوم نفاق و تفرقه بنابودى مطلق کشیده شده است و این جمله هشدارى است به همه مسلمانان جهان !. این احتمال نیز در تفسیر این جمله وجود دارد که : خداوند در برابر عذابهاى آسمانى و زمینى دو عذاب دیگر را بیان کرده یکى اختلاف عقیده و فکر (که در حقیقت همانند مجازاتهاى از طرف بالا است ) و دیگر اختلافهاى در ناحیه عمل و روشهاى اجتماعى که منجر به جنگ و خونریزى مى شود (که شبیه مجازاتهاى از طرف پائین است ) بنابراین به چهار نوع مجازات طبیعى و دو نوع مجازات اجتماعى در آیه اشاره شده است . ۳ - اشتباه نشود اینکه آیه مورد بحث مى گوید: خداوند تفرقه در میان شما بیفکند نه به این معنى است که خداوند بى جهت مردم را گرفتار نفاق و اختلاف مى کند بلکه این نتیجه اعمال سوء مردم و خودخواهیها و خود پرستیها و سود جوئیهاى شخصى است که نتیجه آن به صورت نفاق و تفرقه بروز مى کند، و نسبت دادن آن به خدا به خاطر آن است که او چنین اثرى را در این اعمال زشت قرار داده است . ۴ - با توجه به اینکه روى سخن در این آیات به مشرکان و بت پرستان است چنین نتیجه مى گیریم : یک جامعه مشرک که از مسیر توحید و یکتا پرستى منحرف شده است هم گرفتار ظلم و ستم طبقات بالا، و هم وظیفه نشناسى طبقات پائین ، هم اختلاف عقیده و هم کشمکشهاى خونین اجتماعى مى شود، همانطور که جوامع مادى دنیاى امروز که تنها در برابر بت صنعت و ثروت سجده مى کنند گرفتار تمام این بلاهاى بزرگ هستند و در میان آن دست و پا مى زنند. ملتهائى نیز سراغ داریم که دم از توحید و خدا پرستى مى زنند ولى عملا مشرک و بت پرست مى باشند، چنین ملتهائى نیز به همان سرنوشت مشرکان گرفتار خواهند شد و اینکه در بعضى از اخبار مى خوانیم که امام باقر (علیه السلام ) فرمود: کل هذا فى اهل القبلة : همه این کیفرها در مسلمانان واقع مى شود ممکن است اشاره به همین باشد، یعنى هر گاه مسلمانان از مسیر توحید انحراف یابند، خود خواهى و خودپرستى جاى اخوت اسلامى را گرفت ، منافع شخصى بر منافع عمومى مقدم داشته شد و هر کس به فکر خویشتن بود و دستورات خداوند به دست فراموشى سپرده شد، آنها نیز گرفتار چنین سرنوشتى خواهند شد !.
منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha
بیماری مؤمن «و کَانَ إِذَا رَأَى الْمَرِیضَ قَدْ بَرِئَ قَالَ لِیَهْنِئْکَ الطُّهْرُ مِنَ الذُّنُوبِ فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ» هرگاه حضرت امام سجّاد علیه السلام شخصی را می دیدند که سلامت خود را بعد از بیماری بازیافته است، به او می فرمودند: «پاک شدن از گناهان گوارایت باشد؛ اینک اعمال خود را از نو شروع کن» «أمالی» شیخ مفید ص ۳۵
فقراتی از دعای حضرت امام سجّاد علیه السلام و لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکَسَلِ عَنْ عِبَادَتِکَ، وَ لَا الْعَمَى عَنْ سَبِیلِکَ، وَ لَا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلَافِ مَحَبَّتِکَ، وَ لَا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْکَ، وَ لَا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیْک خداوندا!... مرا به بی نشاطی نسبت به عبادتت، و نابینایی نسبت به راهت، و پرداختن به امور ناسازگار با محبّتت، و پیوستن به آنانکه از تو جدا شده اند، و جدا شدن از آنانکه به تو پیوسته اند، مبتلا مکن. «صحیفۀ کاملۀ سجّادیّه» دعای ۲۰
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: زبان آدمیزاد، هر روز به اعضاى او نزدیک مى شود و مى گوید : چگونه اید؟ آنها مى گویند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستیم! و مى گویند: از خدا بترس و کارى به ما نداشته باش. و او را سوگند مى دهند و مى گویند : ما فقط به واسطه تو پاداش مى یابیم و به واسطه تو، مجازات مى شویم. خصال، ص 6، ح 15
حضرت علی اکبر علیهالسلام حضرت آیتالله امام خامنهای :«هر وقت که دل امام حسین علیهالسلام براى پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم تنگ مىشد به حضرت علی اکبر علیهالسلام نگاه مىکرد.» ۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای: اینها را پخش نکنید؛ حتّی تولید نکنید چند سال قبل از این، من یک برنامهی مذهبی را از رادیو گوش میکردم. الفاظ علیالظاهر مذهبی و باطناً پوک، سجعها بیخودی، و عبارتها قدیمی بودند. یک نثر زیبای قدیمی نبود؛ بلکه عبارت مندرآوردیِ ساختنیِ چرندی را به شکل عبارات مذهبی درآورده بودند و گوینده هم همینطور پشت سرهم میگفت. من که آخوند و اهل دین و اهل این فنّم، هرچه گوش کردم که ببینم در این بحث نیم ساعتی که مرتب هم حرف میزد، چه میخواهد بگوید - میخواهد توحید را ثابت کند؟ میخواهد نبوت یا قیامت را ثابت و یا رد کند؟ - دیدم که اصلاً هیچ مفهومی ندارد. این، یک بحث خنثی است. من میگویم اگر شما این برنامه را برای این آوردید که اینجا خالی است، از شنوندگان عذرخواهی کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به قدر این یک ساعت، برنامهی مناسب شما پیدا نکردهایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلی بهتر و پُرجاذبهتر و منصفانهتر است. بعضی از فیلمها ساخته و نشان داده میشود که بیمحتواست. البته من چون اهل فن نیستم، متأسفانه نمیتوانم در باب ساخت و پرداخت و کارهای هنری آن نظری بدهم - ای کاش میتوانستم در آن زمینهها هم نظر بدهم - اما به عنوان بینندهیی که پای تلویزیون مینشیند و خیلی هم از معارف زمان بیگانه نیست، میتوانم نظر بدهم: انصافاً بیجاذبه و بیمحتوا بود. میترسم به آن فیلمی که مورد نظر است، اشاره کنم و کارگردان و هنرمندش بیخود مورد طعن قرار بگیرند؛ اما واقعاً الان مواردی که بتوانم اشاره کنم و اسم فیلمها را بگویم جلوی چشم من است. اینها را پخش نکنید؛ حتّی تولید نکنید. بیانات در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شما باید در مقابل این حرکت موذیانهی رسانهها، واقعا سینه سپر کنید. هرجا رسانهها روی نقطهیی تکیه میکنند، شما اگر قبلا پادزهرش را ندادهاید، بعدا بدهید. تبلیغات دروغی که آنها الان میکنند، رسانههای ما باید در مقابلش خیلی قوی بایستند. شما بایستی ابتکار هم بکنید. این ابتکار برنامهی «بررسی رادیوهای بیگانه» که صبحهای جمعه پخش میشود، یک زمان خیلی خوب حرکت میکرد؛ اما حالا قدری یکنواخت و دور از انتظار شده است و به آن شکل سابق نیست؛ که باید در آن باز هم ابتکار انجام بگیرد. یعنی باید بهطور همه جانبه، آن سخن درست و آن نکتهی بجا را ببینند و مطالعه کنند و در مقابل، آنچه را که دشمن میگوید، بیرون بیاورند و نقاط زیبای نظام را به چشم مردم بکشانند ... بیانات در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69
حضرت آیت الله امام خامنه ای: اسلام ناب محمدی صدا و سیما را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلام انقلابی بدانید. برداشت ما از صدا و سیما این است. امام که فرمودند «دانشگاه»، در دانشگاه چیزی تدریس میشود؛ در این دانشگاه چه چیزی میخواهد تدریس بشود؟ آنچه که در این دانشگاه تدریس میشود، عبارت از پیامها، پایهها، مفاهیم و درسهای اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام واقعی است. این، آن چیزی است که در صدا و سیما ایدهآل است. ما میخواهیم به این نقطه برسیم؛ ولی فاصله داریم. شما بیش از من هم این را میدانید. من عیوب صدا و سیما را خیلی میدانم؛ اما مطمئناً هرکدام از شما در بخش خودتان، بیش از من معایب را میدانید. البته بیش از من هم تلاشها و اخلاصهایی را که در آنجا خرج شده و میشود، میدانید؛ در این هم بحثی نیست ... بیانات در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69
حضرت آیت الله امام خامنه ای: هنر انقلابی آن دستگاهی که در دستان هنرمند و باقدرت شماست و زیر نظر مسؤول و صاحبتان قرار دارد - یعنی دستگاه صدا و سیما - دستگاه بسیار حساسی است؛ شوخی نیست. این چیزی نیست که اگر مثلاً آدم مشاهده کرد که فلان گوشهی آن هم اشکالی دارد، بگوید این اشکال به خوبیهایش دَر. نه، فقط خوبیها باید گسترش پیدا کنند و زیاد بشوند. اعتقادم این است که شما مسؤولان مؤمن و علاقهمند و کارآمد میتوانید؛ ما ابزارش را داریم. به اندازهیی که بتوانیم همین حرفها را بهقدر کافی با مایههای هنر بیامیزیم و هنرمندانه ارایه بدهیم، ابزار خوب داریم. هنرمند زیاد داریم؛ منتها باید به حیطهبندیهای نظام توجه کنید و هیچگونه تخطی و تخلفی را از اصول اساسی نظام و انقلاب اسلامی تحمل و اغماض نکنید. وقتی اغماض نکردید، وقتی رسیدگی کردید، همه چیز درست خواهد شد ... بیانات در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شایستهسالاری ... | کرامت انسان ... در نظام جمهوری اسلامی، تکریم شأن انسان - که یکی از ویژگیهای اسلام است - ارزش دادن به انسان، رشد دادن انسان، انسان را در کار شایستهی خودش به کار گرفتن و نیروهای او را در خدمت اهداف متعالی جوشاندن، یکی دیگر از گرایشهای اصولی است ... مراقبت ... مراقبت، چیز خیلی مهمی است. مدیران بخشهای مختلف، باید به مراقبت نسبت به محوطهی کار خودشان و تشویق و تنبیه، خیلی اهمیت بدهند. منظورمان از تنبیه، تنبیه قضائی و نوع کار قضائی نیست؛ بالاخره ترتیب اثر داده بشود. اگر کسی خوب و صحیح و مطابق برنامه کار میکند، باید تشویق شود. کسی هم که تخطی میکند، کار بد انجام میدهد، رعایت مصلحت نظام و مفاهیم مطلوب برای نظام را نمیکند و برخلاف اسلام و مفاهیم انقلاب چیزی را میگنجاند، باید با او برخورد شود ... بیانات در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69
حضرت آیت الله امام خامنه ای: پرهیز از سطحینگری و انعکاس حقیقی معارف اسلامی در فیلم ها و نماهای تلویزیونی اینطور نباشد که به نام اسلام چیزى را بگوییم که سست باشد، یا چیزى را ببافیم که فقط شکل، شکل اسلامى باشد؛ مثل این نماهاى تلویزیونى - عکس گنبد و بارگاه و مانند آن - که شماها براى فیلمها درست مىکنید و چیزى را از دور نشان مىدهید. ارایهى چنین چیزهایى از اسلام، یک چیز پوکِ پوچِ کممایه است که فقط یک زر و زیور دروغى، آن هم ظاهرى و سطحى را نشان مىدهد. حقیقتاً بایستى مفاهیم و معارف اسلامى پخش و منعکس بشود. علاوهى بر این، صدا و سیما کوشش کند که مردم متدین بشوند. یکى از وظایفى که واقعاً باید آقایان به آن توجه کنند، متدینسازى است. کارى کنید که مستمعتان بر اثر صحبت شما، حقیقتاً به صورت عمیق متدین بشود ... بیانات در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69
علامه شیخ جعفر شوشتری(ره) :
تنها ماهی که شهادت ندارد شعبان المعظم است
تنها ماهی که میلاد ندارد محرم الحرام است
و این یعنی سیدنا و مولانا الحسین (علیه السلام) محور شادی و غم است.
دمع العین ص ۲۵
https://imamhussain.org/persian/31216
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
سیف بن حارث بن سریع بن جابر همدانى جابرى و پسر عمویش مالک بن عبداللّه
سیف و مالک (الجابریّان) پسر عمو و برادر امّى بود. (بنو جابر نسلى از همدان است.) و همراه برده شان شبیب به خدمت حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) آمد و به یاران او ملحق شدند. روز عاشورا در رکاب حضرت امام حسین (علیه السّلام) جنگیدند تا شهید شدند.
شهید مدافع حرم شهید محمد اتابه
شهادت : 1395/08/09 ... حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولایت فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بستند تا ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند و مگذارید که یک بار دیگر هم شیعه و شیعیان تنها بمانند همچون تنهایی مولایمان حضرت علی (ع) و درد دلهایش با چاه و مادرمان حضرت زهرا (س) در بین در و دیوار و اربابم اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا و …
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: برچسبها:
حضرت علی اکبر علیه السلام ,
جوان ,
سوره انفطار ,
امام جعفر صادق علیه السلام ,
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ,
امام عسکری (علیه السلام) ,
سوره حمد ,
سوره بقره ,
قرآن کریم ,
تفسیر نور ,
تفسیر صفحۀ ۱۶ قرآن کریم ,
تفسیر ,
صفحۀ ۱۶ قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره انعام ,
بیماری مؤمن ,
بیماری ,
مؤمن ,
امام سجّاد علیه السلام ,
سلامت ,
زبان آدمیزاد ,
زبان ,
آدمیزاد ,
امام حسین علیهالسلام ,
پخش ,
تولید ,
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ,
صدا و سیما ,
جمهوری اسلامی ایران ,
اسلام ناب محمدی ,
دانشگاه ,
تدریس ,
هنر انقلابی ,
هنر ,
انقلابی ,
شایستهسالاری ,
کرامت انسان ,
انعکاس ,
حقیقی ,
معارف اسلامی ,
متدین ,
علامه شیخ جعفر شوشتری(ره) ,
شعبان المعظم ,
محرم الحرام ,
شهدای والامقام واقعه کربلا ,
شهدای کربلا ,
شهید مدافع حرم ,
شهید محمد اتابه ,
شهدای مدافع حرم ,
فرمایشات مقام معظم رهبری ,
فرمایشات ,
مقام معظم رهبری ,
ولایت فقیه ,
دشمنان اسلام ,
ولایت ,
متحد ,
یکدل ,
همت ,
شیعه ,
شیعیان ,
تنها ,
مولایمان حضرت علی (ع) ,
چاه ,
مادرمان ,
حضرت زهرا (س) ,
اربابم اباعبدالله الحسین (ع) ,
کربلا ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 21 بهمن 1401
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
فضیلت و خواص سوره نبأ
سوره نبا یا ««عم یتسائلون»، «التساول»، «المعصرات» (1) و هفتاد و هشتمین سوره قرآن و مکی است و 40 آیه دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در فضیلت این سوره می فرمایند: هر کس سوره نبأ را قرائت نماید خداوند در روز قیامت از شراب خنک به وی بنوشاند.(2)
همچنین فرموده اند: سوره نبأسوره نبأ را یاد بگیرید اگر می دانستید چه برکات و آثاری در آن نهفته است کارهایتان را تعطیل می کردید و آن را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن گناهان شما را می آمرزد جز شرک ورزیدن به او.(3)
امام صادق علیه السلام در روایتی فرموده اند: منظور از نبأ عظیم در این سوره ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.(4)
وقتی از امام باقر علیه السلام درباره تفسیر سوره نبأ پرسیدند، از قول امام علی علیه السلام فرمود: خداوند هیچ آیه ای بزرگتر از من و هیچ نبأ عظیمی عظیم تر از من ندارد.(5)
آثار وبرکات سوره
1) مشرف شدن به زیارت خانه خدا
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس قرائت سوره نبأ را یک سال ادامه دهد و هر روز آن را قرائت نماید از سال خارج نشود مگر اینکه خانه خدا را زیارت خواهد کرد.(6)
2) برای بیدار ماندن در شب
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس که می خواهد شب بیدار بماند اگر سوره نبأ را قرائت کند چنین می شود و قرائت آن برای کسی که می خواهد در شب مسافرت نماید مفید خواهد بود و او را از شر دزد و راهزن در امان می دارد.(7)
دیگر خواص سوره :
در مصباح کفعمی نیز امده است: هر کس سوره نبأ را بر پوست آهویی با گلاب و زعفران بنویسد و با خود همراه داشته باشد خوابش کم و بیداری اش زیاد می شود و در امان و حفظ خداوند خواهد بود و اگر نوشته این سوره را به بازو ببندد موجب زیاد شدن نیرویش می شودو منوشیدن آب شسته شده سوره نبأ بیماری های شکم را از بین می برد. (8)
_________________
پی نوشت:
(1) درمان با قرآن ، ص135
(2) مجمع البیان، ج10، ص237
(3) مستدرک الوسائل، ج4، ص366
(4) بحارالانوار، ج24، ص352
(5) تفسیر ابی حمزه ثمالی، ص350
(6) ثواب الاعمال، ص121
(7) تفسیرالبرهان، ج5، ص563
(8) المصباح کفعمی، ص459
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
منبع (ادامه ...):
https://quran.anhar.ir/fazilat-309.htm
تفسیر صفحۀ ۱۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۸۳ - تفسیر نور:
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ» و (به یاد آرید) زمانی که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم، جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان، احسان کنید و با مردم، بهزبانخوش سخن بگویید و نماز را برپای دارید و زکات بدهید. امّا شما (با اینکه پیمان بسته بودید) جز عدّۀ کمی، سرپیچی کردید و رویگردان شدید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۸۳:
احسان، جامعترین و وسیعترین واژه در باب نیکی است.
در حال فقر والدین، احسان مادّی و در حال غنای آنان، احسان روحی.
چنانکه احسان به یتیم شامل تأدیب، حفظ حقوق، محبّت و تعلیم او میشود.
اصول همۀ ادیان یکی است؛ چون همۀ این میثاقها، در اسلام نیز هست.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۸۳:
۱. خداوند از طریق عقل، فطرت و وحی، از مردم پیمان میگیرد. «أَخَذْنا مِیثاقَ»
۲. توحید، سرلوحۀ مکتب انبیاست و بعد از آن، کارهای نیک قرار گرفته است. «لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۳. در کنار توحید، احسان به والدین مطرح است. «لا تَعْبُدُونَ» «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۴. احسان به والدین باید شخصاً صورت گیرد؛ نه با واسطه. حرف «ب» در «بِالْوالِدَیْنِ» بهمعنای مباشرت شخصی است. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۵. گرایش به یکی از پدر و مادر، ممنوع است. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۶. ابتدا خویشان نیازمند، سپس دیگران. «ذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ» البتّه در بین خویشاوندان نیز اولویّت ها محفوظ است. «أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ» «انفال، ۷۵»
۷. احسان باید همراه با ادب و بدون منّت باشد. در کنار احسان، جمله «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» آمده است.
۸. اگرچه به همۀ مردم نمیتوان احسان کرد، ولی با همه میتوان خوب سخن گفت. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»
۹. برخورد خوب و گفتار نیکو، نهتنها با مسلمانان، بلکه با همۀ مردم لازم است. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»
۱۰. علاوهبر پرداخت زکات، احسان به مستمندان و ایتام نیز لازم است. در آیه هم زکات آمده و هم احسان به مساکین. «إِحْساناً» «وَ الْمَساکِینِ» «وَ آتُوا الزَّکاةَ»
۱۱. نماز و رابطه با خداوند، از زکات و رابطه با فقرا جدا نیست. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»
۱۲. نماز و زکات در ادیان دیگر نیز بوده است. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»
۱۳. اعتقاد به توحید، احسان به والدین و ایتام و مساکین، همراه با دستور پرداخت زکات و برخورد نیکو با مردم، و بهپاداشتن نماز، نشانۀ جامعیّت اسلام است.
۱۴. ادای حقوق، دارای مراتب و مراحلی است. اوّل حقّ خداوند، سپس والدین، سپس خویشاوندان، سپس یتیمان که کمبود محبّت دارند و آنگاه مساکین که کمبود مادّیات دارند.
۱۵. تمام احکام اعتقادی، اخلاقی و فقهی، میثاق و عهد خدا با انسان است. بعد از «مِیثاقَ» سخن از عقیدۀ توحیدی، احسان به والدین، نماز و زکات آمده است.
منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱ ، ص ۱۴۴-۱۴۹.
منبع (ادامه ...):
https://olgoirani.com/content/12/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87-12-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1
«اتحاد ملی» علیه دشمن تفرقهافکن
حضرت آیتالله امام خامنهای در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش فرمودند: «نقشهی دشمن برای ما روشن است، یعنی ما هیچ ابهامی در نقشهی دشمن نداریم که چهکار میخواهد بکند.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
منبع (ادامه ...):
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=51936
به رسم آیهها | اعتماد نکردن به استکبار
منبع (ادامه ...):
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51935
شهید سید اسدالله لاجوردی
منبع (ادامه ...)؛
https://farsi.khamenei.ir/photo-index?year=1377
شهید مدافع حرم شهید سید محمد حسینی (سلمان)
منبع (ادامه ...):
https://harimeharam.ir/shahid/165?n=%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-(%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7)
شهید سید کمال موسوی
منبع (ادامه ...):
https://www.golzar.info/165713/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C/
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
فضیلت و خواص سوره نبأ ,
فضیلت ,
خواص ,
سوره نبأ ,
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ,
خداوند ,
روز قیامت ,
عم یتسائلون ,
سوره نبا ,
امام صادق علیه السلام ,
ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ,
امام باقر علیه السلام ,
سورۀ بقره ,
تفسیر نور ,
سوره بقره ,
اعتماد نکردن به استکبار ,
استکبار ,
شهید سید اسدالله لاجوردی ,
شهید مدافع حرم ,
شهید سید محمد حسینی ,
سلمان ,
شهید سید کمال موسوی ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 621
:: باردید دیروز : 4326
:: بازدید هفته : 9344
:: بازدید ماه : 26135
:: بازدید سال : 73808
:: بازدید کلی : 73808
|